💢 #سیره_ائمه و #جهاد_کبیر 💢
📜 #کاغذ از جانب رومیان به مملکت اسلامی وارد می شد، بر حاشیه کاغذهایشان با خط رومی کلمات: (پدر، پسر و روح القدس) نقش بسته بود. که مورد قبول مسلمین نبود و لذا این عبارات حذف شد. کاغذها با حاشیه های جدید با گذشت زمان رواج یافت و به سرزمین روم رسید.
💰 پادشاه روم از این برنامه ناخشنود شد و تهدید کرد که اگر حاشیه ها به صورت نخست باز نگردد، بر روی سکه ها، دشنام به پیامبر اسلام را نقش خواهد زد.
💰 در این عصر، سکه های رایج میان مسلمانان، سکه های رومی بود. اگر پادشاه روم تهدید خود را عملی می ساخت، ضربه ای سیاسی بر حکومت اسلامی وارد می شد.
🔸عبد الملک از والی خود در مدینه خواست امام باقر (ع) رهسپار شام گردد. سپس به استقبال آن حضرت رفت و مشکل سیاسی خود را مطرح ساخت و کمک طلبید.
امام فرمود: کار را دشوار نگیر. از اهل فن بخواه تا برایت سکه، درهم و دینارهای فراوانی بسازند که بر یک طرف آن شعار توحید و بر طرف دیگر محمد رسول الله نقش زنند و در مدار آن نام شهری که سکه در آن زده شده و تاریخ ساخت آن نوشته شود.
🔸 سپس به عبد الملک فرمود: از مردم بخواه تا از این پس با این سکه ها معاملات خود را انجام دهند و مبادلات اقتصادی را با سکه های رومی ممنوع و دارای مجازات اعلام کن.
🔸 ظرف چند ماه، رهنمودهای امام باقر (ع) بخوبی عملی گردید و سکه های اسلام در روابط اقتصادی به کار گرفته شد.
🔸 آن گاه عبد الملک به پادشاه روم نوشت، اگر می خواهی تهدیدهایت را عملی کن!
🔸 پادشاه روم که از رواج سکه های اسلامی مطلع شده بود، عملی ساختن تهدیدهای خود را بی ثمر یافت و از آن صرف نظر کرد.
پی نوشت:
کمال الدین دمیری در کتاب حیاة الحیوان و مقریزی در کتاب شذرات العقود از کسائی نقل کرده اند
ر ک: سیرة الائمة الاثنی عشر 2/223 221، ائمتنا 1/ .386ا
@hamian_tolid_melli