🔴حکم ۷ ماه حبس قطعی استاد حسن عباسی ابلاغ شد وکیل استاد حسن عباسی: 🔹حکم ۷ ماه حبس قطعی وی ابلاغ شده است. 🔸سال ۱۳۹۵ دفتر ریاست جمهوری تحت دو عنوان «نشر اکاذیب» و «توهین به مسئولین» از حسن عباسی شکایت کرد. 🔸وی از اتهام نشر اکاذیب برائت گرفت اما در اتهام توهین مجرم شناخته شد. 🔸حسن عباسی از سخنرانان و تحلیلگران برجسته کشور است که انتقاداتی به رییس جمهور مطرح کرده است. fna.ir/bp26ps کانال رسمی اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی 📡 @hasanabbasi_students

@hamieh_enghelabi

👈 الگوی پیشرفت ایران برای پنجاه سال آینده 📝 متن ابلاغ رهبر انقلاب اسلامی @hamieh_enghelabi

@hamieh_enghelabi

@hamieh_enghelabi

#طلوع_حق 💢قدرت و رسانه ☘تاثیرگذاری سیاسی فرهنگی رسانه های نوین #دکتر_وحید_یامین_پور 🍃یکشنبه ها ۱۶ الی ۱۷:۱۵ 🍂از ۱۱ آذر بمدت ۳ هفته ✅ مشاهده جزییات وثبت نام👇 http://toluehagh.ir/?p=55346

#ویژه_نامه #سلوک_اربعینی 🔻مجموعه گفتارهای حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری حفظه الله با موضوع زیارت اربعین اباعبدالله الحسین علیه السلام منتشر شد! 🔺 @nasery_ir #نسخه_گرافیکی #اربعین

هر پنج شنبه با یاد یک شهید🌷 فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از خود شهادت نیست.مقام معظم رهبری . همسرم همیشه نماز اول وقت و نماز شب می‌خواند، از غیبت بیزار بود، اینکه می‌گویند، کسی پای خود را مقابل پدر و مادرش دراز نمی‌کند، در مورد همسرم صدق می‌کرد. خواندن دعای عهد کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار قرآن تلاوت می‌کرد. . در تمام مأموریت‌ها قرآن را به همراه داشت و در مأموریت سوریه نیز قرآن را درون ساکش قراردادم. بر سر سجاده بسیار با گریه کردن از خدا شهادت می‌خواست تا اینکه در آبان ماه صحبت اعزام به سوریه به میان آمد و همسرم گفت که قرار شده چند روز دیگر به سوریه بروم. . شب آخر آن شب به همسرم گفتم گرچه نمی‌دانم زمان عملیات چه شبی است؛ اما بنشین تا برایت حنا ببندم، روی مبل کنار بوفه نشست و موها، محاسن و پاهایش را حنا بستم. تا صبح خوابم نمی‌برد و به همسرم که خوابیده بود،نگاه می کردم. ساعت ۴ بامداد صبحانه آماده کردم و وقت رفتن، سه بار در کوچه به پشت سرش نگاه کرد، چهره خندانش را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. بله. عشق واقعی آن است چیزی را بپسندی که محبوبت را راضی می‌کند، از علاقه و شوقش برای رفتن به سوریه و شهادت آگاه بودم و به همین دلیل برای رفتنش رضایت داشتم. صبح روز اعزام به سوریه، هنگام خداحافظی به من گفت «دلم را لرزاندی؛ اما ایمانم را نمی‌توانی بلرزانی». پس از شهادتش شبی که در معراج بود، از او خواستم برای لرزاندن دلش مرا ببخشد و حلالم کند. #شهید حمید سیاهکالی مرادی🌷 شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات و فاتحه ای هدیه کنید @hamieh_enghelabi