هدایت شده از مدار 01:20
⭕️برایان هوک در واکنش به صادرشدن حکم دستگیری ترامپ و ۳۵ مقام آمریکایی دیگر به جرم مشارکت در به شهادت رساندن #حاج_قاسم_سلیمانی :
#درخواست_ایران_از_اینترپل برای #دستگیری_رئیس_جمهور_آمریکا یک فریب سیاسی است.
@poshte_parde
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صحبتهای طوفانی دکتر زرشناس درباره مشکلات اقتصادی امروز ایران!
🔹 اگر امروز با مشکلی مواجه هستیم از شاگردان سروش و ... است
پ.ن: جریان غربگرا سالهای سال است منابع قدرت و ثروت را در دولتهای مختلف در دست گرفتهاند ولی هیچوقت پاسخگو نبودهاند!
@tahlile_siasi
@tahlile_siasi
زیباتر از همیشه شده آستانِ تو
آقا چقدر ریسه برایت کشیده اند...
#دلتنگ_امام_رضام
♥️شهید حسن طهرانی مقدم:
❇️ کاری که انجام میدهید حتی نایستید که کسی بگوید خسته نباشید. از همان در پشتی بیرون بروید، چون اگر تشکر کنند تو دیگر اجرت را گرفته ای و چیزی برای آن دنیایت باقی نمیماند....
#پنهان_کردن_خوبیها
⭕️وقتتون رو هدر ندید!!!
وقتتان را بیهوده به هدر ندهید؛ خیلی از بچّههای جوان ما -دانشجو و غیر دانشجو- وقتهایشان را هدر میدهند، در این شبکههای اجتماعی و مانند اینها میگردند یا در بعضی از جلسات بیهودهی بحثوجدلهای اینجوری مینشینند. وقتتان را هدر ندهید، وقتتان را درست مصرف کنید، هم به #درس برسید، هم به کار #تشکیلاتی برسید؛ به هردوی اینها باید برسید. (رهبر معظم انقلاب / ۱۳۹۴/۰۴/۲۰)
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
http://sapp.ir/basiratezohor
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
#شرح_حکمت ۱۳۷
❣امیر المومنین __علیه السلام _می فرماید :
✨اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ
💠روزى را به وسيله صدقه فرود آوريد
✍منظور از رزق و روزى تمام مواهب الهى است كه انسان در زندگى به آن نياز دارد و معمولاً بر مواهب مادى از قبيل مال و املاك گوناگون اطلاق مى شود، هرچند درباره امور معنوى نيز به كار مى رود
👈 مثلاً مى گوييم: «اللّهُمّ ارْزُقْنَا الاْيمانَ وَالْيَقينَ;
🔅 خداوندا ايمان و يقين به ما روزى بفرما».
🔹ولی در اینجا منظور از «صدقه» هرگونه موهبت مادى است كه بدون عوض و با انگيزه الهى در اختيار ديگرى قرار داده شود.
#ارتباط_صدقه_روزی
#محفل_امیرالمؤمنین
@mahfel110
🚨 معجزه سه شهید و زنده شدن مادرشان
💠 علی اکبر فرزند آخر خانواده پالیزوانی، میگوید: سال ۸۴ مادرمان زمین خورد و لگنش شکست مجبور شدند او را به اتاق عمل ببرند که زیر عمل سکته مغزی کرد. او را از اتاق عمل که بیرون آوردند، فوت کرد. ۴۵ دقیقه چهرهاش را پوشاندند و حاج علی، شهادتین را زیر گوشش خواند و دیدیم جان از بدن عزیز رفت. آمدند که ایشان را به سردخانه ببرند گفتم اگر هزینهاش را بدهیم میتوانیم یک شب مادر را نگه داریم؟ قبول کردند. پزشکش هم که جرّاح مغز متبحّری بود گفت مادرمان، فوت کرده است. به فامیل خبر دادیم که بیایند مادر را ببینند. در آن لحظه به سه شهید، مخصوصاً آقا مصطفی توسّل پیدا کردم و گفتم ما هنوز به عزیز احتیاج داریم، خدا شاهد است به اتاق برگشتم مادری که ۴۵ دقیقه مرده بود و صورتش را با پارچه پوشانده بودند دست برادرم را گرفت. دکترها آمدند و دستگاههایی که یک ساعت پیش کنده بودند را وصل کردند. حال مادر که کمی بهتر شد دکتر به او گفت من ۷۰ سال است همه چیز دیدهام تو آنطرف چه دیدی؟ مادر گفت: آنطرف بیابانی بود. رسیدم به منطقهای که خانههای خرابهای مشابه خانههای قدیمی قم داشت. درب باغی باز شد، فرزندانم مصطفی و مرتضی و محمد آمدند من را داخل باغ بردند همهی آدمهایی که در باغ بودند سرشان نور بود و صورتشان را نمیدیدم. به من گفتند شما باید بروی ما هوای تو را داریم و وقتش به سراغت میآییم.
🌷یاد شهدا با صلوات
کانال ظهور نزدیک است۳۱۳ 👇
@zohornazdikast313
هدایت شده از 💗 حاج احمد 💗
🌷 #شهید_چمران
🔹کسانی که فکر می کنند، باید گوشه ای بخوابند تا #امام_زمان (عج) ظهور بفرماید و جهان را از عدل و قسط پر کند، سخت در اشتباهند.
♻مردم ما باید بیشتر بکوشند، بیشتر مبارزه کنند، و این تحول و تکامل نفسی را هر چه سریع تر در روح و قلب خود ایجاد نمایند تا باعث تسریع در ظهور حضرت شوند.
#شهید_مصطفی_چمران
@yousof_e_moghavemat
هدایت شده از ❤عشـــق مـن مهــــدی❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید جــهـاد مغنیہ💚✨
ببینید چطور درباره #امام_زمان عج الله تعالی فرجه صحبت میکنن...✨
از دستش ندید
بسیار عالی💫
@salambarmahdy
هدایت شده از آیَـةُالعِـشْـ♡ــق
💎 #حدیث
♻️ امام حسن مجتبی عليه السلام فرمودند:
🔅هرگاه دیدی کسی با آبروی مردم بازی می کند، سعی کن که تو را نشناسد؛ زیرا آبروی آشنایانش کمترین ارزش نزد او دارد.
📔میزان الحکمه ج ۶،ص ۲۰۰
💠کانال مداحی ☆ دلتنگ کربلا ☆
🌐 @Haram1412
#امام_زمان
هدایت شده از | مَـہْـدَوٖیَّت |
❓ برای زیارت #امام_زمان چه کاری انجام بدهیم؟
🔆 آیتالله #بهجت :
زیاد صلوات اهدای وجود مقدسش نمایید، همراه با دعای تعجیل فرجش
و زیاد به مسجد جمکران مشرف شوید
با ادای نمازهایش.
🔖بهسوی محبوب، ص۵۹
✨| @mahdaviiat_313
هدایت شده از قدس
اشعث زمان ،که بنابه فرموده شهید مطهری .ره. یک کمونیست تمام عیار است،عرصه را از نور خالی دیده یا چه؟! که اینگونه زوزه کشیده است؟!
ای کثیف ترین موجودزمین که پای منبرت از قدیم محل پرورش فرقانیسم بوده عبای نفاقت را جمع کن وگرنه ملت ازدست شما منافقین سخت عصبانی اند.
#موسوي_خوئیني_ها
"غلامرضا اقبالی"
@twiita
هدایت شده از عبدالرحیم بیرانوند
#مجتبى_مطهرى(فرزند ارشد شهید مطهری):
قاتل پدرم پامنبری #موسوی_خوئینی_ها (پدر معنوی اصلاحات) بود و تحت تأثير القائات او پدرم را ترور کردند.
#سرطان_اصلاحات
🇮🇷 @rahim_1404
هدایت شده از 🌷حاجآقا رضا محمدی🌷
موسوی خوئینی ها دیروز: صلاح ندیدم نظر امام را درباره تسخیر لانه جاسوسی بپرسم!
موسوی خوئینی ها امروز: حل همه مشکلات به عهده رهبر است!
شما که معتقد بودید نظرتون مقدم و ارجح بر نظر رهبره، حالا که گند زدید، رهبر باید اوضاع رو درست کنه؟
#موسوی_خوئینی_ها
#دیوث_سیاسی
@ham_safare_ba_shohada
هدایت شده از اشراق
نامه پدرخوانده فتنه ها موسوی خویینی ها به حضرت آقا یک شوی تبلیغاتی برای به اصطلاح احیای مردگان اصلاحات هست.یک فرصت که مردگان اصلاحات در بستر هیاهوی این نامه صفحه اول روزنامه هارا تسخیر کنند و از گذشته پرافتخارشان برای مردم بگویند.
پیرو همین نامه بساط مصاحبه را توی روزنامه های مختلف پهن کردند و از مدینه فاضله ای که در دوران اصلاحات ساخته بودند حدیث می کنند.
تا دیروز برای فریب مردم میگفتند اگر فلانی بیاید جنگ میشود،نابود میشویم ،دلار وارز چنین وچنان.
امروز که بوی تعفن دولت اجاره ایشان بلند شده تاکتیک را عوض کردند و از روزهای خوش دوران اصلاحات میگویند که مثلا: آه مردم کجا بودید اون وقتها ارز ثبات داشت،روابط خارجه ما عالی بود،رشد اقتصادی ترکانده بود
آی مردم این کسی که ما گنده اش کردیم و همه نیروهای اثرگذار اصلاح طلب را در دولتش چپاندیم وگفتیم با او تا۱۴۰۰، حالا که شما برای رفتنش روزشماری میکنید یادتان باشد ما که معرفی نکردیم.!ما یکی دیگه هستیم.😄همینقدر شیک .
هدایت شده از دوستانه
ابطحی ،مجرم ضدامنیتی که سال درفتنه ۸۸ توی دادگاه علنی،اصلاح طلبها را خائن میخواند حالا این روزها از قبرستان مرده اصلاحات دوباره سرکشیده به رسانه هاودر مصاحبه با خبر آن لاین از توهماتش سخن می گوید.لیست حرفهای شگفتش را ببینید:
نظام جوری برنامه ریزی کرد که دو کاندیدای شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری،به دو قوه دیگر بروند.
انقدر اصلاحات اثرگذار بوده که حتی بر رییسی هماثر گذاشته رفتارهای رییسی در امروز همان تفکر اصلاحات است در همراه کردن مردم😳.
در دوران اصلاحات ارز ثبات داشت و تنش در روابط خارجه نداشتیم.روابطمان با همسایه ها عالی بود برخلاف دولت کنونی.
ما در انتخابات مجلس فقط سمبلیک شرکت کردیم و به طور جدی وارد نشدیم(یعنی ما شکست نخوردیم).
اصلاح طلبی بین مردم هنوز خریدار دارد(یعنی ما نمُیردیم).
💠 گرانی دلار پیشنهاد مشاوران اقتصادی رئیس جمهور است
👈 برخی اقتصاددانان از تحولات بازار ارز نفع میبرند
🎙 محمد خوش چهره (استاد اقتصاد دانشگاه تهران) در گفتگو با نود اقتصادی گفت:
🔹شخص آقای رییسجمهوری بعد از افزایش قیمت ارز از ۳ و ۲۰۰ به محدوده ۱۹ و ۲۰ هزار تومان اشاره کردند که دوستان اقتصادی ما (که معلوم هست این ۲ الی ۳نفر چه کسانی هستند، قصد ندارم اسم این افراد را ببرم مگر اینکه ندانید چه کسانیاند) گفتند که بگذارید؛ نرخ ارز برود بالا، صادرات افزایش پیدا میکند، تولید رونق پیدا میکند.
🔸آقای رییسجمهوری در ادامه گفتند اجازه دادیم تا ارز شد ۴ هزار تومان؛ بعد شد ۸ هزار تومان، بعد هم ۱۰هزار تومان را تجربه کردیم و ۱۴هزار تومان و.... آقای روحانی همینطور اشاره کردند که دیدیم که قیمت دلار چند برابر شد اما نه صادراتمان تکانی خورد و نه باعث رونق تولید شد اما دلار گران شد.
🔹هرچند آقای رییسجمهوری این عبارات را به شوخی و خنده مطرح میکردند اما واقعیت آن است که این افزایش قیمتها در زندگی عمومی مردم نه باعث خنده و کمدی بلکه تراژدی است.
🔸رییسجمهوری ریشه مشکلات را خوب توضیح دادند اما این افرادی که یک چنین برنامههایی را پیشنهاد میدادند امروز باید در پیشگاه ملت پاسخگوی عملکرد خود باشند و قبول کنند که اشتباه کردهاند.
🔹به نظر میرسد که جریاناتی در اتمسفر اقتصادی و مدیریتی کشور وجود دارند که از بحرانی شدن فضای اقتصادی سود سرشاری میبرند، حتی برخی اقتصاددانها هم هستند که با این جریانات همکاری دارند و منافعشان در این است که مثلا فلان اتفاق برای دلار بیفتد.
🔸من یکی از این مشاوران اقتصادی را میشناسم که از نقطه نظر تئوریک و نظری به یک باوری رسیده که بر اساس همان باورها عمل میکند اما نمیداند که در اقتصاد ایران عوامل غیر اقتصادی وجود دارند که به اندازه عوامل اقتصادی مهم و اثرگذار هستند.
🆔 @voinews ☑️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم هیچگاه تعطیل نبوده و نیست...
کرامت ولی نعمت این سرزمین به مادر مضطر!
@hamiyane_enghelab
زائر کربلا و متوسل به شش ماهه شدید التماس دعا
♦️توصیههای مهم برای استفاده صحیح از ماسک
دستها را پیش از تماس با ماسک به درستی بشویید.
- از سالم و تمیز بودن ماسک اطمینان حاصل کنید.
- ماسک را به گونهای روی صورت قرار دهید که بین ماسک و پوست فاصلهای نباشد.
- بینی، دهان و چانه را به طور کامل با ماسک بپوشانید.
- پیش از برداشتن ماسک از روی صورت دستهای خود را ضد عفونی کنید.
- هنگام برداشتن ماسک، از قسمت بند آن را از صورت خود جدا کنید.
- در صورت تمیز و خشک بودن ماسک میتوان آن را داخل کیسه پلاستیکی قرار داد و مجدد استفاده کرد.
- هنگام بیرون آوردن ماسک از کیسه پلاستیکی آن را از قسمت بندها گرفته و روی صورت قرار دهید.
- پس از برداشتن ماسک دستها را به درستی با آب و صابون بشویید یا ضدعفونی کنید.
- از قرار دادن ماسک پاره یا سوراخ روی صورت خودداری کنید.
- از قرار دادن ماسک زیر بینی خودداری کنید.
- از برداشتن ماسک در محیطهایی که امکان رعایت حفظ فاصله یک متری وجود ندارد، خودداری کنید.
از قرار دادن ماسک آلوده یا مرطوب روی صورت خودداری کنید.
- از ماسک گشاده استفاده نکنید.
♻️ کانال خبری خبرچی 🚨
http://eitaa.com/joinchat/2157117470C4d7200778f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #کرونا، همچنان خطرناک و موذی
🎥علائم جدید ابتلاء به کرونا در کودکان و بزرگسالان چیست؟
♻️ کانال خبری خبرچی 🚨
http://eitaa.com/joinchat/2157117470C4d7200778f
خرداد سال ۹۲ قرار بود با هفت تُن بار ممنوعه به سمت دمشق پرواز کنیم. علاوه بر بار، تقریباً ۲۰۰ مسافر هم داشتیم که حاج قاسم یکیشان بود. حاجی مرا از نزدیک و به اسم میشناخت. طبق معمول وارد هواپیما که شد اول سراغ گرفت خلبان پرواز کیه؟ گفتند اسداللهی. صدای حاج قاسم را که گفت "امیر" شنیدم و پشت بندش دَرِ کابین خلبان باز شد و خودش در چارچوب در جاگرفت. مثل همه پروازهای قبلی آمد داخل کابین و کنارم نشست. زمان پرواز تا دمشق تقریباً دو ساعت و نیم بود. این زمان هر چند کوتاه بود ولی برای من فرصت مغتنمی بود که همراه و هم صحبتش باشم. تقریباً ۷۰ ، ۸۰ مایل مانده به خاک عراق قبل از اینکه وارد آسمان عراق شویم باید از برج مراقبت فرودگاه بغداد اجازه عبور میگرفتیم. اگر اجازه میداد اوج می گرفتیم. و بعد از گذشتن از آسمان عراق بدون مشکل وارد سوریه می شدیم. گاهی هم که اجازه نمی دادند ناگزیر باید در فرودگاه بغداد فرود میآمدیم و بار هواپیما چک می شد و دوباره بلند میشدیم. اگر هم بارمان مثل همین دفعه ممنوع بود اجازه عبور نمی گرفتیم از همان مسیربه تهران بر می گشتیم. آن روز طبق روال اجازه عبور خواستم، برج مراقبت به ما مجوز داد و گفت به ارتفاع ۳۵ هزار پا اوج گیری کنم. با توجه به بار همراهمان نفس راحتی کشیدم و اوج گرفتم. نزدیک بغداد که رسیدیم، برج مراقبت دوباره پیام داد. عجیب بود! از من میخواست هواپیما را در فرودگاه بغداد بنشانم. با توجه به اینکه قبلا اجازه عبور داده بودند شرایط به نظرم غیر عادی آمد. مخصوصاً اینکه کنترل فرودگاه دست نیروهای آمریکایی بود. گفتم:" با توجه به حجم بارم امکان فرود ندارم. هنگام فرود چرخهای هواپیما تحمل این بار را ندارد. مسیرم را به سمت تهران تغییر می دهم." به نظرم دلیل کاملاً منطقی و البته قانونی بود اما در کمال تعجب مسئول مراقبت برج خیلی خونسرد پاسخ داد: نه اجازه بازگشت ندارید در غیر اینصورت هواپیما را می زنیم!
🔶من جدای از هفت تُن بار، حجم بنزین هواپیما را که تا دمشق در نظر گرفته شده بود محاسبه کرده بودم تا به دمشق برسیم بنزین می سوخت و بار هواپیما سبک تر می شد. تقریباً یک ربع با برج مراقبت کلنجار رفتم، اما فایده نداشت. بی توجه به شرایط من فقط حرف خودش را می زد. آخرش گفت: آنقدر در آسمان بغداد دور بزن تا حجم باک بنزین هواپیما سبک شود. حاج قاسم آرام کنار من نشسته بود و شاهد این دعوای لفظی بود. گفتم: حاج آقا الان من میتونم دو تا کار بکنم، یا بی توجه به اینها برگردم که با توجه به تهدید شان ممکنه ما رو بزنن، یا اینکه به خواسته شان عمل کنم. حاج قاسم گفت: کار دیگه ای نمیتونی بکنی؟ گفتم: نه. گفت: پس بشین! آقای رحیمی مهندس پروازمان بین مسافرها بود، صدایش کردم. داخل کابین گفتم؛ لباس هات رو در بیار. به حاج قاسم هم گفتم: حاج آقا لطفاً شما هم لباس هاتون رو در بیارید. حاج قاسم بی چون و چرا کاری که خواستم انجام داد. او لباس های مهندس فنی را پوشید و رحیمی لباس های حاج قاسم را. یک کلاه و یک عینک هم به حاجی دادم.
از زمین تا آسمان تغییر کرد. و حالا به هر کسی شبیه بود الا حاج قاسم. رحیمی را فرستادم بین مسافرها بنشیند و بعد هم به مسافرها اعلام کردم: برای مدت کوتاهی جهت برخی هماهنگی های محلی در فرودگاه بغداد توقف خواهیم کرد. روی باند فرودگاه بغداد به زمین نشستیم. ما را بردند به سمت "جت وی" که خرطومی را به هواپیما می چسبانند. نیم ساعت منتظر بودیم، ولی خبری نشد. اصلاً سراغ ما نیامدند. هر چه هم تماس می گرفتم می گفتند صبر کنید...
بالاخره خودشان خرطومی را جدا کردند و گفتند استارت بزن و برو عقب و موتورها را روشن کن و دنبال ماشین مخصوص حرکت کن. هرکاری گفتند انجام دادم. کم کم از محوطه عادی فرودگاه خارج شدیم، ما را بردند انتهای باند فرودگاه جایی که تا به حال نرفته بودم و از نزدیک ندیده بودم. موتورها را که خاموش کردم، پله را چسباندند. کمی که شرایط را بالا و پایین کردم به این نتیجه رسیدم که در پِیِ حاج قاسم آمده اند. به حاجی هم گفتم، رفتارش خیلی عادی و طبیعی بود. نگاهم کرد و گفت: تا ببینیم چه میشه. به امیر حسین وزیری که کمک خلبان پرواز بود گفتم: امیرحسین! حاجی مهندس پرواز و سر جاش نشسته! تو هم کمک خلبانی و منم خلبان پرواز. من که رفتم، دَرِ کابین رو از پشت قفل کن. بعد هم با تاکید بیشتر بهش گفتم: این "در" تحت هیچ شرایطی باز نمی شه، مگه اینکه خودم با تو تماس بگیرم.
🔶از کابین بیرون آمدم. نگاهم روی باند چرخید. سه دستگاه ماشین شورلت ون، به سمت ما می آمدند. دو تایشان، آرم سازمان اف بی آی آمریکا را داشتند و یکی شان آرم استخبارات عراق را. شانزده، هفده آمریکایی و عراقی از ماشین ها پیاده شدند و پله ها رابالا آمدند و توی پاگرد ایستادند. برایشان آب میوه ریختم و سر حرف را باز کردم. به زبان انگلیسی کلی تملق شان را گفتم و شوخی کردم و خنداندمشان تا فقط حواسشان را از
سمت کابین پرت کنم.
سه چهار نفرشان که دوربین های بزرگ فیلمبرداری داشتند وارد هواپیما شدند. توی هر راهرو هواپیما دو تا دوربین مستقر کردند. بعد هم یکی یکی لنز دوربین را روی صورت مسافر ها زوم می کردند.رفتارشان عادی نبود. به نظرم داشتند چهره ی مسافران پرواز را اسکن می کردند و با چهرهای که از حاج قاسم داشتند تطبیق می دادند. این کارها یک ربع، بیست دقیقه ای طول کشید و خواست خدا بود که فکرشان به کابین خلبان نرسید. آمریکایی ها دست از پا درازتر رفتند و عراقیها ماندند. تا اینکه گفتند: زود در "کارگو" را باز کن تا بار رو چک کنیم. نفسم بند آمد. خیالم از حاج قاسم تا حدودی راحت شده بود، اما با این بار ممنوعه چه کار باید می کردم؟! این را که دیگر نمی شد قایم یا استتارکرد. مانده بودم چطور رحیمی را بفرستم کارگو را باز کند؟ این جزو وظایف مهندس فنی پرواز بود، اما رحیمی که لباس شخصی تنش بود هم مثل بید می لرزید، منم بلد نبودم. دیدم چارهای برایم نمانده، خودم همراهشان رفتم. از پله ها بالا رفتم و از روی دستورالعملی که روی در کارگو نوشته بود در را با زحمت و دلهره باز کردم. یکی شان با من آمد یک جعبه را نشان داد و گفت: این جعبه رو باز کن... سعی کردم اصلا نگاش نکنم. قلبم خیلی واضح توی شقیقه هایم می زد. حس میکردم رنگ به رویم نمانده. دست بردم به سمت جیب شلوارم، کیف پولم را بیرون کشیدم و درش را باز کردم و دلارهای داخلش را مقابل چشمش گرفتم. لبخند محوی روی لبش آمد و چشمکی حواله ام کرد. نمیدانم چند تا اسکناس بود همه را کف دستش گذاشتم، او هم چند عکس گرفت و گفت بریم...
🔶روی باند فرودگاه دمشق که نشستیم، هوا گرگ و میش بود. حاجی رو به من گفت: امیر پیاده شو. پیاده شدم و همراهش سوار ماشینی که دنبالش آمده بود شدیم. رفتیم مقرشان توی فرودگاه. وقت نماز بود. نمازمان را که خواندیم گفت: کاری که بامن کردی کی یادت داده؟ گفتم: حاج آقا من ۶۰ ماه توی جنگ بوده ام این جورکارها رو خودم از برم...
قد من کمی از حاجی بلندتر بود، گفت: سرت رو بیار پایین. پیشانی ام را بوسید و گفت: اگرمن رئیس جمهور بودم مدل افتخار گردنت می انداختم. گفتم: حاج آقا اگه با اون لباس میگرفتنتون قبل از اینکه بیان سراغ شما، اول حساب من رو میرسیدند، اما من آرزو کردم پیشمرگ شما باشم...
تبسم مهربانی کرد و اشک از گوشه ی گونه هاش پایین افتاد.
♦️راوی کاپیتان امیر اسداللهی خلبان هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی ماهان.