در کشور ما به بچههایی میگوییم باهوش که خوب حفظ میکنند!
@hamidkasiri_ir
🔴
هر طرحی در زمینه حجاب باید محکم اجرا بشود.
محکم اجرا شدن به این معنی نیست که چکشی باشد!
محکم اجرا شدن یعنی مجری به آن طرح و کارآمدیش باور داشته باشد. برای اجرایی شدن آن در محدوده عملکرد خودش تدبیر کند.
چیزی که در فضاهای دانشگاهی در چند روز گذشته دیدیم، این نبوده! صرفاً از سر خود باز کردن بوده ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«سروده ناصرالدین شاه درباره امیرالمومنین»
جانها به فدای این مولا 😭
@hamidkasiri_ir
واقعاً جمعیتی که دیشب در حرم مطهر امام رضا، گلزار شهدای تهران، حرم حضرت عبدالعظیم، حافظیه شیراز و مراسمات مختلف در شهرهای ایران دیدیم حیرتآور بود. تنوع جمعیتی هم همینطور ...
چند روز پیش مطلبی میخواندم. یکی از مدعیان روشنفکری گفته بود به طور قطع مردم از دین داری فاصله گرفتهاند، شاخصش را هم اسمگذاری پسران و دختران تهرانی قرار داده بود! در همان مطلب هم گفته بود اینکه مردم در شب قدر حضور دارند خیلی مهم نیست، تعدادشان هم زیاد نیست ...
اینکه بتوانیم صحنه را واقعی ببینیم بسیار بسیار مهم است. باید بتوانیم در عین مشکلات و معضلات فرهنگی زیادی که جامعهی ما دارد، نسبت مردم با دین و دیانت را درست ببینیم.
قطع به یقین هر قدر مشکلات اقتصادی جامعه هم کمتر شود، معضلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را میتوان بهبود بخشید اما نمیتوان با دو تصویر و دو شاخص ساده دیانت مردم را زیر سوال برد.
#حمید_کثیری
@hamidkasiri_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️جلسه هفتم #جمعیخوانی
▪️کتابِ کودک، خانواده، انسان
(این جلسه از صفحه ۱۶۸ تا صفحه ۱۷۸ کتاب بوده که در مورد احساس گناه و #عذاب_وجدان والدین گفتگو کردیم که به نظرم مهمترین مشکل مادر ایرانی در رابطه با فرزندشه. احساسی که میتونه هم برای خودمون و هم برای فرزندمون آسیبزا باشه)
👈 مینیدوره رایگان تربیت فرزند
(برای دیگران هم ارسال کنید)
(چهارشنبهها بارگذاری میکنیم)
(جلسه هفت از نُه جلسه)
#حمید_کثیری 👇👇
@hamidkasiri_ir
🔴 مکالمات چند دختر ۱۲، ۱۳ ساله
این متن رو یکی از خانمهایی که در مشهد جلسهای رو خدمتشون بودیم فرستادند که من با اندکی تغییر و تلخیص اینجا میگذارم. حتماً بخونید 👇👇
🔴 متروی #مشهد
🔴 چادر و شب قدر
روز نوزدهم ماه مبارک سوار مترو شدم. ۴، ۵ دختر مدرسهای حدود ۱۲، ۱۳ ساله کلاه به سر در مترو بودن. ناخواسته قسمتهایی از مکالماتشان را شنیدم. بخشی از آنچه دیدم و شنیدم اینها بود:
یکیشون گفت دیشب میخواستم برم احیاء اما مامانم چادرم رو گم کرده بود. یک چادر گلگلی آورد که بیا با این بریم، منم گفتم روم نمیشه و نرفتم.
یکی دیگه گفت منم اتفاقا چادر مشکی نداشتم، مامانم گفت با این وضعت نمیبرمت و خودش رفت مراسم و من موندم خونه و ...
همینطور بحث چادر مشکی داشتن و نداشتن گرم بود که یک خانم ۵۰، ۶۰ ساله چادری گفت من براتون چادر میفرستم، هر چند تا که خواستین. شمارهمو بنویسید، زنگ بزنید سایز بدین براتون میفرستم.
دخترها خیلی خوشحال شدن و مشغول به صحبت و تلفن دادن و گرفتن.
بعد اون خانم گفت همهتون دخترای من، من یک دختر دارم نوهم هم پسره، دختر خیلی خوبه.
دخترها شروع کردن به خوشحالی و پرسیدند:
+ خونتون هم بیایم؟
- آره.
+ حیاط دارین؟
- آره.
+ آخ جون بریم حیاط حاج خانم و دور هم، چقدر کیف میده.
یکیشون گفت من از مامان بزرگم بدم میاد، نوههای پسری رو فقط دوست داره، همه دخترها دوستش ندارن!
بعد گفتند:
+ حاج خانم چکاره هستین؟
- دبیر و معاون مدرسه بودم.
+ ایول ما معاون اینقدر باحالِ چادری نديده بودیم! الآن ما سه نفر رو از مدرسه قبل عید مدیرمون اخراج کرده!
- ئه! چرا؟! چه بد! فامیل مدیرتون چیه؟ ببینم کسی آشنا در میاد باهاش که شما رو دوباره مدرسه قبول کنه ...
اون خانم سه ایستگاه جلوتر پیاده شد و بچهها خوشحال گفتند که زنگ بزنیم چادر سفارش بدیم و فردا شب بریم احیاء حرم و ... تمام
همین قدر ساده
همین قدر تلخ
همین قدر شیرین
👈 راستی خانواده کجای این ماجراست؟! اصلاً نقشی داره؟!
@hamidkasiri_ir