eitaa logo
داستان بچه های مدرسه
1.2هزار دنبال‌کننده
875 عکس
534 ویدیو
6 فایل
آیدی مدیرکانال در پیام رسان ایتا @salamhamvatan
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرمردی می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سخت بود.. تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد : پسر عزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد . من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی . دوستدار تو پدر پیرمرد اینچنین تلگرافی را دریافت کرد : پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام . صبح فردا 12 نفر از مأموران اف بی ای و ۴ نفر افسران پلیس محلی دیده شدند, و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند . پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟ پسرش پاسخ داد : پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم در دنیا هیچ بن بستی نیست. یا راهی‌ خواهم یافت، یا راهی‌ خواهم ساخت... کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه هنرمند هر جــــــا باشه بهش خوش میــــگذ ره😍👏👏 کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
🔸️تعطیلی ادارات، بانک‌ها، مدارس و دانشگاه‌های استان مرکزی در روز شنبه ۲۲ دی 🔹معاونت توسعه مدیریت و منابع استانداری مرکزی با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: احتراماً، با عنایت به کاهش محسوس دما، برودت و آلودگی هوای استان در روزهای اخیر و استمرار شرایط ناسالم و ماندگاری هوای آلوده ضمن تأکید مجدد بر ضرورت خاموش بودن کلیه تأسیسات حرارتی، مدیریت مصرف انرژی و صرفه‌جویی و با توجه به مصوبات کارگروه مدیریت مصرف انرژی استان کلیه ادارات، مؤسسات عمومی، بانک‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی استان (به استثنای دستگاه‌های خدمات‌رسان و مراکزی که دارای نوبت کاری و کشیک هستند با تشخیص مدیر واحد ذی‌ربط) در روز شنبه مورخ ۱۴۰۳٫۱۰٫۲۲ با استفاده از ظرفیت بخشنامه دورکاری تعطیل می‌باشند. 🔹تعطیلی مزبور شامل عدم برگزاری امتحانات در مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاه‌ها و همچنین همایش و سمینارهایی که روز شنبه در استان برگزار می‌شود نیز می گردد. 🔹ضمناً با توجه به تأکید استاندار محترم مبنی بر تداوم ارائه خدمت به مردم، تعدادی از شعب مرکزی و یا منتخب بانک‌ها در سطح استان به صورت کشیک از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ فعال هستند.‌ ‌‌ ──────────────‌‌── اداره اطلاع‌رسانی و روابط‌عمومی اداره‌ کل آموزش و پرورش استان مرکزی کانال شاد و ایتا: @medumarkazi
حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودند: مردم بر دو دسته‌اند: آن كه با مرگ آسوده شود و آن كه با مرگش ديگران آسوده شوند. 📚معانى الأخبار، صفحه ۲۹٠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجلس مناظره ای راه انداختند. بزرگ ترین دانشمندشان را دعوت كردند. امام جواد (علیه السلام) را هم همین طور. همه كه جمع شدند، یحی بن اكثم بلند شد. مجلس ساكت شد. پرسید اگر كسی برای مراسم حج محرم شده باشد و شكاری را بكشد، تكلیفش چیست؟ امام جواب داد این شخص زن است یا مرد؟ بزرگ است یا بچه؟ آزاد است یا بنده؟ كارش عمدی بوده یا نه؟ حالا چی، پشیمان شده؟ حجش عمره بوده است یا واجب؟ شكار پرنده بوده یا نه؟ همه شان ساكت شده بودند. از شنیدن حالت های مسأله، رنگ صورت هایشان مثل گچ سفید شده بود. فهمیدند كه شكست خورده اند. منبع: برگرفته از کتاب وسعت آفتاب از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
در قحطی‌های بزرگ و همه‌گیر، اولین کسانی که می‌میرند، گرسنه‌ترین‌ها نیستند؛ آن‌هایی هستند که عادت به خوردن هر غذایی ندارند. در زلزله‌های خفیف فقط آن‌هایی آسیب می‌بینند که برای فرار خودشان را از پنجره‌ها و بام‌ها بیرون می‌اندازند. در روزهای سخت، آدم‌های سخت‌تر زنده می‌مانند. بچه‌های نرمولی و گوگولی بزرگ شده در بهترین شرایط بهداشتی و غذایی و رفتاری، احتمالا اولین قربانیان جنگ خواهند بود. در عوض کشاورزان آفتاب‌های تند و زمین‌های کم‌حاصل، مادران خانواده‌های پرجمعیت کم‌برخوردار، و بچه‌های بدسرپرست محلات حاشیه شهر احتمال زنده ماندن و حتی مبارزه کردن‌شان برای زنده نگه داشتن بقیه، بیشتر است. طبیعتا معنای حرفم این نیست که باید بچه‌مان را بیندازیم توی جوب، تا تاب‌آور و قوی بزرگ شود!! ولی اصلا جزو ارزش‌های زندگی ما هست؟ برای پرورش یک کاری می‌کنیم؟ نسل قبل از ما به واسطه شرایط سخت زندگی و نسل ما به واسطه جنگ کمتر نیاز به آموزش تاب‌آوری داشته، اما نسل فعلی چی؟ ✍🏻 منصوره مصطفی‌زاده کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
نام و نام خانوادگی : سید سجاد طباطبائی روحانی محل تحصیل :فرهنگیان دهگان نوع مدرسه :عادی دولتی کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
11.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بمب‌هایی که برای مشکل جنگل‌زدایی در کنیا استفاده می‌شوند! فارغ از اینکه این راه‌حل در کشور ما هم قابل استفاده است یا نه، باید دقت کرد نیاز نیست همیشه برای مشکلات دنبال راه‌حل‌های پیچیده و حاکمیتی بگردیم! این بمب‌های بذری؛ 1️⃣ مبتنی بر دانش بومی است. 2️⃣ مبتنی بر فعالیت‌های مردمی است و گروه‌های اجتماعی را بسیج می‌کند. در واقع یک نوع است. 3️⃣ هر چند قدم کوچکی است، اما می‌تواند بخشی از یک باشد. اما دو نکته شاید مهم‌تر: 👈 دقت کنیم وقتی اصل مسئله برای مردم بومی با همان سطح سواد معمولی روشن می‌شود و نسبت آن با مضرات و منافعی که در زندگی روزمره‌شان دخیل است، شفاف می‌شود، خود آن‌ها به دنبال ساده‌ترین راه‌حل‌ها می‌گردند که بیشترین کارایی را دارد. 👈 ما چقدر خودمان، خانواده‌مان و جامعه را اینگونه تربیت کرده‌ایم که برای مشکلات پیرامون‌مان اینگونه بیندیشیم؟! کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
قالَ الإمام محمد تقی الجواد (علیه السلام): الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: ١- تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ ٢- وَواعِظ مِنْ نَفْسِهِ ٣- وَقَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ. [بحارالأنوار، ج 72، ص 65، ح 3] مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: ١- توفیق از طرف خداوند متعال ٢- واعظی از درون خود ٣- قبول و پذیرش نصیحت كسی كه او را نصیحت نماید.
فیلسوف یونانی دکتر پاپادروس در پایان کلاس درسش با این پرسش به سخنرانی خود خاتمه داد : آیا كسی سؤالی دارد یکی از شاگردانش به نام "رابرت فولگام" نویسندۀ مشهور در بین حضار بود و پرسید: جناب آقای دكتر پاپادروس، معنی زندگی چیست؟ بعضی از حضار خندیدند! اما پاپادروس، دانشجویان خودرا به سکوت دعوت كرد، سپس كیف بغلی خود را از جیبش درآورد، داخل آن را گشت و آینۀ گرد و كوچکی را بیرون آورد و گفت: موقعی كه بچه بودم جنگ بود، ما بسیار فقیر بودیم و در یک روستای دورافتاده زندگی می‌كردیم ، روزی در كنار جاده چند تکه آینۀ شکسته، از لاشه یک موتورسیکلت آلمانی پیدا كردم. بزرگترین تکۀ آن را برداشتم و با ساییدن آن به سنگ، گِردش كردم. همین آینه‌ای كه حالا در دست من است و ملاحظه می‌كنید. سپس به‌عنوان یک اسباب‌بازی شروع كردم به بازی با آن و بازتاباندن نور خورشید به هر سوراخ و سنبه و درز و شکاف كمد و صندوقخانه و تاریکترین جاهایی كه نور خورشید به آنها نمی‌رسید. از اینكه با كمک این آینه می‌توانستم ظلمانی‌ترین نقاط دنیا را نورانی كنم به‌قدری شیفته و مجذوب شده بودم كه وصفش مشکل است. *در واقع، بازتاباندن نور به تاریکترین نقاط اطرافم، بازی روزانۀ من شده بود. آینه را نگه داشتم و در دوران بعدیِ زندگی نیز هر وقت كه بیکار می‌شدم آن را از جیبم در می‌آوردم و به بازی همیشگی خود ادامه می‌دادم. بزرگ كه شدم دریافتم این كار یک بازی كودكانه نبود، بلکه استعاره‌ای بر كارهایی بود كه احتمال داشت بتوانم در زندگی خود انجام دهم. بعدها دریافتم كه من، خود نور و یا منبع آن نیستم، بلکه نور و به عبارت دیگر، حقیقت، درک و دانش جایی دیگر است و تنها در صورتی تاریکترین نقاط عالم را نورانی خواهد كرد كه من بازتابش دهم. من تکه‌ای از آینه‌ای هستم كه از طرح و شکل واقعی آن اطلاع چندان درستی ندارم. با وجود این، هرچه كه هستم، می‌توانم نور را به تاریکترین نقاط عالم، به سیاهترین نقاط قلوب انسانها منعکس كنم و سبب تغییر بعضی چیزها در برخی از انسانها گردم. شاید دیگران نیز متوجه این كار شوند و همین كار را انجام دهند. به‌طور دقیق این همان چیزی است كه من به دنبال آن هستم. این معنی زندگی من است. دکتر بعد از پایان درس، آینه را به دقت دوباره در دست گرفت و به كمک ستونی از نور آفتاب كه از پنجره به داخل سالن می‌تابید، پرتویی از آن را به صورتم و به دستهایم كه روی بازوی صندلی به هم گره خورده بودند، تاباند و گفت : ✔️به جایی که تاریک و ظلمانی است، نور ببریم. ✔️به جایی که امید نیست، امید ببریم. ✔️به جایی که دروغ هست، راستی ببریم. این معنای زندگیست. کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
گروهي ماهيگير در یک رستوران دور هم جمع شده و در حال خوردن قهوه و گپ زدن بودند. بر اثر بی مبالاتی  پیشخدمت قهوه داخل لیوان یکی از  ماهیگیر ها روی دیوار سفید  وتمیز رستوران پاشید. پيشخدمت با ديدن منظره بي‌درنگ شروع به تمیز کردن دیوار کرد. اما لكّه سياه قهوه از روي ديوار زدوده نشد. در آن لحظه، مردي  با یک مداد شمعی به سمت لكة سياه رفت و در حالي كه همه به او خيره شده بودند، شروع به كشيدن طرحي روي لكة سياه كرد. چند دقيقه‌اي نگذشته بود كه تصوير زيبايي از يك گوزن با شاخ‌هاي بلند روي آن ديوار نقش بست. اين هنرمند كسي جز «ادوين لندسر» نبود. او در زمان خود از پيشگامان نقاشي حيوانات بود. 🔹نکته: مرتكب اشتباه شدن در زندگي همه ما وجود دارد، اما در زندگي هستند كساني كه اشتباه را با آغوش باز مي‌پذيرند، آن را تغيير مي‌دهند و به چيزي دلپذير تبديل مي‌كنند. کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam