سلام علیک
باتوجه به فضایل امیر المومنین علیه السلام که همه میدانیم
چرا ایشان در مناجاتهایشان از ظلمت قبر بعد سفر وضیق قبر سخن می گویند
آنها که والاترینوبهترین جایگاه در انتظارشان هست
ما که هرچقدر اعمال صالح داشته باشیم به گرد پای ایشان نخواهیم رسید باعث نامیدی نخواهد شد خصوصا برای جوانهای تازه به این راه آمده؟
📝 پاسخ:
➕ همان ترس از قبر و قیامت است که موجبِ مصونیتِ حضرت از گناه میشد. در واقع توجه به ظلمت و تاریکیِ قبر در مناجاتهای ایشان، یک عاملِ بازدارنده بود و باعث میشد امام، در برابرِ غفلت و معصیت، بیمه شود.
👌 بطورِ کلی ما دو نوع گریه و استغفار و اعتذار داریم: رفعی و دفعی. رفعی یعنی من خطائی کردهام و بابتَش اشک میریزم و استغفار میکنم. اما گریه و استغفارِ دفعی، جنبهی پیشگیری و واکسیناسیون دارد. یعنی مولا در دلِ شب، میگریست و استغفار میکرد و یادِ قبر و قیامت میافتاد تا در روزِ پیشِ رو، با این پشتوانهی نیایشی، دچار لغزش نشود.
☝️پس ماهیتِ استغفارِ اهلبیت با ما متفاوت است. ضمن اینکه تکلیفی که خدا از ما میخواهد به مراتب کمتر از امامان است. پس جایِ نا امیدی نیست و هر کس در حدِ خود اگر به وظایفِ شرعیاش پایبند باشد و بابتِ لغزشهای احتمالی، توبه کند قطعا اهلِ نجات خواهد بود.
.
سلام استاد ممنون از پاسخ هاتون. ببخشید مگر در آیه ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن، خمر روسری است. و آیه ۵۹ احزاب هم یدنین علیهن جلابیهن. جلابیب این طور که در لغت نامه ها آمده یعنی پوششی که روی بقیه لباس ها رو بپوشاند و باید گشاد باشد که آن را بخود نزدیک کنند. و خطاب به همه زنهای مومن هست. پس آیه چادر کاملا از روسری جدا و واجب است. ولی بنده متوجه نشدم چرا فرمودید واجب نیست؟
👉1👈
📝 پاسخ:
✍️ سطح و رتبهی آیهی 59 سورهی احزاب با آیهی 31 سورهی نور، متفاوت است. بعبارتِ دیگر، هر آیه، مکلفِ مخصوص به خودَش را دارد.
1️⃣ مکلفِ آیهی 59 سورهی احزاب
👌 به آیهی 59 سورهی احزاب چشم بدوزید. این آیه، پوششِ سرتاسریِ جلباب (چادر) را الزام میکند. از ترکیبِ فعلِ امرِ "قُل" و فعلِ مضارعِ "یدنینَ" الزام و وجوب فهمیده میشود. الزامِ جلباب و حجابِ حداکثری به سه طائفه است:
👈 1. زنانِ پیامبر (لِأزواجِک): همسرِ پیامبر باید بیش از عوام الناس، به حجاب مقید باشد و پوششِ او چادر است و لا غیر.
👈 2. دخترانِ پیامبر (و بَناتِک): حکمِ زنانِ پیامبر عیناً در موردِ دخترانِ پیامبر نیز ساری و جاری است.
👈 3. زنی که از آنِ مؤمن است (نساء المؤمِنینَ): در این عبارت واژهی "نساء"، مضاف است و "المؤمنینَ" مضافٌ إلیه. این یعنی ایمان، صفتِ شوهر یا پدر یا برادرِ این زنان است.
🔔 به سه تعبیرِ "أزواجِکَ" و "بَناتِکَ" و "نساءِ المؤمنین" ـ که هر سه ترکیبِ مضاف و مضافٌ الیهی دارند ـ دقت کنید. الزامِ جلباب به این سه طائفه بخاطرِ مضافٌ الیهشان است. یعنی به ترتیب عایشه بودن، فاطمهی زهرا بودن و جعدهی خبیثه بودن بخودیِ خود، جلباب را واجب نمیکند. آنچه موجبِ الزامِ جلباب میشود زوجهی پیامبر بودنِ عایشه و بنتِ پیامبر بودنِ زهرا و همسرِ امام حسن بودنِ جعده است.
➕ با توجه به اینکه عبارتِ "نساء المؤمنین" در امتدادِ "أزواجکَ" و "بناتِک" آمده و از جهتِ اسلوبی به ایندو شبیه است، شاید بتوان گفت نساء در این آیه، زنانی هستند که به نکاحِ مومنانی در آمدند که همچون پیامبر در ایمان، شاخص هستند. مثلا همسرِ امام هستند. یا همسرِ عالم هستند. یا همسرِ چهرههای شاخصِ دینی هستند. این عده حجابشان الزماً چادر است و لا غیر.
✔️ جلباب (چادر) پرچم و نشانهی ایمان است، معرِّفِ ایمان و عفاف است: "ذالک أدنی أن یُعرَفنَ"؛ نتیجهی معروف شدن به ایمان و عفاف این است که موردِ اذیت قرار نمیگیرند: "فلا یؤذینَ". فاء در این عبارت، نتیجهی التزام به جلباب است. یعنی محصولِ تقید به جلباب، در امان ماندن از اذیتِ هوسرانان است.
👌 استفاده از پوششِ چادر یعنی نه گفتن به هوسرانان. البته این آیه، تلبس به جلباب (حجاب حداکثری) را برای مؤمنانِ عوام نهی نکرد.
2️⃣ مکلفِ آیهی 31 سورهی نور
👌 آیهی 31 سورهی نور، "المؤمنات" را به چهار چیز الزام میکند:
👈 1. غضِ بصر: يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ
👈 2. حفظ فرج: وَ يحَفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ
👈 3. اختفاء زینت: وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا
👈 4. روسری: وَ لْيَضْرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلىَ جُيُوبهِنَّ
☝️آیا مثلِ آیهی قبل، این الزامات، اختصاص به همسران و دخترانِ رسول و نیز مؤمنانِ عالیمقام دارد؟ یا مؤمنانِ عوام و عادی هم مخاطبِ این آیه هستند؟ و در یک کلام مصداقِ مؤمناتِ مکلف به این چهار الزام چه کسی است؟
➕درست است که مصداقِ مؤمن در اینجا نامشخص است اما تکلیف و ماموریتِ آن مُؤمن که روشن است. وقتی میتوان با بررسیِ تکلیف و مشقِ دانشآموز پی به رتبهی علمی او بُرد، پس با بررسیِ تکالیفِ چهارگانهی فوق میتوان رتبهی ایمانیِ مؤمناتِ این آیه را نیز کشف کرد.
👀 غضِ بصر، اولین تکلیف است. آیا این تکلیف فقط به مؤمنانِ عالیرتبه واجب است؟ حفظِ فرج از نگاه و زنا آیا فقط به نساء پیامبر و بناتِ پیامبر و نساء مؤمنان واجب است؟ پاسخِ ایندو سوال منفی است.
🗣 بفرمودهی آیهی 12 سورهی ممتحنه زنانِ صدرِ اسلام به محض اینکه ایمان آوردند، با همان ایمانِ اندکشان در بیعت با پیامبر از زنا نهی شدند: "إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنينَ...". پس اینطور نیست که تا ایمانش تکمیل نشده باشد و به درجاتِ عالیه نرسیده باشد، زنا و چشمچرانی و شرکِ و سرقت بر اینان حلال باشد.
☝️در این آیه تعبیرِ "مؤمنات" برای مؤمنِ حداقلی هم بکار رفته و این یعنی مؤمنِ ابتدائی، متوسطه، عالیه و حتی مُسلِم همهشان مکلف به انجامِ دستوراتِ دین هستند. بنابراین دو دستورِ اول، به عمومِ مؤمنان است با هر درجه و رتبهای. حال که دو مورد از چهارگانه، مصداقش عمومِ زنان مؤمن شد چه ایرادی دارد همان حکمِ سابق را به دو موردِ باقی مانده سرایت دهیم و بگوئیم اختفاء زینت وتلبس به روسری هم تکلیفِ عُمومِ مُؤمنان است و نه فقط مخدراتِ علیا مقام و زنانِ مؤمنانِ والا مقام؟
ادامه👇👇👇
.
👉2👈
ادامه👆👆👆
❌ پس این نیست که مرد باید مومنِ کامل باشد تا حجاب زنش رعایت شود. ضمن اینکه به آخرین فقرهی آیهی 31 و مشخصاً رویِ واژهی "جمیعاً" دقت کنید: "تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُون". این آیه، جمیع المؤمنین را موردِ خطاب قرار داده و نه مؤمنان خاص.
اــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ حاصل جمعِ آیاتِ دو سورهی احزاب و نور:
➕ حاصلِ کلام این شد که هر دو آیه به پوششِ الزامی تاکید دارند اما میزانِ پایبندی به حجاب در دو آیه به اقتضایِ مکلفِ آن، متفاوت است.
👈 طبقِ آیهی 59 سورهی احزاب، حجاب حداکثری یعنی جلباب (چادر)، پوششِ الزامیِ زنِ پیامبر، دخترِ پیامبر و زنِ مؤمنانِ عالیمقام است. اما حجاب حداقلی یعنی تلبس به روسری و اختفاء زینت، پوششِ الزامیِ عمومِ مؤمنات است.
✍️ شاید به همین دلیل است که برخی مفسران گفته اند وصف در مقامِ تسمیه است و واژهی "المؤمنون" حاکی از جریانِ ایمانی و صنفِ اجتماعی است. پس عمومیت دارد و شاملِ هر کس که مُتَّصِف به ایمان است میشود. فرقی هم ندارد که مثلِ امیرالمومنین مؤمنِ درجهی یک باشد یا دو یا سه.
➕ اما "یا الذینَ آمنوا" چون فعلِ ماضی است و از گذشته خبر میدهد حکایت از ثبوت و تحققِ ایمان میکند و نه حدوثِ ایمان. خطابِ "یا" هم به زمانِ حال دلالت دارد. مجموعِ گذشته و حال یعنی ایمانِ او از دیرباز بوده و هنوز هم ادامه دارد. بخاطر همین است که همهی 80 "یا ایها الذینَ آمنوا"ی قرآن در مدینه نازل شده و خطاب به مؤمنانِ تثبیت شده است.
.
🌹🌷ایران، گرگ قبرستان می خواهد!
✅گرگ ها (روزنامه نگاران) باید حمایت شوند تا خواب از چشم فاسدان و کفتارها بربایند
📌دکتر مجتبی لشکربلوکی
چ
✍رضاشاه سفری یک ماهه داشت به ترکیه. یکی از همراهان خاطره جالبی دارد: روزی در میان گفتگوها، یک مرتبه آتاتورک یکی از روزنامه های محلی را در دست می گیرد که راجع به اختلاس یکی از کارمندانِ یکی از وزارتخانه ها نوشته بود. آتاتورک آن روزنامه را به «عصمت اینونو» نخست وزیر ترکیه نشان داده و دستور رسیدگی می دهد.
✍رضاشاه با تعجب می پرسد چرا به روزنامه نگاران اجازه می دهد چنین مطالبی را نوشته و مامورین دولت را زیر سوال ببرند؟ من در ایران به هیچیک از جراید اجازه نمی دهم که کوچکترین انتقادی از رفتار مامورین دولت بکنند!
✍آتاتورک در جواب داستان جالبی نقل می کند: روزی یک خانمی ثروتمند و زیبا به یکی از رمالها مراجعه می کند و می گوید که شوهرم مرا خیلی دوست دارد اما من او را دوست ندارم و می خواهم طلاقم بدهد! رمال که نمی خواسته چنین مشتری پولداری را زود از دست بدهد روی کاغذ، چیزی نوشته و به خانم می دهد تا در یکی از شبهای تاریک، کاغذ را در قبرستانی دفن کند اما در زمان دفن کردن، نباید اصلا به «گرگ» فکر کند چرا که در این صورت، نوشته تاثیری نخواهد داشت. خانم، کاغذ را مدام به قبرستان می برده اما بلافاصله به یاد گرگ می افتاده و نمی توانسته کاغذ را دفن کند و ناچار برمی گشته.
✍آتاتورک در ادامه می گوید روزنامه نگاران به منزله آن گرگ اند که به محض اینکه مقامی بخواهد اختلاس کند و رشوه ای بگیرد بلافاصله آن گرگ یعنی (افشاگری روزنامه ها) در خیالش مجسم خواهد شد و دست از پا خطا نخواهد کرد! بدون وجود روزنامه های آزاد، حتی اگر بر هر مقام دولتی یک مامور مخفی هم گذاشته شود باز هم قادر به کنترل فساد نخواهد بود چرا که ممکن است آن مامور مخفی با آن مقام ساخت و پاخت کرده باهم بخورند! (برگرفته از نوشته علی مرادی مراغه ای بر اساس کتاب روزها از پی سالها).
✍اگر خواهان جامعه ای به دور از ويژه خواری، رانت خواری، امضاهای طلایی، آقازادگی و خویشاوندسالاری هستیم به این چهار نکته توجه کنیم:
✍1- از گرگ ها حمایت کنیم! انگلیسی ها میگویند: «دولت انگلیس در هر کشور دو سفیر دارد، یکی سفیر حکومت و یکی خبرنگار گاردین و چه بسا در بسیاری موارد نظر خبرنگار گاردین بر نظر سفیر ترجیح داده میشود.» این جمله انگلیسیها به این خاطر است که آن ها عمیقا باور دارند مطبوعات کتاب مقدس دموکراسی است.
✍2- گرگ بی دندان نباشیم: اگر رسانه ها به میزان 100% آزاد باشند اما چرخش آزاد اطلاعات رخ ندهد آن گرگ بدون دندان خواهد بود و بی خاصیت. بر همه ماست که خواهان اجرای کامل قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات باشیم. برای آنکه به قدرت انتشار اطلاعات پی ببرید کافیست به این فکر کنید که اگر لیست کسانی که در طول سال های اخیر ارزهای دولتی، پست های دولتی، وام های دولتی و امتیازات دولتی (که همه شان شیرین هستند) می گرفتند منتشر می شد کار ما به اینجا نمی کشید.
✍3- آزادنگار باشیم. همه ما نمی توانیم روزنامه نگار باشیم اما همه ما می توانیم یک آزادنگار باشیم. اطلاعات خود را به بهترین فرد/نهاد/سامانه ای که میدانیم منتقل کنیم. آمارهای جهانی نشان میدهد ۴۳% از مفاسد مالی به وسیله گزارشهای مردمی و ۲۵% از سوی کارمندان گزارش میشود. دیر یا زود قانون حمایت از افشاگران (آزادنگاران) تصویب خواهد شد. همه ما می توانیم یک کنشگر توسعه، یک مبارز راه روشنایی باشیم.
✍4- حریم ممنوعه نداریم!! در جامعه ما هیچ کس و هیچ نهادی عاری از خطا و اشتباه نیست. حتی نهاد مذهب. بگذارید مثالی بزنم. در سال 2001، تیم افشاگری با نام «Spotlight» در روزنامه بوستون گلوب آمریکا تشکیل شد با تمرکز بر سوء استفاده های جنسی کلیسا.
✍آن تحقیقات به سونامی عظیم افشاگری علیه رسوایی جنسی در کلیسا های کاتولیک جهان انجامید. «اسپات لایت» نشان داد که نه تنها کلیسای کاتولیک، این فساد درون سیستم خود را پنهان کرده بلکه برخی مقامات بانفوذ نیز در این لاپوشانی نقش داشته اند. کلیسای کاتولیک در آمریکا در 10 سال اخیر مجبور به پرداخت بیش از 3 میلیارد دلار برای درمان و هزینه های قضایی شده است.
✍همین تلاش ها باعث شد از سال 2004 تا 2013 میلادی مجموعا 900 کشیش به اتهام کودک آزاری خلع لباس و از کلیسا اخراج شدند. انسان های عادی در هر لباس و مقامی، مانند ما در معرض خطا و اشتباه هستند. ما حریم ممنوعه نداریم!
✍توسعه با فساد به دست نمی آید. ندارد فساد نیز خود به خود رفع نمی شود. همه باید کمک کنیم با آزادسازی حریم های ممنوعه، گردش آزاد اطلاعات و آزادنگاری، گرگ ها خواب را از چشم کفتارها بگیرند. توسعه پشت دیوارهای فساد است.
📝 پاسخ:
👌 کاملا درست است. کسی که از خدا نمیترسد باید با افشاگری، او را از مردم ترساند. گردشِ آزادِ اطلاعات و شفافیت، بسیار مطلوب است مشروط به اینکه:
1️⃣ اطلاعاتَش مبتنی بر سند و مدرک باشد نه متکی بر احتمالات و شایعات و دروغ
2️⃣ حریمِ خصوصیِ افراد و نظام نقض نشود
3️⃣ ادبیات و لحنِ انتقاد، منصفانه باشد
4️⃣ محاسن و معایب، توامان منعکس شود
5️⃣ هدف از نقد، اصلاح باشد نه عقدهگشائی و هوای نفس. نقد و ارائهی راهکار در کنار هم باشد
6️⃣ بمرور دچارِ منفعتطلبی نشود، تریبونَش را به زر و زور و تزویر نفروشد و تبدیل به ابزاری برای اشخاص و احزاب نشود.
✅ اگر خبرنگاری یافتید با ویژگیهای فوق، هیچ اشکال ندارد که تریبون و رسانه بدهید دستَش تا روشنگری کند برای مردم و افشاگری کند علیهِ ظالمان.
.
ممنون میشم این پیام رو دست به دست کنید شاید تونست جلوی اتفاقات غمگین بیشتری رو بگیره. ⚘
نمی دونم لحظه ای که با سوتی یه دانش آموز، پدر و مادرش و یا معلم تو #کلاس_آنلاین مواجه میشید، چی شما رو ترغیب می کنه که سریع اون پیام رو بفرستید برا کسی...
مثلا پیام صوتی ای که حین داد و فریاد و حرفهای نه چندان جالب مادری یا معلمی یا بچه ای در بی خبری ضبط و ارسال شده ...
چه بسا که تو اون استرس و عصبانیت، اشتباهی
"حذف برای من" رو زده و دیگه کاری ازش ساخته نیست.
اون لحظه اگه ازش بر بیاد به تک تک ما التماس میکنه که پخش نکنید پیام رو... اون داره تو قلبش التماس می کنه ولی ما نمی شنویم.
به روزهای بعد اون پیام فکر کردیم که اون خانواده چقدر درگیر میشن؟
به دعواهای احتمالی پدرومادر سر این سوتی، درگیری ذهنی بچه و تاثیراتی که این اتفاق رو زندگیش میذاره فکر می کنیم؟
به خجالتی که اون معلم از همکارا و خانواده و... میکشه فکر می کنیم؟
به اینکه ممکنه یه پدرومادر دیگه نتونن تو فامیل سرشونو بلند کنن فکر می کنیم؟
یادمون رفته اون پسربچه شمالی سر همین دست به دست چرخیدن فیلم اشتباهش بین مردم، سالها مدرسه نرفت؟؟؟؟
کاش سوژه های خنده هامون، اشتباهات آدمها نباشه. برای هیچ کدومِ ما وقت اشتباه کردن، خوشایند نیست کسی بهمون بخنده.
قبل از تصمیم برای ارسال چنین پیامی چند لحظه فکر کنیم که آیا زندگی اون دانش آموز، پدرومادر یا معلم رو تحت تاثیر قرار نخواهد داد؟
دنیا پر از سوژه خنده ست. نیاز نیست با سرنوشت آدمها بازی کنیم تا عده بیشتری برای چند ثانیه بخندن و بعد بگردیم دنبال پاسخی برای خدا که چرا چنین کردیم!
اگر دوست دارید سهمی در جلوگیری از چنین اتفاقاتی داشته باشید، یا این پیام رو منتشر کنید و یاخودتون به هرشکل دوست دارید در فضای مجازی ویا با اطرافیانتون درباره تبعات و آثار چنین رفتارهایی صحبت کنید.
🙏🙏
سرسره سرسره چوبی سرسره خانگی ابتکار خلاقیت اقتصاد مقاومتی
بسم الله
در این روزگار کرونایی که رفت و آمدها بهشدت کم شده، حوصله بچهها از ماندن در خانه سرمیآید و نیازمند بازیها و سرگرمیهای مناسب هستند. از همین رو مدتها بود که به بچههایم قول سرسره خانگی داده بودم. برای خرید سرسره به مغازههای اسباببازی سری زدم. مناسبترین سرسره پلاستیکی با دو متر طول و تقریباً یک متر ارتفاع، فقط طاقت وزن بچههای زیر شش سال را داشت و قیمتش هم بالا بود. با خودم گفتم من که دست به ابزار هستم، میتوانم خودم یک سرسره خوب با مقاومت بالا و با هزینه کم درست کنم. طراحی سرسره فلزی تاشو را شروع کردم. بعد از پایان طراحی با همه دقایق و ظرایف، برای خرید قوطی و ورق و سایر قطعات آهنی روانه بازار آهنفروشان شدم. با چند پرسش و یک حساب سرانگشتی متوجه شدم که هزینه مواد اولیه سرسره آهنی، بیش از یک میلیون تومان میشود! بدون خرید به خانه برگشتم.
فکرم را بازتر کردم تا طرحی نو دراندازم. دست آخر به این نتیجه رسیدم که سرسره را با چوب درست کنم. بعد از طراحی دقیق، کار را شروع کردم و با مبلغ سیصد هزار تومان یک سرسره با طول دو متر و هفتاد سانتیمتر و ارتفاع یک و نیم متر با قدرت تحمل بزرگسالان ساختم. خودم هم سوارش شدم و بارها سر خوردم. خم به ابرو نمیآورد!
کسانی که دست به ابزار هستند و از کار با چوب سررشتهای دارند، میتوانند چنین سرسرهای را برای فرزندانشان درست کنند و با کمترین هزینه، سرسرهای مقاوم بسازند و عزیزانشان را خوشحال کنند.
مواد مورد نیاز برای ساخت سرسره چوبی:
۱. ورق فایبرگلاس صاف (بدون موج) به اندازه سطح سرسره (۲۷۰*۷۰ سانتیمتر)
۲. پارچه معمولی به اندازه سطح سرسره
۳. قطعات کوچک و ضایعاتی از تخته سهلایی یا امدیاف سه میلیمتر به اندازه کافی
۴. تخته مناسب برای نردبان سرسره
۵. چسب چوب یک دبه پنج کیلویی
۶. چسب آهن یا چسب موکت یک قوطی یک لیتری
۷. پیچ و منگنه و لولا و ...
مراحل ساخت سرسره چوبی:
۱. ابتدا ورق فایبرگلاس را با کمک چسب نواری به صورت خمیده به طول درمیآوریم.