eitaa logo
کانال حمید میرشمسی
38 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
3 فایل
قسّام بهشت و دوزخ آن عقده گشای، ما را نگذارد که درآییم ز پای
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃 👈 الحمدلله امروز شنیدم آیت الله محسن اراکی(عضو خبرگان رهبری) و آیت الله سیفی مازندرانی هم علنی و آشکار و خیلی قاطع از دکتر حمایت کردند و ایشون را اعلام کردند 👈 بعد از اعلام حمایت این دو مجتهد و فقیه انقلابی، برخی از کانال های ایتا که حامیان افراطی آقای قالیباف هستند به شدت شروع به تخریب حامیان دکتر جلیلی کردند 👈 این حجم از توهین و تخریب حامیان آقای قالیباف برام اصلا قابل هضم نیست از یک طرف دائم دعوت به اجماع و وحدت میکنند و از یک طرف صبح تا شب در حال تخریب آقای جلیلی و حامیان ایشون هستند 👌 نمیدونم این دنیا مگه چقدر ارزش داره که یه عده حاضرند یک جهنم ابدی را برای خودشون بخرند ❣ حاج آقا رضا محمدی ❣ @reza_mohammadee در این موارد نظر خاصی ندارم فقط برام جالبه که هر دو طرف همدیگر را به بد اخلاقی متهم می کنند 🤔 البته جیغ و داد یک طرف خیلی بیشتره
👆👆 👈 متاسفانه یک عده چون دیدند در اکثر نظر سنجی ها، کاندیدای مورد نظرشون رای بسیار کمی داره و از طرفی بزرگانی مثل استاد ، استاد ، آیت الله اراکی از دکتر حمایت کردند، شروع به تخریب دکتر جلیلی و حامیان ایشون کردند و به شدت مظلوم نمایی میکنند و حامیان آقای جلیلی را یک عده فحاش معرفی میکنند 👈 این چیزی که بنده این چند وقت مشاهده کردم، متاسفانه فحاشی و تهمت و توهین و طعنه از جانب اکثر حامیان آقای قالیباف بوده تا از جانب حامیان آقای جلیلی 👈 ولی خب با بازی های رسانه ای که این اشخاص بلد هستند، جوری مظلوم نمایی میکنند که حامیان آقای جلیلی وحشی و افراطی هستند و خودشون یک عده پیامبر و امامزاده که آرام گوشه ای نشستند و هیچ کاری به کار دیگران ندارند 🤲 خدا رحم کنه از این بی تقوایی های یک عده خاص ❣ حاج آقا رضا محمدی ❣ @reza_mohammadee
🖇 تعلیقه: [یکم]. تصوّر کنید در سال‌های ۱۳۶۸_۱۳۷۲، آوینی در مجلۀ سوره مقاله می‌نوشت و هاشمی‌رفسنجانی را به صورت غیرمستقیم، متهم می‌کرد که به دلیل گرایش به «توسعه» و «تکنوکراسی»، از انقلاب فاصله گرفته است. هاشمی‌رفسنجانی‌ای که سال‌ها طعم زندان و شکنجه را چشیده بود و اینک در برابر جریان چپ مذهبی نیز بود. حتی رهبر انقلاب نیز به دلیل ملاحظاتی، بیش‌وکم از دولت دفاع می‌کرد. در این دوره، به آوینی اعتراض می‌شد که مواضعش در اثر تنگ‌نظری است و آب به آسیاب دشمن می‌ریزد و انشقاق و تضاد می‌آفریند. در نهایت نیز فشارهای دولت سازندگی، او را از سوره راند. [دوّم]. می‌خواهم بگویم اسیر «سوابق آدم‌ها» و «مرزسازی‌های سیاسی» نشوید و مستقل، فکر کنید. انقلابی، «معیارهای معرفتی» را در نظر می‌گیرد و نه «خط‌کشی‌های سیاسی» را. من، از دریچۀ «فکر» و «هویّت» تحلیل می‌کنم و نمی‌گویم هر کسی جزو جبهۀ اصلاحات نبود، مطلوب است. ماهیّت انقلاب، تعارف‌بردار نیست و نمی‌شود التقاط را ندید و حمل‌برصحت کرد. باید بر اساس «مکتب» و «هویّت» و «اصالت»، قضاوت کرد و نه «جناح» و «قدرت» و «نفع». از تقسیم‌بندی‌های سیاسی خارج شوید و بنگرید چه کسی به بنیان‌های انقلاب، وفادراتر است. اگر این‌گونه تحلیل کنیم، درمی‌یابیم که تکنوکرات‌های شبه‌انقلابی، «تفاوت ایدئولوژیک» با اصلاح‌طلبان ندارند و اختلاف‌شان بر سرِ قدرت است نه حقیقت. وقت «انتخابات» که فرامی‌رسد، وجه انقلابی‌شان را به ما می‌فروشند، اما وقت «سیاست‌گذاری»، در همان مدار لیبرال-تکنوکراتیکِ اصلاح‌طلبان قرار می‌گیرند. [سوّم]. ما با تکنوکرات‌های شبه‌انقلابی در «جبهه‌ی مشترک» نیستیم که بتوان اینک از «اختلاف» سخن گفت. ملاک و معیار، «همگرایی فکری» و «وفاق هویّتی» است، نه «ائتلاف سیاسی‌کارانه» و «اجماع قدرت‌مدارانه». من «باطن لیبرال_تکنوکراتیک» را می‌بینم و فریب «پوستۀ متظاهرانۀ شبه‌انقلابی» را نمی‌خورم. باید متفکّرانه رأی بدهیم، نه عمل‌گرایانه. [چهارم]. عجبا! آن زمان که قالیباف با پوزخند - و البته نیروهای مشاور و رسانه‌ای او نیز - ما را «سوپرانقلابی» می‌خواندند، سخنی از «وحدت» در میان نبود و ایشان محقّ بود که با تحریف سخن رهبر انقلاب، بخشی از جبهۀ انقلاب را «تمسخر» و «ملامت» کند، اما اینک که ایشان «محتاج رأی» است، «نقد» را «تخریب» و «وحدت‌شکنی» می‌دانند. گویا برای این‌که ایشان به کرسی ریاست‌جمهوری دست یابد، باید تا اطلاع ثانوی، «باب نقد» مسدود شود. جریان نقادی و روشنگری را ادامه خواهیم داد و از زاویۀ تفکّر و معرفت به عالَم سیاست نظر می‌کنیم و جهت‌گیری‌های هویّتی را واکاوی می‌کنیم. [ششم]. از منطق سیاسی علامه مصباح آموختیم که وحدت، «ارزش عرضی» دارد نه «ارزش ذاتی»؛ یعنی اصل و اساس نیست، بلکه باید تابع تفکر و هویت باشد. وحدت، لغیره است نه لنفسه. به تعبیر شهید بهشتی، ما موافق «وحدت مکتبی» هستیم نه «وحدت منفعتی». وحدت مشروع، وحدت معطوف به حقیقت است نه قدرت. 🖊مهدی جمشیدی https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻 علامه مصباح و وحدت انتخاباتی [یکم]. اینکه چند نفر در مجلسی خصوصی تصمیم بگیرند و بعد بگویند هر کس مخالفت کند، «وحدت‌شکنی» کرده است، نه روشی دینی است و نه عقلائی، بلکه نوعی «فریب‌کاری» است. هیچ دلیلی هم وجود ندارد که اگر بنده تشخیص دادم یکی اصلح است، بايد حتماً «زمينۀ رأی‌آوری» هم داشته باشد، چراکه اگر چنين شرطی وجود داشت، سلمان و ابوذر نیز نباید از اميرالمؤمنين پشتیبانی می‌کردند چون رأی نداشت! گاهی باید فرد اصلح – ولو رأی‌آوری نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بین مردم، اعتقاد و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا خوب بود از ميان کاندیداهای ریاست‌جمهوری هیچ‌کس حرفی از اسلام و انقلاب نزند و همه به فکر ارزانی اجناس و رفع تحریم‌ها باشند؟ آيا نبايد از كسی كه ولو رأی‌آوری ندارد، اما دغدغۀ انقلاب و اسلام را دارد، حمايت كرد؟ گاه اگر از چنين فردی حمايت نشود، اين پيام به دنيا صادر می‌شود كه مردم از انقلاب و ارزش‌های انقلاب‌شان خسته شده‌اند. لذا در چنين مواقعی كه هيچ‌كسی دغدغۀ انقلاب و اسلام را مطرح نمی‌كند، باید از کسی که از انقلاب حمایت می‌کند، طرفداری کرد، ولو «يقين» داشته باشيم كه رأی نمی‌آورد. http://qabas.iki.ac.ir/node/4616 [دوّم]. بايد توجه داشت تعداد نقايص، مهم نيست، بلكه كمبودها را بايد از لحاظ كيفيّت و تأثيرش در سرنوشت انقلاب ارزيابی كرد. كسی كه نسبت به «تفكر انقلاب اسلامی»، نقص داشته باشد، برای رياست‌جمهوری صلاحيت ندارد ... فتنۀ اخير، خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی بود؛ برخی نه‌تنها در مقابل فتنه، موضع نگرفتند، بلكه با فتنه‌گران رابطه داشتند، لذا اين‌ها نقص‌های بسيار بزرگی است كه نمی‌توان آن را در انتخابات ناديده انگاشت. اگر قرار باشد به خاطر «وحدت»، نيروهای حزب‌اللهی و مخلص، فدای نيروهايی شوند كه دارای «نقص‌های مختلف» به ويژه «فكری» هستند، چنين وحدتی بی‌فايده است. http://qabas.iki.ac.ir/node/3890 [سوّم]. اگر نتيجۀ مطلوب، حاصل نشد، حتّی به‌صورت مکرّر، اين ناكامی برای «ترك وظيفه» در دفعات بعد، حجّت نیست، بلکه مؤمن بايد طبق موازين شرعی دریابد که چه تکليفی متوجّه او است، و همان را انجام دهد. اين سخن يعنی در انتخابات بعدی هم بايد همان کاري را انجام بدهيم که در انتخابات سال نود و دو انجام دادیم. ما وظيفه دانستيم که بايد به شخصی که به نظر ما «اصلح» است رأی بدهيم و به ديگران هم توصيه کنيم؛ نه این‌که مانند بعضی به خاطر انگيزه‌های مادّی و دنيوی رأی دهیم. ما با تحمّل همۀ «سختی‌ها» و «ملامت‌ها» و شنيدن همۀ «ناسزاها»، به وظيفه‌مان عمل کرديم و خدا را هم شكر مي‌كنيم و اگر فردا هم چنين تكليفی پيش بيايد، باز همان کار را «تكرار» می‌کنيم(سخنرانی در جمع اعضای هيأت علمی مؤسسه امام خمینی، ۲۶ خرداد ۱۳۹۲). [چهارم]. اگر ورود در انتخابات را با نگاه دنیاگرایانه ببینیم، ما شکست خوردیم، ولی ما تنها برای «برنده‌شدن ظاهری» در انتخابات، وارد کار سیاسی نشدیم، بلکه هدف اصلی ما، پیروزی ارزش‌های اسلامی است. اگر همۀ نامزدها فقط روی مسألۀ تحریم تکیه می‌کردند، تمام عالم می‌گفتند آمریکا پیروز شد؛ چون اینها از انقلاب‌شان دست برداشتند، و دیگر اسمی از «اسلام» و «انقلاب» و «ارزش‌های انقلابی»، از جمله «مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌ها» نمی‌برند. ما احساس می‌کردیم در چنین شرایطی باید نامزدی هم باشد که از ارزش‌های انقلابی سخن بگوید. حال اگر رأی آورد، چه بهتر، و اگر رأی نیاورد، دست‌کم در عالم مطرح شود که هنوز هم کسانی از «ارزش‌های اسلامی» دفاع می‌کنند. از موضع‌گیری خویش در انتخابات، هیچ احساس پشیمانی نمی‌کنم؛ خدا را شکر می‌کنیم که فهمیدیم و عمل کردیم و تحت تأثیر «جوسازی‌ها» و «فشارها» و «تهمت‌ها» واقع نشدیم. ازاین‌رو، اگر در انتخابات بعدی این جریان تکرار شود، رفتار ما هم «تکرار» خواهد شد؛ یعنی ‌باز هم ما نامزدی را معرفی می‌کنیم که از «ارزش‌های انقلابی» حمایت کند؛ حال پیروز شود، یا نشود، چون این خودش، «نتیجه» است(هفته‌نامۀ نُه دی، آذرماه ۱۳۹۲، ص۷_۱۰). [پنجم]. شاید برای انتخابات پیش‌رو از سوی برخی كسانی‌كه برنامه‌ای برای شناسايی افراد مورد نظر خود دارند، پيشنهاد «ائتلاف» برای ارائۀ لیست انتخاباتی مطرح شود؛ در برابر اين پيشنهاد می‌توان گفت ما هم طرفدار ائتلاف هستیم؛ امّا در صورتی که نتيجۀ اين ائتلاف، همفکری برای شناختن افراد «اصلح» باشد. در اين صورت اگر احیاناً در موردی، اختلاف سلیقه وجود داشت، تابع نظر اکثریّت هستیم؛ امّا نه این‌که به خاطر در اقلیّت‌بودن يک گروه، از افراد اصلح آنها دست بکشیم و بر اساس «سهم‌خواهی» عمل کنیم(در دیدار شورای مرکزی جبهۀ پایداری، ۳۱ تير ۱۳۹۸). https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻‌تکنوکرات‌های شبه‌انقلابی (۴): اشرافیّت دولتی در نقاب سازندگی 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. از جمله ارزش‌هایی که با وقوع انقلاب اسلامی بر جامعۀ ایران حاکم گردید و هم مردم و هم کارگزاران نظام سیاسی، به آن متعهّد بودند، ساده‌زیستی و زهد و قناعت و پرهیز از رفاه‌زدگی و دنیاطلبی بود؛ به‌طوری‌که در سال‌های آغازین پیروزی انقلاب، تفاخر به ثروت و مال‌اندوزی و اشرافی‌گری، به یک ضدّارزشِ مطلق تبدیل گردید که همگان از آن گریزان بودند. بسیاری از نیروهای انقلابی که در ساختار سیاسی حضور داشتند، حتّی از گرفتن حقوق قانونی خویش نیز اجتناب می‌کردند و یا آن را به‌ناچار و به‌منظور رفع حاجات اوّلیّۀ معیشت‌شان دریافت می‌کردند. از آنجاکه شخص امام خمینی - رحمه‌الله‌علیه - که در ساده‌زیستی و بی‌آلایشی، سرآمد و برجسته بود و زندگی او در دورۀ پیش از رهبری انقلاب و دورۀ پس از آن، تفاوتی نکرده بود، به الگویی اسطوره‌ای و ستایش‌برانگیز تبدیل شده بود؛ این منبع الهام‌بخش و فرهنگ‌ساز، روح آخرت‌گرایی و اعراض از دنیاگزینی و رفاه‌طلبی را در اعماق وجدان جامعه دمیده بود. در اغلب سال‌های دهۀ شصت، چنین فضای قدسی و معنوی و ملکوتی‌ای بر جامعۀ ایران حاکم بود. [دوّم]. با استقرار نیروهای تکنوکرات در دولت سازندگی در سال شصت‌و‌هشت، به‌تدریج ورق برگشت و دولت سازندگی با شتابی خیره‌کننده، فضای پیشین را زدود و علایق و تمایلات مادّی و منفعت‌جویانه را در ذهن‌ها و دل‌ها، تحریک و فعّال کرد. از این منظر باید گفت سیاست‌های تکنوکرات‌ها، روند حرکت انقلاب را تا حدّی در مسیری انحرافی و غیرتکاملی افکند و منزلت ارزش‌ها را در جامعه، متزلزل و سست کرد. از جمله مهم‌ترین آسیب‌هایی که در این مقطع به‌وجود آمد، شکل‌گیری «اشرافی‌گری دولتی» بود؛ به‌طوری‌که باید تکنوکرات‌ها را بنیان‌گذار اشرافیّت دولتی در ایران پس از انقلاب شمرد. اشرافیّت دولتی به این معنی است که مدیران و کارگزاران دولتی به علّت این‌که قدرت و اختیارات سیاسی را در دست داشتند، توانستند ثروت‌های کلان و آن‌چنانی را تصاحب و همچون ثروتمندان و سرمایه‌دارانِ بی‌درد، زندگی کنند. بنابراین، این اندوختن‌ها و اکتساب‌ها، به واسطۀ پیوند با قدرت انجام پذیرفت؛ یعنی این قبیل مدیران و کارگزاران از اتّصال خود به ساختار سیاسی، سود جُستند و «ثروت‌های بادآورده» اندوختند، به‌گونه‌ای که اگر آنها در ساختار سیاسی حضور نداشتند و مسئولیّت‌های کلیدی و مهم به آنها واگذار نشده بود، نمی‌توانستند به غول‌های اقتصادی و قطب‌های ثروت در جامعه تبدیل شوند و جزء طبقۀ اشراف و ثروتمندان به‌شمار آیند. [سوّم]. «طبقۀ جدید»ی که در دوران حاکمیّت دولت سازندگی شکل گرفت، حتّی پس از آن نیز در قدرت سیاسی باقی ماند. مدیران دولتیِ اشرافی و نوکیسه، در دولت اصلاحات نیز حضور داشتند و پس از گسستی که رخ داد، دوباره در دولت اعتدال‌گرا، سَربرآورند. اینان در طول دهه‌های گذشته، هیچ‌گاه صندلی خود را در ساختار سیاسی از دست ندادند: یا وزیر بودند، و یا معاون و یا مشاور و یا مدیر کل و ... . آنچه برای آنها اهمّیّت داشته و دارد این است که به‌واسطۀ اتّصال به حاکمیّت سیاسی، به دست‌اندازی‌های خود به بیت‌المال ادامه دهند و با دور زدن قوانین، ثروت‌های بادآورده و نامشروع کسب کنند. مدیرانی که در دولت سازندگی، تازه به رفاه‌طلبی و ثروت‌اندوزی رو آورده بودند، در دولت‌های بعدی، ثروت‌های هزارمیلیاردی انباشتند و با دریافت حقوق‌های نجومی، به آرمان‌های انقلاب خیانت کردند. نقطۀ اوج مسیری که دولت سازندگی طراحی کرد، در دولت اعتدال‌گرا نمایان است؛ تکنوکرات‌ها، بی‌پروا و بی‌رحمانه، بیت‌‌المال مسلمین را به تاراج می‌بَرند و غارت می‌کنند، در حالی‌که توده‌های مردم در وضع معیشتی و اقتصادی دشواری قرار دارند. و تلخ‌تر و نارواتر این‌که چنین فساد و تبعیض آشکاری، از سوی عالی‌ترین مقامات رسمی دولت اعتدال‌گرا، توجیه می‌شود و یا در عمل، کمترین اهتمام و قاطعیّتی در برخورد با مفسدان و خائنان اقتصادی انجام نمی‌گیرد. مردم در کمال ناباوری مشاهده کردند که دولت اعتدال‌گرا، دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی را ذخایر نظام معرفی کرد و حتّی به‌جای عزل، آنها را وادار به استعفاء نمود و مراسم تودیع نیز برای آنها برگزار کرد. علاوه بر این، این مفسدان، به قوّۀ قضائیه معرفی نشدند و همچنان زیر چتر حمایتی دولت قرار داشتند؛ به‌طوری‌که دولت به این بهانه که باید زمینه‌های قانونی و ریشه‌های ساختاری را از بین بُرد، نه این‌که مدیران را محاکمه کرد، جدّیّتی در برخورد با آنها از خود نشان نداد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1718289888559322303 🗒 امروز بیش دو ساعت با یکی از متفکران تراز اول انقلاب، درباره‌ی مواضع انتخاباتی‌ام گفتگو کردم.‌ ایشان نیز همچون من، سخت معتقد بودند که: ۱. وجود «تکنوکرات‌های شبه‌انقلابی»، یک «واقعیت سیاسی» است و نه توهم و بدبینی، ۲. به‌قدرت رسیدن‌شان، «چالش هویتی» در برابر تداوم اصالت‌های انقلابی به دنبال خواهد داشت. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1718345049111911505 🗒 در ذهنیت اجتماعی، جلیلی به عنوان کسی‌ شناخته شده که از سوی بخشی از بافت قدرت، همراهی و تأیید نمی‌شود؛ چون او برخلاف معادلات سیاسی آنها، «محافظه‌کار» و «باج‌ده» نیست و «فساد» را برنمی‌تابد. همین «خاص» و «متمایز» انگاشته‌شدن نسبت به بخش معیوب بافت قدرت، او را به سیاست‌مدار دلخواه مردم تبدیل کرده است. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔴تجلیل مقام معظم رهبری از رأی دهندگان به سعید جلیلی امام خامنه ای ارواحنافداه در دیدار سعیدجلیلی با ایشان بعد از انتخابات سال ۱۳۹۲ ✅ من در ایام انتخابات به خاطر حجم سفرها نگران سلامتی شما بودم و مطمئنم شما برای انجام تکلیف آمده بودی... ✅ حضور انقلابی شما یک زمینه خاص حزب اللهی را به میدان آورد. ✅ ببینید چگونه میشود این جمعیت چهار میلیونی که به شما به عنوان "نماد مقاومت" رای داد را بهم پیوند داد و شما "نخ تسبیح" باشید تا این جمعیت رشد و گسترش یابد. ✅ با این جمعیت میشود کارهای بزرگ انجام داد و اینها که به شما رای دادند، رأیشان متفاوت بود و در این فضای فشار، خارجیها تبعات آنرا پذیرفتند. ✍🏻 پی نوشت: عبارات نگران سلامتی شما بودم، زمینه‌ی خاص حزب اللهی، نماد مقاومت، نخ تسبیح، رای متفاوت... اینها تعابیر کمی نیست که حضرت آقا درباره‌ی دکتر جلیلی بکار بردند https://eitaa.com/joinchat/800129715C77dcfa5f39
هدایت شده از « قلم »
            به نام خدا 🔴انتخابات ریاست جمهوری! « فرهنگ انتخاباتی » ♦️در انتخابات ریاست جمهوری دو مقوله مهم وجود دارد که همیشه بعنوان شاخص های مهم مطرح میشوند. و در معادلات سیاسی و روابط بین‌الملل و در کل در سرنوشت و آینده کشور حائز اهمیت می‌باشند. 🔷مقوله اول مشارکت انتخاباتی است که به صورت یک عدد و با عنوان درصد شرکت کنندگان در انتخابات عنوان میشود که پشتوانه دولت منتخب میتواند باشد. و مقوله دوم مشارکت سیاسی است که بصورت کیفی بررسی و تحلیل میشود. به این معنا که چه جناح و جریانی پیروز انتخابات بوده است. ♦️مشارکت سیاسی و مشارکت انتخاباتی اگر چه همواره یک رابطه مستقیم باهم دارند اما این رابطه همیشه در یک جهت نیست و میتواند در جهت مخالف هم باشند. یعنی ممکن است مردم با مشارکت بالا در انتخابات شرکت کنند اما رای ممتنع بدهند یا به نامزدی رای دهند که به مصالح کشور نباشد. که در این صورت مشارکت سیاسی منفی ارزیابی میشود. مانند انتخابات سال ۹۲ که مشارکت انتخاباتی ۷۲/۷٪  بود که مشارکت بالایی بود اما از لحاظ  مشارکت سیاسی در جهت منفی بود زیرا عواقب آن را همگان مشاهده کردند. 🔷آنچه بین مشارکت سیاسی و مشارکت انتخاباتی قرار دارد و میتواند به آن شکل و جهت ببخشد « فرهنگ انتخاباتی » است. همان امری که در داخل مغفول مانده و دشمن بطور دقیق توسط رسانه ها روی آن کار میکند. ♦️فرهنگ انتخاباتی در واقع شامل هنجارها و تعاملات و ارزش هایی است که هدف و جهت جامعه را در مشارکت سیاسی و انتخاباتی مشخص میکند. و اگر توجه کنیم تلاش رسانه های بیگانه تسلط بر فرهنگ انتخاباتی ایران و جهت دهی فرهنگی به مشارکت سیاسی و انتخاباتی مردم بوده و است. شبکه های ماهواره، یگان های سایبری و ربات ها امکاناتی است که با توان بالا در این خصوص فعالند. 🔷فرهنگ انتخاباتی همان چیزی است که به مردم میگوید چرا و چگونه در انتخابات و امر سیاسی حضور داشته باشند. و هر چه این فرهنگ غنی تر و بومی تر باشد مشارکت سیاسی و انتخاباتی هم جهت ترند. یعنی یک وحدت ملی و یک دولت قدرتمندتر حاکم میشود و فشار دشمنان کمتر. ♦️ایجاد تنش، اختلاف و نزاع یعنی رفتن بسوی فرهنگ انتخاباتی مورد نظر بیگانگان و ارزش های غربی و رعایت اخلاق و پرهیز از تخریب دیگری و تبیین و گفتگو در مورد برنامه های نافع برای کشور یعنی داشتن یک فرهنگ انتخاباتی ملی و دینی. و در واقع این فرهنگ انتخاباتی است که جهت و آینده کشور و ملت را روشن میکند و برنامه های هم جهت با آن و نه افرادی که جهت دیگری دارند هر چند پر تلاش و با کارنامه ای موفق در اجرا باشند. سوابق در کنار جهت اهمیت پیدا میکند. 🔷توسعه اقتصادی و سیاسی پیش نمی آید مگر در بستر توسعه فرهنگی که فرهنگ انتخاباتی بخش مهمی از فرهنگ امروز ایران است. و امروز  همه تلاش ها باید در ساخت این فرهنگ برای عموم جامعه و آینده کشور باشد. تا نامزد مبتنی بر این فرهنگ مشترک انتخاب شود. این همان کاری است که رسانه های بیگانه در جهت منافع خود در حال انجامش هستند و با تاثیر در فرهنگ انتخاباتی ایران مشارکت سیاسی و مشارکت انتخاباتی را جهت میدهند تا نامزد مورد نظر آنها انتخاب گردد و یا حداقل دولتی با پشتوانه ضعیف اجتماعی روی کار باشد و بتوانند نظرات خود را هر چه بیشتر تحمیل کنند. ✍ سید محمود احمدزاده https://eitaa.com/ghalam_ahmadzadeh