📝 داستان یک اتفاق... 👈 بخش #سوم ؛ دوران آروم نمیگگیریم..!! ▪️ورود ما به عرصه دانشگاه مصادف شد با انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و مباحث و اتفاقات مهم و عجیب(فتنه) بعد از آن که نه تنها دانشگاه ها که کل کشور را هم تحت الشعاع قرار داده بود! ▪️به این فضا اضافه کنید رتبه ۱۰۰۰ کنکور(به دلیل فعالیت انتخاباتی نتونستم خوب بخونم) و قبولی در یکی از مهم‌ترین دانشگاه‌های سیاسی کشور در اون موقع، آن هم در رشته جامعه شناسی رو... ▪️زد و خوردها، تقابل‌ها، کشمکش‌ها، و داغ بودن کوره فعالیت‌های تشکل‌های دانشجویی هر آهنی را که در متن حوادث بود داغ و آبدیده می کرد. این مقطع دورانی خاص و استثنایی در دانشگاه را برایم رقم زده بود. ▪️جالب اینکه در بدو ورود در بسیج دانشجویی مسئولیت گرفته!! و با توجه به نبود پایگاه بسیج در دانشکده مذکور، سختی کار چندین برابر می‌شد. در این دوران خاص‌ترین تجربه‌های تشکیلاتی و فرهنگی را داشتم و پر از عبرت و قصه‌های پرغصه که بخشی از آن را در رویداد مذکور خدمتتان خواهم گفت، بود...