eitaa logo
🤲 ربنا آتنا شهادت 🩸
3.1هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
12.1هزار ویدیو
38 فایل
☫﴿﴿ خُِـَِבَِاَِیَِاَِ شُِکَِرَِتَِ ﴾﴾☫ 🤲 #الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌ ✨️ ❣️جانم ؋ــבاے رهبر ،...🩸 🌷 پاﯾاﻧموטּ:شه‍ادتموטּِ اِن شاءاللّٰه‍ :)🕊 💧ارتباط با خادم کانال : @Hamid691Roshanaei
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 و ویژه ۲۵ را میشناسید ؟؟؟ که خبر را داد... . 🔹سردار شهید محمدابراهیم موسی‌پسندی در روز دوازدهم خردادماه 1340 در شهرستان چالوس به دنیا آمد.وی در لشکر 25 کربلا «مسئول طرح و عملیات» بود.این سردار دلاور اسلام به همراه همسر شهیده‌اش «مرضیه عاملی» در روز نُهم اردیبهشت ماه سال 1362 در جاده آبادان - خرمشهر به شهادت می‌رسند. 🔹 از کلماتی که درمشکلات بیان می کرد اینکه «خدا شاهد است که من برای غیر خدا کار نمی کنم». سردار به صورت ناشناس در گردان های لشگر می رفت و با آنان در کندن کانال کمک می کرد، و از مشکلات انان مطلع و در رفع آن ها اقدام می کرد. 🔹او همچنین نقش مهمی در درگیری با منافقين جنگل، تصرف پاسگاه شرهانی، سلسله ارتفاعات ۱۷۵، فتح شهر موسیان و زبیدات عراق داشت. محمد ابراهیم در مرحله دوم عملیات محرم در حوالی شهر موسیان، در اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر و صورت مجروح و بلافاصله توسط هم‌رزمان‌اش به بیمارستان دزفول منتقل شد. ساعاتی بیشتر از بستری شدنش نگذشته بود که از بیمارستان خارج شد و مجدّد با بدنی مجروح به خط مقدم برگشت. .روح سردار آسمانی و همسر شهیده اش شاد و به همراه والدین مرحومشان میهمان اهلبیت باشند. 🩸💧 ☘️ 📿 🌷🩸🌷🩸🌷🩸🌷🩸🌷🩸🌷 ‎┄┅═✧☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫✧═┅┄ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 برادر و همرزم ، تعریف می کرد : به خاطر هوش بالایی که داشت ، شرکت نفت دنبالش فرستاده بودند برای استخدام . مادرمان من تحصیل نکرده ولی علاقه بسیار شدیدی به اهل بیت داشت . یه روز میاد خونه همینطوری که وارد خونه می شه ، می بینه مادر داره آش می پزه و در عین حال با درد و دل می کنه و می گه که این بچه ام (امیرحسین) پاش قطع شده و من دیگه رزمنده ندارم برای راه تو یا زهرا و گریه می کنه مادر ادامه میده که هم دنیا را برداشته و آخرتش رو فروخته . شب این و برام تعریف کرد و گفت : من پشت سر مادر بودم ولی مادر اینو نمی دونست ، وقتی تنهایی داشت آش پزی می کرد و با صحبت می کرد ، رفتم بوسیدمش و بهش گفتم : « ننه به خدا اینجوری نیست که تو ناراحتی ». همون روز کارت رسمی حفاری نفت را از شرکت گرفته بود . هم همون لحظه کارتش را به مادرم نشون میده و می گیره رو گاز و بهش میگه ببین ننه اینم دنیا ، سوزوندمش ، از فردا هم میرم عملیات و بعداز اون آمد جبهه . از سال ۵۹ تا ۶۳ همه عملیات ها را شرکت کرد و در عملیات بیت المقدس هم خیلی تاثیر گذار بود . متولد : 1337 : 1363/12/22 عملیات : منطقه : ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
🌷 سر قبر که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت : آمین بگو من هم دستم را روی قبر شهید محمدرضا تورجی ‌زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید ،... اما دوباره تاکید کرد تو که می‌دانی من چه می‌خواهم پس دعا کن تا به خواسته‌ام برسم ،... 🩸 را از شهید محمدرضا تورجی زاده خواست ،... 🌷 🌷 " شادی ارواح طیبه شهدا صلوات " ☫« لَاحَوْلَ‌وَلَاقُوَّةَإِلَّابِاللَّهِ‌الْعَلِیِّ‌الْعَظِیمِ »☫ اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ"💌 ↶↯🅹🅾🅸🅽🅸🅽↯↷ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
💢 برای غربت شاه غریب سینه زدم برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم گریستم همه‌ی عُمر جایِ یارانش میان روضه به جای حبیب سینه زدم 📸 از شهید عزیزالله رودباری ( اهل رودبار ) که از لشکر ویژه ۲۵ کربلا در بمباران بشهادت رسید . دو هفته قبل از ، پسرش در شلمچه رسیده بود . ➳🅹🅾🅸🅽🅸🅽⚘ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
🌷 🕊 نشـستم سر قبـر یه خانـمی اومد كنارم نشسـت گفـت شه‍یده فائزه رحیمی ۴۰ روز قبل از اومـد سر قبر شهید آرمان اونقـدر گریـه میکرد كه ما نمی‌تونستیم بلندش کنیم •••🥲 _بهش گفتم مشكلی داری❓❕ _گـفت تا نگیرم بلند نمیشم:) _گفتم چی.. _گفت شهادت🖇🕊 _گفتم جوونی مگ چن سالته... _گفت ²⁰سالمه و دیر شده😢 گفت چله زیارت عاشورا شهید صفری برداشتم اومدم از شهید آرمان برات شهادت بگیرم••و شد آنچـه خواست و ما جاموندیـم. 🩸 ➳🅹🅾🅸🅽🅸🅽⚘ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
🌹 یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد . پنجشنبه شب بود ، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید . رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم ، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با ( عج ) صحبت می‌کند . دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم ،... وانمود کردم که چیزی ندیده ام ،... 🍃 صبح موقعی که جهاد می‌خواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی می‌گفتی ،...!؟ چرا اینقدر بی قراری می‌کردی ،...؟ چی‌شده ،...؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من به‌خاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم ،... گفت : چیزی نیست مادر داشتم نماز می‌خواندم ،... دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم ،...! مرا بوسید و بغل کرد و رفت ،...💔 🍃 یکشنبه شب فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان ( عج ) چه گفته و بینشان چه گذشته ،...! و آن لحن پر التماس برای چه بوده است ،...!🩸 🎙 راوی : مادر گرامی شهید 🌷 🕊 🌹 روحــشــون شــاد و یــادشــون گــرامــیــ با ذکر صلوات 🌾 🌼 فرج مولا صاحب الزمان صلوات 🌼 اَلّلهمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمََدِ وَ آل مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ ➡️🇯‌🇴‌🇮‌🇳⤵️ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313