🔸او نام مستعار #حسین_نصرتی را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود
🔸ڪه به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود #حسین_بن_علی(ع) و ڪنایه از لبیڪ به این ندا بود.
#پاسدارمدافع_حرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
╭─••❈✿♡✿❈••─╮
@Hamid_1368313
╰─••❈✿♡✿❈••─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[#توئیت ☔️]
چقدرخوب است
یکی باشد که هر زمان دلگیری
به او پناه ببری و بگویی:
حال دلم خوب نیست
ومطمئن باشی اومیتواند باعث لبخندت شود...🪁
#شهید_محمودرضا_بیضایی💜
#رفیقم_برادرم🌟
╭─••❈✿♡✿❈••─╮
@Hamid_1368313
╰─••❈✿♡✿❈••─╯
#سیره_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضایی
💠 اربعین ۹۲ میخواست برود کربلا. گفتم: ببین برای یک نفر جا دارید؟ گفت: میآیی؟ گفتم: آره. گفت: دو سه روز مهلت بده، جواب میدهم. طول کشید؛ فکر کنم یک هفته بعد بود که زنگ زد و گفت جور نشد. گفت برای خودش هم مشکلی پیش آمده که نمیتواند برود. پرسیدم چرا جور نشد؟
🔰 گفت: کربلا رفتن مشکلی نیست؛ هیچ طوری جور نشد، از طریق بچههای عراق میرویم؛ بچهها گفتهاند تو تا مرز شلمچه بیا ما از آنجا میبریمت کربلا ولی الان مشکلی برایم پیش آمده، شاید نتوانستم بروم شاید هم با یک کاروان دیگر رفتم. گفتم: در هر صورت مرا هم در نظر داشته باش. قولش را داد و من تا چند روز مرتب به محمودرضا زنگ زدم اما به هر دلیلی در نهایت نه برای من، نه برای محمودرضا جور نشد که برویم.
🌀 محمودرضا بیست و هفت روز بعد از اربعین، در روز میلاد پیامبر اعظم (ص) از قاسمیه سوریه به دیدار سالار شهیدان (ع) رفت و من همچنان جا ماندم که ماندم. مجلس ختمش بود که یکی از پای منبر بلند شد آمد توی گوشم گفت: مداح میپرسد محمودرضا کربلا رفته؟ جا خوردم. ماندم چه بگویم. گفتم: نه نرفته بود.
🔶 وقتی آن شخص رفت، یاد جمله سید شهیدان اهل قلم افتادم (شهید آوینی) که با آن صدای معطرش میگفت: «بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها؛ نه، کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست…»
╭─••❈✿♡✿❈••─╮
@Hamid_1368313
╰─••❈✿♡✿❈••─╯
#سیره_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌸مجاهدِ پرکار🌸
بسیار پرکار و تلاشگر بود .
تا دیر وقت کار می کرد و گاهی چندین روز به خانه نمی آمد!!
حتی با اصرار های او در محل کارش تصویب شد که جمعه ها هم سر کار بیایند!
🌷یک بار درحضور حاج_قاسم_سلیمانی شروع کرد به صحبت کردن برای بچه های گروه ، گفته بود :
من اینطوری فهمیده ام که خداوند، شهادت را به کسانی می دهد که پر کار هستند و شهدای ما غالبا همین طور بوده اند.
حاج قاسم هم گفته بود :
بله همین طور است
🌷یک بار وقتی بعد از شهادتش به سر کارش رفتم دیدم روی کمدش این جمله از آقا را نصب کرده :
*در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفته اید همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است* ...
╭─••❈✿♡✿❈••─╮
@Hamid_1368313
╰─••❈✿♡✿❈••─╯
⚘﷽⚘
#شهادت
دلگیرنبـاش! :)
دلتڪهگیرباشد🖇
رهـانمیشوےیادتباشد؛!
خدابندگانشراباآنچهبداند
دلبستهاندمیآزماید...✨✋🏻
#شهید_محمودرضا_بیضایی
╭─••❈✿♡✿❈••─╮
@Hamid_1368313
╰─••❈✿♡✿❈••─╯
❣عند ربهم یرزقون
🌿شهادت دست خود ماست🌿
چند ماه قبل از شهادت محمودرضا یک شب خواب شهیدهمت رادیدم.
دیدم دقیقا در موقعیتی که در پایان بندی اپیزودهای مستند سردار خیبر نشان می دهد، با بسیجی هایی که کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت هستند تا با او دست بدهند، ایستاده ام. حاج همت با قدم های تند آمد و رسید کنار تويوتا.
من دستم را جلو بردم. دستش را گرفتم و بغلش کردم.
هنوز دست حاج همت توی دستم بود که به او گفتم: «دست ما را هم بگیرید» منظورم شفاعت برای باز شدن باب شهادت بود.
حاج همت گفت: «دست من نیست» و دستم را رها کرد.
از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود که چطور ممکن است دست شهدا در برآوردن چنین حاجتی باز نباشد. فکر میکردم اگر چنین چیزی دست شهدا نیست، پس دست چه کسی است؟!
تا اینکه یک شب که در منزل محمودرضا مهمان بودم، خوابم را برای او تعریف کردم. خیلی مطمئن گفت: «راست گفته ، دست او نیست!» بیشتر تعجب کردم. بعد گفت: «من در سوریه خودم به این نتیجه رسیده ام و با یقین میگویم هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود. شهادت شهید فقط دست خودش است.»
#شهید_محمودرضا_بیضایی
📚قسمتی از کتاب تو شهید نمی شوی
………‹🌹🍃࿐›