فقط در یک رسید ۳۹ گرم طلا و ۱۶ سکه بهار آزادی
قدر این مردم را باید دانست ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
روشندل هستند، خودشان را به اینجا رساندهاند تا کمکهایشان به پویش #ایران_همدل را با دست خودشان تقدیم کنند ...
@hamidkasiri_ir
اینجا هم قریب به یک ساعت هست، برای بچهها داستان فلسطین داره توضیح داده میشه
@hamidkasiri_ir
شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل، پس از طرح خبر حمله اسرائیل به ایران، این حمله را ناامیدکننده خواند!
@hamidkasiri_ir
این تصویر از میدان میوه و ترهبار در امشب عالی بود 😂
@hamidkasiri_ir
اسرائیل نتونست دو ساعت صبح رو تعطیل کنه، لااقل ملت بیشتر بخوابن 😁
@hamidkasiri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیشب اسرائیل حمله کرده اما این یک روز معمولی در محله فلاح تهران هست 😁
تصاویر نظامآباد بعداً ارسال میشه ✋😊
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این تصویر شبکههای عربی است در مقایسه حمله دو کشور به یکدیگر ...
منصفانه قضاوت کنیم، چهارشنبهسوری در تهران، تصویری به مراتب شدیدتر از این تولید میکرد و هیجان بسیار بیشتری از صدای پدافند دیشب داشت!
مردم تهران خواب بودند و صبح اول وقت همه به سر کار رفتند. دیشب هر چه شده باشد، اسرائیل به طور قطع در #جنگ_تصاویر و #روایت_جنگ بازنده است ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
امیدوارم این بار اظهارات مسئولین و غیرمسئولین! مدیریت بشود و هر کس احساس مسئولیت نکند تا مواضع شخصیاش را پشت تریبون اعلام کند.
تصمیم نظام هر چه باشد، به زودی به صورت رسمی اعلام خواهد شد ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه اطرافیان بر ما تأثیر میگذارند ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
به بچهها چه بگوییم؟!
دوستی اینها رو برای من فرستاده بود و کلیتش به نظرم درست اومد. میتونید در هر جایگاهی که هستید استفاده کنید ...
پینوشت: این اسلایدها ظاهرا توسط خانم مصطفیزاده ساخته شدهاند.
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
آقا امروز با جمعی از خانوادههای شهدای امنیت دیدار داشتند. بخشهایی از #فرمایشات_آقا برجسته شده که به نظرم خوب است چند بار بخوانیم؛
مطلب دوم مربوط به این حرکت شرورانهای است که دو شب پیش اینجا انجام دادند. خب، یک غلطی کرد، خودشان هم البته بزرگنمایی میکنند. بزرگنمایی آنها غلط است، اما توجه داشته باشید کوچکانگاری آن هم غلط است. اینکه ما بگوییم: «نه؛ چیزی نبود، اهمیتی نداشت» این هم غلط است.
بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد. اینها دچار خطای محاسباتیاند نسبت به ایران. اینها ایران را نمیشناسند، جوانان ایران را نمیشناسند، ملت ایران را نمیشناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده ملت ایران را هنوز درست نتوانستهاند بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم.
کیفیت کار را مسئولین ما باید تشخیص بدهند و درست بفهمند آنچه که صلاح این کشور و این ملت هست، آن را انجام بدهند. [صهیونیستها] باید بدانند ملت ایران کیست، جوانان ایران چگونهاند، این فکر، این انگیزه، این رشادت، این آمادگی که امروز در ملت ایران وجود دارد، خود این امنیتساز است. این را بایستی حفظ کنیم.
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 برای این روزها
این مطلب عالی از کوروش علیانی را بخوانید؛
سال ۱۳۶۸، هنوز آلمان دو تا بود و من عضوی از تیم المپیاد ریاضی ایران بودم که برای مسابقات جهانی به آلمان غربی رفتم. غِژ و غِژ چرخ پیر زنگزدهی بلوک شرق درآمده بود و کم و بیش نهضتهای ملیگرا، نژادپرست، و فاشیست در اروپا در حال سر برآوردن بودند. مردم اروپایی گیج و خسته دنبال یک وصلهی هویتی میگشتند که برهنگی ذهنیشان را بپوشاند و دو گروه بهترین مشتریان ایدیولوژیهای فاشیستی و نژادپرستانه بودند:
پیرانی که سعی میکردند خاطرات طلایی زمانی دور را به یاد بیاورند و نوجوانان نادان بیتجربه.
یکی دو روز مانده به مسابقات، در التهاب شدید رقابت، با دو نفر از دوستان به پارکی در برانشوایگ رفتیم که کمی آرام بگیریم.
پارک پر درخت و پر فراز و نشیب کاملا خلوت بود و ما سه نفر هیچ کس را جز خودمان آنجا نیافتیم. که خب چه بهتر، آرامش نیاز داشتیم و این هم آرامش.
بعد از ده پانزده دقیقه قدم زدن از دور صدای فریاد شنیدیم. سه نوجوان کله طلایی سه نوجوان کله سیاه دیده بودند و فریاد میزدند. چیزی نگفتیم. دور بودند. اول آرام آرام نزدیک شدند، کمکم سرعت گرفتند، و از زمانی شروع کردند دویدن. ترسناک بود. البته هنوز زندهسوزی ۱۹۹۳ زولینگن رخ نداده بود، اما به هر حال خبرهایی از حملههای نژادپرستانه میشنیدیم.
ما هم شروع کردیم تلاش کنیم مؤدب و متین باشیم و از آنها فاصله بگیریم. من حتی سعی کردم لبخند بزنم که خب خیلی دور بودند و فایدهای نداشت. البته که اگر نزدیک بودند هم شاید فایدهای نمیداشت. در نهایت واقعا فاصله کمتر شد چارهای نداشتیم جز دویدن و فرار کردن.
ما که شروع کردیم بدویم فریادها و سرعت آنها هم یکباره افزایش یافت.
ترس و التهاب آن روز را نمیتوان نوشت یا من بلد نیستم بنویسم. پس خودتان لطفا تصور کنید.
و در میان آن ترس و التهاب (که بنا شد لطفا خودتان تصورش کنید) یک جا کم آوردیم، از نفس افتادیم، یکی ایستاد، و در حالی که نفسنفس میزد تکه چوبی را از زمین برداشت. ناگهان همه چیز عوض شد. آنها هم ایستادند. به شاخهی خشک توی دست رفیق ما چشم دوختند، صدایشان فرو نشست و تبدیل به غرغر شد و بعد از مدتی مسیرشان را کج کردند و رفتند.
ممکن بود چنین نشود. ممکن بود سراغمان بیایند. منظورم این نیست که تا شاخه را برداری آن آدمخوارها راه خودشان را کج خواهند کرد. منظورم این است که برداشتن شاخه تنها راه است. اگر همچنان فرار کنی و از نفس بیفتی و از پشت بهت برسند، هیچ چیز آنها را از کشتنت باز نخواهد داشت.
لزومی دارد با وضع کنونی تطبیق کنم؟
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4