ما از نمایشگاه کتاب برای دفتر حدود ۲۲۰ جلد کتاب تهیه کردیم. یکی از کتابهایی که خریداری شده بود، کنارش یه کتاب کودک هدیه داشت. تا کتاب رو دیدم، توجهم جلب شد و خوندمش.
روان، جالب و البته مهم!!
یک کتاب کودک ولی بسیار مهم!!
متن کتاب را عیناً اینجا مینویسم، شاید برای روزهای آتی، بیشتر نیاز شود ...
خورشید میگوید:
جایی هست که من آن را خوب میشناسم،
"و دلم میسوزد"
جایی که اُردَکها
و جوجه اُردَکها
و ماهی قِزِلآلا
و لاکپُشتها
گربه ماهیِ سبیلدار
مارماهیهای جوان
همه در کنار هم، زیر یک درخت بید جمع شدهاند
و منتظرِ لُقمه غذایی هستند.
اُردَکها، لاکپُشتها را از سرِ راهِ خودشان
کنار میزنند
گربهماهی، پایِ اردکها را
گاز میگیرد
ماهی قِزِلآلا، یک ذره غذایی را که پیدا کرده
یَواشَکی میخورد
و مارماهیهای جوان سَعی میکنند
غذای لاکپشتها را از دهانِ سِفت و سَخت آنها بیرون بِکِشند.
بله ... همه آنجا جَمع هستند
در آبِ روشنِ صاف، زیر آن #درخت_بید_سبز ...
روی جلد کتاب هم نوشته بود:
زیر درخت بید سبز
کتاب برگزیده سال ۱۹۷۱ در آمریکا برای کودکان
نویسنده: الیزابت کوتزورث
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4