eitaa logo
🤲 ربنا آتنا شهادت 🩸
3هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
12.1هزار ویدیو
38 فایل
☫﴿﴿ خُِـَِבَِاَِیَِاَِ شُِکَِرَِتَِ ﴾﴾☫ 🤲 #الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌ ✨️ ❣️جانم ؋ــבاے رهبر ،...🩸 🌷 پاﯾاﻧموטּ:شه‍ادتموטּِ اِن شاءاللّٰه‍ :)🕊 💧ارتباط با خادم کانال : @Hamid691Roshanaei
مشاهده در ایتا
دانلود
16.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار عجیب و شنیدنی سردار شهید با یک سرهنگ عراقی سردار شهید مهدی زین‌الدین از آن دسته فرماندهانی بود که شخصاً برای شناسایی وارد منطقه دشمن می‌شد. یکبار وارد قرارگاه عراقی‌ها شد و به سنگر فرماندهی رفت، دید سنگر خالی است. برای خودش چای ریخت. در همین حین فرمانده عراقی به داخل سنگر آمد و به آقا مهدی گفت برایش چای بریزد. بعد از او پرسید: سرباز جدیدی؟ آقا مهدی هم جواب داد: بله! فرمانده عراقی هم یک کشیده محکم به آقا مهدی زد. چند روز بعد عملیات شد و رزمندگان تعدادی از عراقی ها را اسیر کرده و به عقب منتقل کردند. آقا مهدی برای بررسی اوضاع آمده و ناگهان چشمش به همون سرهنگ عراقی افتاد که بهش سیلی زده بود . سرهنگ عراقی هم او را شناخته و چنان وحشت کرد که از ترس دستاشو جلوی صورتش گرفت که مثلاً شناخته نشود. آقا مهدی جلو رفته و دست او را گرفت و چندمتری آن طرف‌ترش بُرد و گفت : برایش کمپوت بیاورند. مدتی چهارزانو روی زمین نشسته و عربی صحبت کردند. فرمانده عراقی باورش نمی‌شد که آقا مهدی فرمانده لشگر باشد و یک‌سره به آقا مهدی نگاه می‌کرد و رنگ به رنگ می شد . 🩸💧 ☘️ 📿 🌷 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 ‎┄┅═✧☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313