eitaa logo
حا.میم || حسن مجیدیان
410 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
422 ویدیو
8 فایل
یادداشت ها و انتخابهاي حسن‌ مجیدیان ارتباط از طریق @Hamim1361
مشاهده در ایتا
دانلود
موسيقى سيد الأمة 4.mp3
2.73M
غم فراق تو در باورم نمی‌گنجد آقای سیدِ امتِ مقاومت، جنابِ نصرِ خُدا.... غمگینم امروز... https://eitaa.com/hamim1377
شهید کسی است که... شهيد تنها كسى نيست كه در ميدان با خونش راه رفته است.شهيد كسى است كه در خويش، در جامعه، در تاريخ و در هستى حضور دارد. در خودش حضور دارد؛ صادرات و واردات وجود خويش را مى‌شناسد. رفت و آمدهاى درونى خويش را كنترل مى‌نمايد و بر آنچه كه در او جريان دارد، ناظر است و شاهد و در نتيجه، مغبون نمى‌شود و ضرر نمى‌بيند. در جامعه حضور دارد. هر حركتى، هر عقب گردى، هر ركودى را مى‌يابد و هر بدعت و هر سنّتى را شاهد است و كارها را مى‌بيند. در تاريخ حضور دارد و زندانى ديوارهايى كه او را از گذشته و آينده جدا كنند نيست و پرده‌ها بر او نيفتاده‌اند. و در هستى حضور دارد؛ كه از حصارها رهيده و با چشم ديگر و گوش ديگر و دست ديگرى همراه گرديده است. با اين چنين شهود و شهادتى است، كه يك حادثه را در يك لحظه نمى‌بينند و فتوحات چشم‌گير و غنائم بى‌حساب، خوشحالشان نمى‌كنند. ✍ استاد علی صفایی حائری https://eitaa.com/hamim1377
27.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویر هوایی باکیفیت از تجمع مردم در محل برگزاری و مسیرهای منتهی به ورزشگاه کمیل شمعون... https://eitaa.com/hamim1377
سید برآمده از یک عقبه تاریخی است. تا این لحظه از تاریخ، آخرین ‎ که در برابر استعمارگران ظالم و کودک کُشِ دنیا ایستاد، آن هم نه در منبر و خطابه و مباحثه بلکه در میدان جنگ، و در نهایت به شهادت رسید، روحانی شهید سید حسن نصر الله است‌. سید شجاع، سیاستمدار، فرمانده، اهل تقوا و جهاد بود. برجسته و متفاوت بود اما اولین نبود و آخرین نخواهد بود. سید برآمده از سنتِ فقه هزار ساله تشیع است. از نیمه قاجار که تقابل جهانِ اسلام و ایران با غرب اشغالگر آغاز شد، علمای اسلامی نهضت ایستادن مقابل هضم شدن در برابر تمدن مهاجم را رهبری نمودند. غرب بسیاری از کشورها را با استعمار مستقیم نظامی تصرف کرد اما یک صورت دیگر داشت و آن هضم جوامع دیگر در فرهنگ مدرنیته بود. روحانیت طراز اول شیعه ایستاد: ۱. میرزا مسیح مجتهد تهرانی بزرگ در برابر روس تزاری ۲. میرزای شیرازی بزرگ با فتوای تنباکو مقابل انگلستان ۳. ملاعلی کنی در برابر قرارداد رویتر ۴. آخوندخراسانی و سیدابوالحسن اصفهانی در عراق ۵. شهید شیخ فضل الله نوری ۶. روحانی شهید میرزا کوچک جنگلی مقابل روس تزاری ۷. آیت الله العظمی بروجردی بزرگ در برابر هجوم و غلبه بهاییت ۸. آیت الله کاشانی بال دوم جریان ملی شدن نفت در برابر انگلستان ۹. حاج نورالله نجفی در اصفهان، علمای تبریز در دوره پهلوی اول، آیت الله بافقی و... ۱۰. سرآمد آنان مجاهد بزرگ که موفق به حذف استبداد، اخراج استعمار و تشکیل حکومت شد: روح الله الموسوی خمینی سید برآمده از عمق تاریخ شیعه است. پس اولین نیست آخرین هم نخواهد بود. ✍ علیرضا زادبر https://eitaa.com/hamim1377
سید حسن می‌گوید شرفِ بزرگِ من این است...👆👆 از صفحه ی ۲۳۳ کتاب زبور مقاومت/ انتشارات بین الملل https://eitaa.com/hamim1377
کاش کسانی که در فاصله کشته شدن هنیه داخل مرز ایران تا روز شهادت سید حسن مشغول چرتکه انداختن پاسخ ایران بودند، امروز در تشییع پاره ی قلب ما حاضر نشده باشند. کاش شعار ندهند و رجز نخوانند. بگذارند این سوگ خالص و پاک بماند برای جگرهای سوخته از دفن مردانگی و صداقت و زیبایی رفتم برای شرکت در تشییع نمادین سید حسن در نجف، دو سه بار که جمعیت شعار "هیهات منا الذلة" دادند دیدم از شرم و بغض تاب ماندن ندارم. ما را ببخش که مثل تو اندازه ی چنین شعاری نیستیم. ای قهرمانانه ترین نام خوش‌آهنگ کودکی تا اکنونمان، با "صاحب هذا الامر" برگردی ان شا الله ✍ ابوالفضل شریعت مداری https://eitaa.com/hamim1377
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مردها گریه نمی‌کنند! حداقل نه جلوی دیگران! مردها، بغضشان را خوب بلدند قورت بدهند! اما این بغض هر چقدر هم که خورده شود، هر چقدر هم که سرکوب شود، آخر سر، بی صدا، تبدیل می‌شود به رد اشکی که می‌چکد لای ریش‌هایشان! اشک‌های ساکت! اشک‌های پنهان! اشک‌های تنها! مردها گریه نمی‌کنند؟! چه دروغ متداولی! چه ابهت مضحکی! مردها هم گریه می‌کنند! این قدر شدید که شانه‌هایشان می‌لرزد! اما شیون نمی‌کنند! کسی را از گریه‌شان باخبر نمی‌کنند! برای دل خودشان، برای سوگ خودشان، با خودشان، در تنهایی خودشان، گریه می‌کنند! و این روزها، مردهای زیادی در عالم هستند که در خلوت، اشک‌هایشان، سر می‌خورد! مردهایی که عزادارند! عزادار سید مظلوم! مردها گریه می‌کنند! اما کوتاه! مختصر! بی صدا! چون تازه جنگ شروع شده‌است! و دشمن، منتظر غفلت است! پس بگذار دوباره از اول بنویسم.. و بگذار قبلش، بغضم را قورت بدهم.. مردها گریه نمی‌کنند! ✍حامد ملحانی https://eitaa.com/hamim1377
کتاب پویش پیامبر مجموعه ای جمع و جور و مفید راجع به حضرت رسول اکرم روحی فداه. قابل استفاده است. ولی تایپ و حروفچینی اش، پر از اغلاط. از انتشارات کتاب نیستان. https://eitaa.com/hamim1377
راجع به سنگ مزار سید گاهی سرعتِ بی‌عجله‌ی زمین، از تندبادِ آسمان هم پیشی می‌گیرد. از همان لحظه‌ای که قدم به بیروت گذاشتیم، حجم عظیم پروژه‌ نفس‌هایمان را بند آورد. جرثقیل‌ها، داربست‌های گسترده و تیم‌هایی که بی‌وقفه در حرکت بودند. با خودمان فکر کردیم: «تا روز مراسم تشییع، محال است این همه کار تمام شود!» اما عجیب‌تر از همه، آرامشِ غیرمنتظره‌ای بود که بر چهره‌ی افراد و مسئولان پروژه حکم‌فرما بود؛ گویی نه دغدغه‌ای داشتند، نه عجله‌ای. حتی وقتی بخش هنریِ که به ما سپرده می شد را بررسی می‌کردند، انگار زمان برایشان مفهومی نداشت. چند باری پیشنهاد دادیم جلسه‌ی فوری بگذاریم و پیشرفت کار را نشان دهیم، اما تنها پاسخشان لبخندی بود همراه با این جمله: «شما از ما جلوترید… کمی صبر کنید!» که به شوخی گفتم: «عامو، شما شیرازی‌اید؟» همه خندیدند، اما زیر آن خنده‌ها رازی نهفته بود که نمی‌فهمیدمش. تا اینکه به سمت مزار رفتم. آنچه دیدم، باورنکردنی بود: گویی دستانی نامرئی، تمام پازل‌های ناتمام را سر جای خود چیده بود. بنر عظیم ۱۵۰ در ۸ متری که حتی چاپش در این شهر جنگ‌زده، معجزه‌ای بود، حالا بالای سازه ای ۱۶ متری، کاملا استوار خودنمایی می کرد. سنگ مزار که طرحش را دو روز پیش فرستاده بودیم، دقیقاً همان‌جا بود، صیقلی و بی‌نقص. حتی کوچکترین جزئیات به انجام رسیده بود. در شهری که هنوز ردپای جنگ را بر تن دارد، این سرعت و دقت شگفت انگیز بود. پشت سر هم زمزمه کردم: «امداد غیبی… واقعاً امداد غیبی…» انگار بیروت در سکوت، رازی را فریاد می‌زد: گاهی سرعتِ بی‌عجله‌ی زمین، از تندبادِ آسمان هم پیشی می‌گیرد. اینجا بیروت است؛ جایی که عشق به شهید، غیرممکن‌ها را ممکن می‌کند! ✍ مسعود نجابتی شنبه | ۴ اسفند ۱۴۰۳ | https://eitaa.com/hamim1377
سید حسن نامی صمیمی که برای ما و همۀ دوست دارانش معانی زیادی داشت. صمیمیتی که کمتر کسی در میان رهبران و فرماندهان توانسته بود با مردم خود ایجاد کند. سید حسن پدر بود، پدری مهربان که تنها با شنیدن صدایش همۀ دلهره ها در برابر موج حوادث روزگار می ریخت و آرامش را حکم فرما می کرد. آرامشی نه از جنس انفعال، بلکه از جنس بصیرت عاشورایی که حماسه آفرین بود. همان آرامشی که علی اکبر در محضر پدرش سید الشهدا (ع) از آن یاد کرد: «آیا بر حق نیستیم؟ پس چه اهمیتی دارد که ما به سراغ مرگ برویم یا مرگ به سراغ ما بیاید». صداقت در دل و جان سید حسن عجین شده بود. دشمنانش بیشتر از دوستانش به این صداقت باور داشتند. صداقتی که سرچشمۀ آن اخلاص بود. انسان مخلص را چه به دروغ و فریب؟ او کسی نبود که برای رسیدن به اهداف خودش یا حزبش بخواهد حتی به دشمنانش دروغ ببندد، چه رسد به دوستانش. با اینکه منبر او رسانۀ عظیمی بود که می توانست با بلاغت و فصاحت و توانایی سخنوری بی نظیرش از آن به هر نحوی استفاده کند. کسی را نمی توان یافت که از کلمه به کلمۀ حرف هایش و رفتارهایش چیزی جز فروتنی و تواضع برداشت کرده باشد. فروتنی اش در برابر خیل عظیم دوست دارانش را خودش با آن لبخند خجالت‌گونه و زیبایش اینگونه توصیف می کند: «من نمی توانم در میان شما باشم با اینکه خیلی دوست دارم در میان شما باشم. همانگونه که شما وقتی مرا می بینید روحیه می گیرید، من نیز هنگامی که شما را می بینم روحیه می گیرم». در یکی از مصاحبه هایش تابلوی عکس حضور پرشور مردم در سخنرانی پیروزی جنگ سی و سه روزه را روی دیوار آویزان کرده بود. از او دربارۀ این عکس پرسیده بودند و گفته بود: «همانگونه که مردم مرا دوست دارند و عکس مرا روی دیوار می گذارند، من هم مردم را دوست دارم و عکسشان را روی دیوار می گذارم». منطق او با مخاطبینش منطق سروران و روسا نبود. منطق او منطق انسان عاشقی بود که به شدت به مردمش وابسته بود. مردمی که عاشقش بودند و حاضر بودند فرزندانشان را در راهی که به آن ها نشان می داد فدا کنند. سید حسن بر گردن ما حق دارد. سید عزیز در این زمانه ای که ظلم و ستم و فساد و بی اخلاقی و دریده خویی و تکبر همه جا را گرفته، به ما نشان داد که چگونه می توان انسان خوبی بود. انسانی که جانش را در راه مردمی فدا کرد که همۀ جهان آن ها را فراموش کرده و با بی شرمی نظاره گر کشتار وحشیانۀ آن‌ها بودند. او می توانست با بی تفاوتی در حاشیه حرکت کند، اما بنا بر وظیفۀ الهی که بر عهدۀ خود می دید، تصمیم گرفت که در متن باشد تا تاریخ از او به عنوان یکی از بزرگان کم نظیر یاد کند. نوشتن از سید حسن بسی دشوار است، چرا که ممکن است ما را دچار غلو کند، اما مایی که به حکم زمانه، اهل بیت را ندیده ایم و منتظر دیدن رخ یار هستیم، او را پرتویی از شعاع نور آن ها می بینیم که شوق ما را برای ظهور حضرت صاحب الزمان (ع) زیادتر و زیادتر می کند. https://eitaa.com/hamim1377