eitaa logo
حامیم «حلقه های میانی»
475 دنبال‌کننده
330 عکس
282 ویدیو
1 فایل
🔹حامیم یعنی «حلقه های میانی» 🔸حامیم یعنی حلقه اتصال تشکل های مردمی باهم و با حاکمیت با محوریت گفتمانی مکتب امام خمینی «ره» 📍اینجا مرکز عالم «سبزوار» ادمین @Amir_erp
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 (قسمت دوم) 🔸 تنها راه حل مشکلات در بیانیه گام دوم را یک چیز میدانند : حرکت عمومی 🔹چه می‌شود که رهبر انقلاب با وجود مجموعه های فعال مردمی در سال های متمادی به بیان مبانی فراموش شده و اصول نهضت می‌پردازد و مردم را به خوانش رجوع می‌دهد؟ 🔸در آنجا که رهبر انقلاب این مهم را وظیفه جریانی به نام دانست. @hamim57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دیدار مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی : یک امر است نه تاکتیکی... : خوانش ما از وحدت یک بار تاکتیکی و سیاست مقطعی است یا آن را اصل میدانیم؟ ظهور این دو بینش در حوزه عمل چه تفاوت های دارد ؟! @hamim57
📌رهبر انقلاب خطاب به علما و طلاب: 🔻اگر انبيا فقط احکام می‌گفتند، کسی با آنها دشمنی نمی‌کرد : 🔹انبيا كارشان مسئله‌گويى فقط نبود. اگر انبيا فقط به اين اكتفا ميكردند كه حلال و حرامى را براى مردم بيان كنند، اينكه مشكلى وجود نداشت؛ كسى با اينها درنمى‌افتاد. 🔹در اين آيات شريفه‌اى كه اين قارى محترم با صوت خوش و با تجويد خوب در اينجا تلاوت كردند: « اَلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسٰالاٰتِ اللّٰهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لاٰ يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللّٰهَ‌ » ؛ اين چه تبليغى است كه خشيت از مردم در او مندرج است كه انسان بايد از مردم نترسد در حال اين تبليغ؟ 🔹اگر فقط بيان چند حكم شرعى بود كه ترس موردى نداشت كه خداى متعال تمجيد كند كه از مردم نميترسند؛ از غير خدا نميترسند. 🔹اين تجربه‌هاى دشوارى كه انبياى الهى در طول عمر مبارك خودشان متحمّل شدند، براى كى بود؟ چه‌كار ميكردند؟ « وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قٰاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمٰا وَهَنُوا لِمٰا أَصٰابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ وَ مٰا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكٰانُوا » ؛ چى بود اين رسالتى كه بايد برايش جنگيد؟ بايد جنود الله را براى او بسيج كرد، پيش برد؛ فقط گفتن چند جمله‌ى حلال و حرام و گفتن چند مسئله است‌؟! 🔹انبيا براى اقامه‌ى حق، براى اقامه‌ى عدل، براى مبارزه‌ى با ظلم، براى مبارزه‌ى با فساد قيام كردند، براى شكستن طاغوتها قيام كردند. طاغوت آن بتى نيست كه به فلان ديوار يا در آن زمان به كعبه آويزان ميكردند؛ او كه چيزى نيست كه طغيان بخواهد بكند. طاغوت آن انسان طغيانگرى است كه به پشتوانه‌ى آن بت، بت وجود خود را بر مردم تحميل ميكند. 🔹طاغوت، فرعون است؛ « إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاٰ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهٰا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طٰائِفَةً مِنْهُمْ‌ » ؛ اين، طاغوت است. با اينها جنگيدند، با اينها مبارزه كردند، جان خودشان را كف دست گذاشتند، در مقابل ظلم ساكت ننشستند، در مقابل زورگويى ساكت ننشستند، در مقابل اضلال مردم سكوت نكردند. انبيا، اينند. 🚩 بیانات در ديدار روحانيّون و طلّاب، ۱۳۸۸/۰۲/۲۳ 🆔 @hamim57
🌀 اینکه انسان مطالعه کند، درس بدهد، یک عدۀ شاگرد از او استفاده کنند؛ کار خوبی است اما از جمله کارهای آسانی است. از کارهای سخت غفلت نباید کرد! : 🔹عن عطاء بن یَسار، عن عائشة قالَت: قال رسولُ الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله»: ما خُیِّرَ عمّارُ بن یاسر بین أمرَین الّا اِختارَ أشدَّهما.(امالی، صفحۀ ۴۹۰). 🔸این، روایتی است از پیغمبر در مدح و تمجید از جناب عمّار یاسر. راوی هم جناب عایشه، زوجۀ پیغمبر اکرم است. تقریباً یک معیاری را دست می‌دهد. 🔹می‌فرماید: هرگز عمّار بین دو کار مخیّر نشد یعنی دو کارِ نیک، دو کارِ خیر، مگر اینکه سخت‌ترینِ آن دو کار را انتخاب کرد. 🔸فرض بفرمایید انسان می‌خواهد مالی را صدقه بدهد، یک طور صدقه دادن کارِ آسانی است، مثلاً در صندوق صدقات یک پولی می‌اندازد. یک طور هم کارِ سخت‌تری است، و آن اینکه انسان می‌گردد، آن مستحِقِّ حقیقی را پیدا می‌کند و پول را به دست او می‌رساند. این، سخت‌تر است. اگر جناب عمّار بین این دو کار مخیّر می‌شد، کار سخت را انتخاب می‌کرد. یا فرض بفرمایید جناب عمّار هم در زمان پیغمبر که جوان بود، هم در زمان امیرالمؤمنین که پیرمردی شده بود، در جهاد شرکت می‌کرد. به دو صورت می‌شود در جبهه کار انجام داد؛ بعضی کارها آسان است، بعضی کارها سخت، او سخت‌تر را انتخاب می‌کرد. لذا در جنگ صفّین، جناب عمّار سخت‌ترین کار را انتخاب کرده بود یعنی هم می‌جنگید، شمشیر می‌زد، هم آن کسانی را که دچار وسوسه و تردید می‌شدند، با استدلال، با بیان وافی و شافی، آنها را هدایت می‌کرد و این، از جملۀ کارهای مهمی بود که جناب عمّار انجام می‌داد. 🔹 این، یک است که: انسان بالطبع، سهل‌گرا است، کارِ آسانتر را ترجیح می‌دهد. اگر از لحاظ زمانی هم دو کار در طول یکدیگر قرار داشته باشند، ما اوّل سراغِ آن کارِ آسان می‌رویم و آن را انتخاب می‌کنیم! امروز در مواجهۀ با جبهۀ عظیمی از دشمن که با انواع و اقسام ترفندها و ابزارها، ابزارهای سخت، ابزارهای نرم، در مواجهۀ با نظام اسلامی و با اسلام در واقع، با پرچم برافراشتۀ اسلام قرار گرفته است، بعضی از کارها کار آسانی است، بعضی از کارها سخت است، فکرکردن لازم دارد، مطالعه کردن و دقت کردن لازم دارد، فحص لازم دارد، پیدا کردن یاران و همکاران لازم دارد. اینها کارهای سخت است که ما معمولاً می‌رویم سراغ آسانترها! آن کاری که آسان است، آنرا انجام می‌دهیم. اگر رسیدیم به کار سخت، آنها را هم یا انجام می‌دهیم، گاهی هم انجام نمی‌دهیم. اما ترجیح می‌دهیم کارِ سهل را! یعنی سهل‌گرائی، آسان‌گرائی، دنبال کارهای آسان بودن. و این، غیر از سهل‌انگاری است، آسان‌گیری است. 🔸آسان‌گیری حرف دیگری است، کاری را که پیچیده است، انسان به پیچیدگیِ آن توجه نکند، آنرا با نگاه سطحی نگاه کند. این، سهل‌انگاری است. سهل‌گرائی این است که انسان دنبال کار آسان برود، کار سخت را رها کند! 🔹واقعاً امروز حوزه‌های علمیه بخصوص حوزۀ علمیۀ قم وظائف سنگینی دارند که کارهای سختی است. اینکه انسان مطالعه کند، درس بدهد، یک عدۀ شاگرد از او استفاده کنند؛ کار خوبی است اما از جمله کارهای آسانی است. در کنار این، کارهای سختی هم وجود دارد. من توصیه نمی‌کنم درسها را تعطیل کنند، مدرّسین درس نگویند و طلبه‌ها را محروم بگذارند!. نه، این هم کارِ لازمی است اما از کارهای سخت غفلت نباید کرد! نگاه کنیم، ببینیم امروز ابزار دشمن برای تغییر باورها چیست؟ این، یکی از کارهای مهم است. 🔸برویم سراغ اینکه در مقابل ابزار دشمن، چه ابزار سختِ او، چه ابزارِ نرم او، برای تغییر باورها، ما چکار می‌توانیم انجام بدهیم؟ این کار سخت را همه موظفند انجام بدهند. انجام دادنش هم به این نیست که ما بگوییم یا یک کتابی بنویسیم مثلاً در باب ولایت فقیه یا در باب لزوم جهاد؛ اینها آن کارهای آسان است. 🔹کار سخت این است که: شیوۀ دشمن را بشناسیم، حیله‌های او را بفهمیم، راه‌های نفوذ دشمن را پیدا کنیم. 🔸امروز در کشور چند میلیون دانشجو داریم، علاوه بر دانشجویانی که در کشورهای اسلامی هستند، همۀ اینها مشتاق‌اند حرف درستی را از یک جایی بشنوند! از اسلام، یک تعریف درستی، یک بیان درستی را بشنوند. این کار، کار کیست؟ چه کسی باید این کارها را بکند؟ جناب عمّار اکتفاء به این کارهای معمولی و عادی و آسان نمی‌کرد، نگاه می‌کرد اگر می‌دید جمع بین کار آسان و سخت ممکن است، هر دو را انجام می‌داد، اما اگر می‌دید که ناگزیر باید یکی را انتخاب بکند، او سخت‌ترین را انتخاب می‌کرد. این، شد ضابطه، شد درس، معیار، این‌گونه باید حرکت کرد. 📌 درس خارج فقه صلوة مسافر جلسۀ ۱۳۹؛ تاریخ ۱۳۹۵/۰۱/۲۲ @hamim57