📌 حکایتی شنیدنی از راه انداختن کار مردم: «شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی»!
🔹 شهید شیخ احمد کافی نقل می کرد که: شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم.
↩️ ادامه مطلب را در سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران مطالعه نمایید :
🌐http://hamiyanekeshavarzi.ir/?p=13883
🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران
⬅️ سروش:
🆔 sapp.ir/hamiyanekeshavarzi
⬅️ اینستاگرام:
📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi
⬅️ تلگرام:
☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi
⬅️ سایت:
🌐 hamiyanekeshavarzi.ir
⬅️ ایتا :
✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
#راه_پیشرفت_انقلاب_سلامت
#جامعه_سالم_جامعه_پیشرفته
#احیای_سلامت #طب_اسلامی_ایرانی #سبک_زندگی #طب_سنتی #دکتر_روازاده
#شهید_شیخ_احمد_کافی #حکایت