⭕ اگر از من بپرسند لقب بزرگترین قلب دنیا، به چه کسی می رسد، بدون تردید نام مادر شهید را خواهم آورد. هر کسی فرزندی داشته باشد، می داند که جگرگوشه اش را با دنیا عوض نخواهد کرد، اما او فرزندش را در راه خدا داد، تا آرمان ها حفظ شود، تا ارزش ها حفظ شود. چنین کسی که از بزرگترین دارایی اش برای حفظ ارزش ها می گذرد، اگر قلبی بزرگ ندارد، پس چه چیز در درون اوست که اینگونه او را خدایی کرده.
🛑 حتما تا یه حال، کتاب های زیادی در حوزه روایت مادران شهدا خواندید، مثل کتاب های درگاه این خانه بوسیدنی است، قصه ننه علی، و... ، یک کتاب خوب دیگر می خواهم بهتان معرفی کنم در این حوزه.
📕 کتاب #قاب_های_روی_دیوار به ✍🏻 قلم زیبای خانم «اختر بیجاد» از 🖨️ انتشارات «حماسه یاران» ، روایتی خواندنی است از زندگی خانم فاطمه کرمی مادر #شهیدان_انجم_شعاع.
🔺مادری که دل از فرزندانش، کنده و ام البنین وار، عباس هایش را روانه میدان جنگ می کند و در پی شهادت هر کدام از آنها، ذره ای خم به ابرو نمی آورد، آرامش و صبری که از بانوی صبر در کربلا، حضرت زینب «س» گرفته است، او را در این آزمایش های الهی، سربلند می کند.
#معرفی_کتاب
#قاب_های_روی_دیوار
#به_قلم_شما
#کلنا_عباسک_یا_زینب
#انتشارات_حماسه_یاران
#روایت_مادران_شهدا
@hamkhaniketab
📖 عروسِ نجف
✍🏻 به قلم فاطمه انجم افروز
🖨️ انتشارات حماسه یاران
📕 کتاب حاضر، داستان یک مادر است؛ مادری که سیدِ شهدایِ هنرمندِ دشتی در دامن او پا میگیرد و بزرگ میشود. مادر شهید مصطفی انجم افروز که خطاط و نقاش ماهری است، در سالهای جنگ تبدیل به عارف بزرگی میشود؛ عارفی که عرفانش در نقاشیها و دلنوشتههایش به وضوح دیده میشود.
#عروسِ_نجف
#شهید_مصطفی_انجم_افروز
#انتشارات_حماسه_یاران
#معرفی_کتاب
@hamkhaniketab
🛑 شهید محمدرضا شفیعی را حتما می شناسید، همان شهیدی که بعد از شانزده سال ، پیکر پاکش در حالی پیدا شد که سالم مانده بود.
📢 این شهید بزرگوار، از رزمندگان واحد تخریب لشکر ۱۷ «علیبنابیطالب» (ع) بود که در عملیات «کربلای چهار» پس از مجروح شدن، به اسارت دشمن درآمد و چند روز بعد از انتقال به یکی از اردوگاههای اُسرا در عراق، به شهادت رسید.
📖 شانزده سال بعد
✍️ به قلم: زهرا حسینی مهر آبادی
🖨️ انتشارات: حماسه یاران
👌 حالا در این کتاب، دوست و همرزم شهید محمدرضا شفیعی؛ آقای حسین کاجی ، زندگی این شهید عزیز را برایمان روایت کرده است، روایتی یکدست و خواندنی، با مطالعه این کتاب، بیشتر این شهید و ویژگی هایش را می شناسیم.
📜 برشی از کتاب:
دستهایم را جلو بردم. قفل شانزده سال دوری و انتظار را باید میشکستم.«بسم الله» گفتم و گره کفن را باز کردم. قلبم محکم میزد و کم مانده بود از جا کنده شود. شاید اگر میتوانستم فریاد بزنم و ذرهای از حیرتم را بیرون بریزم، تحمل دیدن آن صحنه برایم راحتتر میشد. آنچه جلوی چشمهایم بود، با تمام دیدهها و شنیدههایم حتی دم تا آن روز تفاوت داشت.
#معرفی_کتاب
#شانزده_سال_بعد
#انتشارات_حماسه_یاران
#شهید_محمد_رضا_شفعیعی
#دفاع_مقدس
@hamkhaniketab
📢 #حافظ قرآن بود و #نخبه و #مخترع، مدیری لایق و پدری مهربان و #خادم حرم امام رضا «ع». آن قدر در زندگی اش، اخلاص داشت که آخر هم خدا، #شهادت در یکی از پاک ترین نقطه های زمین، در حرم پاک فرزند پیامبر «ص» را نصیبش کرد.
📖 من مادرم، فرید
✍️ به قلم: خانم فاطمه سُلگی
📇 انتشارات: حماسه یاران
🥀 عاشقانهای مادرانه که زندگی #سید_فرید_الدین_معصومی از تولد تا شهادت در #حرم_شاهچراغ را روایت می کند.
🔔 محل عکس، محل دقیق شهادت شهید هست
🗒️ برشی از کتاب:
مگر تو خبر داشتی فرید؟! مگر تو می دانستی قرار است چه اتفاقی برایت بیفتد؟! آن هم این قدر دقیق! تو می دانستی فرید، می دانستی خوب زندگی کردن و خوب بندگی کردن تو را به آرزویت می رساند. این را دوستانت هم فهمیده بودند. فهمیده بودند که وقتی تقید به نماز اول وقتت را دیده بودند، گفته بودند: « همین نماز اول وقت، آخرش تو را شهید می کنه. » نماز اول وقتی که حتی در نیوزلند هم ترک نشد. نماز تو را کشاند به معراج شهدا، به نقطه اوج.
#معرفی_کتاب
#من_مادرم_فرید
#زهرا_سُلگی
#انتشارات_حماسه_یاران
#شهید_فرید_الدین_معصومی
#شهید_حادثه_ترویستی_شاهچراغ
@hamkhaniketab
#هفته_کتاب_و_کتابخوانی
#انتشارات_حماسه_یاران
📖 ۱. تنها زیر باران : روایت زندگی شهید مهدی زینالدین از کودکی تا شهادت
📖 ۲. شانزده سال بعد : روایتی از شهیدی که پیکرش بعد از شانزده سال سالم مانده بود
📖 ۳. فرمانده ۱۷ ساله : روایتی از زندگی نوجوانی که در هفده سالگی فرمانده شد؛ آن هم فرمانده تخریب لشکر
📖 ۴. کتب سلیمانی عزیز ۱ و ۲ : روایتهایی از زندگی سردار دلها؛ شهید حاج قاسم سلیمانی
📖 ۵. جا مانده در سهیل : روایت زندگی همسر شهید محمدجعفر سعیدی
📖 ۶. خوش به حال میرزا : رمانی جذاب بر اساس زندگی شهید ابوالفضل صفایی
📖 ۷. تنها گریه کن : روایتی خواندنی و پر معنا از یک عمر زندگی و فرمانبری و ولایتپذیری زنی که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین نمود و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد.
📖 ۸. قصه ننه علی : روایتی پر فراز و نشیب از زندگی دختری که مادر دو شهید شد.
📖 ۹. شنبه آرام ؟ داستان زندگی شهید دانشمند؛ محسن فخری زاده به روایت همسر ایشان
📖 ۱۰. تب ناتمام : روایت زندگی شهلا منزوی، مادر جانباز شهید حسین دخانچی
#بسته_کتاب
#نشر_حماسه_یاران
#فرهنگ_کتابخوانی
#کتابخوانی
@hamkhaniketab
🌹 حاج عماد، فلسطین را خوب میشناخت و تا نفس آخر از فکر مبارزه با اسرائیل در سرزمینهای اشغالی بیرون نیامد. حالا با جنگ این روزهای در غزه، انگار روزی آمده که دنیا بداند او برای فلسطین چهکار، کرده. زمزمه سرود عاشقانه این شهید، امروز از عمق قلب مجاهدان راه خدا شنیده میشود: «أنا إسمی فلسطین، ٌبلا قیدٍ وإسمی فی سجلِّ القید مُغنیّة…»
📖حاج فلسطین
✏️ به قلم: خانم الهه آخرتی
🖨️ انتشارات: حماسه یاران
💠 (مرور خاطره محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی، و نظامی شهید عماد مغنیه از کودکی تا شهادت)
💌 برشی از کتاب:
امروز در کشور ما، کلمه « سردار» و « امیر» عرف شده است، اما شهید عماد مغنیه، فراتر از این کلمه بود؛ او حقیقتاً یک سردار به معنای واقعی بود؛ یک سرداری که شاید بتوانم بگویم شبیه ترین صفات را در صحنه جنگ به مالک اشتر داشت. من در شهادت او، همان حالی را که در آقا امیرالمومنین «ع» هنگام شهادت مالک، حادث شد، نسبت به مقاومت، می دیدم.
#معرفی_کتاب
#حاج_فلسطین
#الهه_آخرتی
#شهید_عماد_مغنیه
#انتشارات_حماسه_یاران
@hamkhaniketab
🚫 منافقین، اصلا کافی بود دهه شصت اسمشان بیاد، همه در دهه شصت، می شناختشان. فضایی پر از ترس و وحشت ایجاد کرده بودند، و هر فردی را که از نظرشان، با آنها مخالف بودند را به شهادت می رساندند، برایشان مهم نبود که کسی را به شهادت برسانند، می خواست مادر چهار تا بچه باشه یا عروس هفده ساله یا مسئولینی مثل شهید مطهری، شهید رجایی و....
📖 خانواده ابدی
✒️ به قلم: خانم معصومه رامهرمزی
📇 انتشارات: حماسه یاران
🔖 روایتی هست از زندگی شهید عشرت اسکندری، مادری که منافقین، تحمل سخنان حقش را نداشتند و او را جلوی بچه هایش، به شهادت رساندند.
📚 اگر کتاب های قبلی خانم معصومه رامهرمزی، مثل من میترا نیستم، مرا پیدا کن را خونده باشید و دوست داشتید، این کتاب جدیدشان را هم حتما دوست خواهید داشت.
🗒️ برشی از کتاب:
چشم هایم از حدقه بیرون زد. آنها خواهرم را کشتند؟! او فقط چهار سالش بود! یعنی جواد و مهدی را هم کشته بودند؟! از توی خانه، صدایی درنمی آمد. صورتم را به موزاییک های حیاط چسباندم و چشم هایم را بستم و خودم را روی زمین، مچاله کردم. توی دلم، بابا را صدا زدم: « بابا، کجایی؟ بابا، بیا »
#معرفی_کتاب
#خانواده_ابدی
#معصومه_رامهرمزی
#انتشارات_حماسه_یاران
#شهید_عشرت_اسکندری
#ترور
#منافقین
@hamkhaniketab
🖋️ سید میثم موسویان را حتما می شناسید، اصلا مگه میشه کسی ایشون را نشناسه، ایشون خالق آثاری مثل بی نام پدر، من جانباز نیستم، به نام مادر و... هستن
👌 حالا در جدیدترین اثرشون،
📖 درس های مجید
📇 انتشارات حماسه یاران
🌷 ما را میهمون روایت مادرانه ای زیبا و دوست داشتنی کردن، روایت زندگی خانم منصوره بهمنی، مادر شهید مجید سیفی، شهیدی که در زمان زنده بودنش، درسهایی زندگی به مادرش و همه اطرافیانش میده
✅ با خوندن این کتاب ما با حکمت هایی روبرو میشیم که مادر شهید از زندگی آموخته که این حکمت ها و حقایق در روایات معصومین و فرهنگ شیعی و عرفانی و فرمایشات بزرگان به صورت عملی ریشه داره. خانواده سیفی، خانواده ای هست که در عین معمولی بودن، به خاطر معنویت و نگاهشان به زندگی خاص هست...
📃 برشی از کتاب:
یک بار خیلی جدی با من حرف زد و برایم خیلی از درس ها و کلاسهای زندگی ام را شمرد. وقت هایی که خدا، او و بچه ها را از مرگ نجات داده بود. یادم انداخت که برای یک عمل لوزه، چند ساعت در اتاق عمل ماند و ما خیال کردیم که بلایی سر مجید آمده؛ یا وقتی که پاشنه پایش لای زنجیر دوچرخه آسیب دید و خیلی طول کشید تا خوب شود...
#معرفی_کتاب
#درس_های_مجید
#شهید_مجید_سیفی
#سید_میثم_موسویان
#انتشارات_حماسه_یاران
#روایت_مادرانه
#دفاع_مقدس
@hamkhaniketab
🔹رئیس جمهور بود، ولی با مردمش خودمونی بود، از تشریفات خوشش نمی آمد، دوست داشت همه وقتش را وقت مردم و حل مشکلاتشان کنه، حتی موقع تعقیبات نماز صبحش، به فکر مردمش بود. همیشه این جمله را شنیده ایم که خیلی از افراد خوب بعد از شهادشان هست که می شناسیمشان، شهید عزیز ما هم یکی از این افراد بود که تازه باهاشون داریم آشنا میشیم.
📖 رئیسی عزیز
✍️ به قلم زیبای خانم: فائزه سعادتمند
📇 انتشارات: حماسه یاران
👌 روایت هایی ناب هست از زندگینامه شهید آیت الله رئیسی؛ مردی که از مردم بود و شهید جمهور شد. در این کتاب با ارزش با سید بزرگواری آشنا می شوید که همواره دغدغه کار و خدمت داشتند و در راه خدمت نیز به شهادت رسیدند، روحشان شاد و راهشان پر رهرو باشد.
📃 برشی از کتاب:
آن روز بنا بود تصمیم مهمی در دولت گرفته شود. خودم را رساندم به صندلی آقای رئیسجمهور. سرم را و گفتم: «حاجآقا! اگه این تصمیم گرفته بشه، هم به نفع خود شماست، هم دولت. » آقای زلفی گل! دیگه این حرف رو نزنی ها! ما کاری رو نمیکنیم که به نفع خودمون باشه.کارایی باید انجام بگیره که به نفع مردم و نظام باشه. نباید عوامگرا و دنبال به دست آوردن محبوبیت باشیم.
#معرفی_کتاب
#رئیسی_عزیز
#انتشارات_حماسه_یاران
#شهید_جمهور
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
@hamkhaniketab
🤔 تا حالا دیدید یک نفر یک گمشده داشته باشد و در به در دنبال این باشه که گمشده اش را پیدا کند. شهید «کمال کورسل» که نام اصلی اش «ژروم ایمانوئل» بود، یکی از این افراد است که در فرانسه زندگی می کرد، در جایی که همه امکانات رفاهی، برایش آماده بود، اما باز هم آرام نبود تا اینکه با دین اسلام آشنا شد و فهمید که گمشده اش را پیدا کرده، دوست داشت بیشتر این دین را بشناسد، راهی را آغاز کرد که به قول حافظ: که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
📖موسیو کمال
✍️ به قلم توانای آقای: بهزاد دانشگر
📇 انتشارات: حماسه یاران
✅ روایت نابی است از زندگی شهید کمال کورسل، شهیدی که عاقبت به خیری اش با شهادت گره خورد در کشور ایران. از خواندن زندگی این شهید بزرگوار که تنها شهید اروپایی است در دفاع مقدس، غافل نشوید.
📃 برشی از کتاب:
میرزا جواد آقا تهرانی در واقع همان جرقهای بود که لازم بود تا به یکباره کمال را از درون شعلهور کند. شب که از پای منبر میرزا برمیگشت مینشست سرکتابهایش دیگر رغبتی به خواندن درس نداشت. شاید به یاد جملهای افتاده بوده که آن شب میرزا جواد آقا گفت: «فلولا نفر من کل فرقه طائفة لیتفقهوا فی الدین» آیت الله صدایش لرزیده بود از بغض فریاد کشیده بود: «این تفقه با درس خوندن به دست نمیاد با کتاب خوندن به دست نمیاد این تفقه با ورود به سختی هاست که به دست میاد...
#معرفی_کتاب
#موسیو_کمال
#بهزاد_دانشگر
#انتشارات_حماسه_یاران
#روایت_زندگی_شهید_کمال_کورسول
@hamkhaniketab
👌 با جان و دل اگر بشنویم، قصه هایی دارند برای ما و نسل های آینده. قصه هایی واقعی از زندگی دسته گلهایی که با هزار سختی پرورش دادند، اما به وقتش دل کندند از این دسته گلها، یکی هم نه، دو تا و بعضی اوقات هم بیشتر.
💠 قصه امروزمان، قصه یکی از همین مادران است، مادری که خیلی سختی کشید در زندگی اش و غم دو جگر گوشه اش را هم دید، اما به قول خودش، هیچ ندید به جز زیبایی.
📖 عروس حاج غلامحسین
✍️ به قلم خانم: سکینه صفرزاده
📇 انتشارات: حماسه یاران
✅ روایت مادرانه ای است از زندگی حاجیه خانم راضیه صادقی، مادر شهیدان اسحاق و مجید اسحاقی. خانواده اسحاقی، یازده شهید تقدیم اسلام و انقلاب کردند. یکی از نکات جالب در این کتاب، استقامت و صبر این مادر شهید است که به خاطر وصیت پسرانش، نه مشکی پوشید و نه اشکی ریخت، محکم ایستاد و حتی سنگ صبور اعضای دیگر خانواده اسحاقی شد بعد از شهادت عزیزانی که بعد از پسران خودش، به شهادت رسیدند.
📃 برشی از کتاب:
یک لحظه همهجا برایم عوض شد. دیگر در این عالم نبودم؛ اصلا من خودم نبودم. از صحنهای که میدیدم، ماتم برد. قبر در برابر چشمانم اتاق بزرگی شد با نورافکنهای زیبا و نورانی. اتاق پسرم گلستانی بود پر از گلها و سبزههای زیبایی که دیگر هیچوقت نظیر آنها را در دنیا ندیدم. خدا میخواست نه بترسم و نه آن لحظه بقیه را از موضوع آگاه کنم؛ انگار خدا دلم را وسعت داده بود و میخواست جایگاه اسحاق را نشانم دهد که آرام بگیرم و اشک نریزم....
#عروس_حاج_غلامحسین
#روایت_مادرانه
#زندگی_شهیدان_اسحاقی
#انتشارات_حماسه_یاران
@hamkhaniketab
✅ زندگی وقتی شیرین می شود که زن و شوهر، بتوانند از خودگذشتگی و صبر و قناعت را هم خودشان در زندگی امتحان کنند و هم به فرزندانشان، بیاموزند. زندگی قدیمی ها و حتی دهه شصتی ها، با کوتاه آمدن و قهر نکردن ها، پایدار ماند. اما زندگی امروزی، تا مشکلی پیش میاد، صبر اعضای خانواده، تمام می شود و مشکلاتی حل ناشدنی پیش می آید.
📖 پنجره ای رو به خانه ما
✍️ به قلم خانم: راضیه ترکان
به کوشش آقای: بهزاد دانشگر
👌روایت هایی جذاب است همراه با اتفاقات تلخ و شیرین است از زندگی خانم زهرا صادقی، مادر ۱۰ فرزند. خانم صادقی و اعضای خانواده شان، در زندگی با مشکلات زیادی، مواجه شدند، مثل سرزنش هایی که سر هر بچه شان که به دنیا می آمدند، مشکلات اقتصادی و... اما با توکل به خدا و صبر و کوتاه آمدن، توانستند این مشکلات را یکی یکی پشت سر بگذارند و خانواده موفقی شوند و تنها نکته منفی کتاب، به نظرم این بود که چرا خانواده صادقی به خارج از کشور، مهاجرت کردند؟!
💯صبر و کوتاه آمدن خانم صادقی در زندگیشان و همین طور همت و تلاش ایشان برای فرزند آوری، صفحات جالبی را در کتاب، رقم زده.
📃برشی از کتاب:
بچه ها دور محمد و من حلقه می زنند. بالا و پایین می پرند و جیغ می زنند. تخت صورتی و مشکی که برای نادیا خریده بودیم را توی سالن گذاشته ایم. محمد را توی تخت میخوابانم. ابراهیم میگوید:« مادر! اگه کرد، من بلندش می کنم» علی عینکش را روی صورتش جا به جا می کند و می گوید: «وای چقدر کوچولوعه!» نادیا لب هایش را روی دست محمد می گذارد؛ انگار…
#معرفی_کتاب
#پنجره_ای_رو_به_خانه_ما
#فرزند_آوری
#انتشارات_حماسه_یاران
@hamkhaniketab
🧕مادر شدن؛ دنیایی از احساس
😍هر زنی آرزوی مادرشدن را در دل میپروراند. این حس زیبا، تجربهای است که بسیاری از زنان مشتاقانه به دنبال آن هستند. اما گاهی اوقات، دلایل مختلفی مانع از تحقق این آرزو میشود. برخی زنان با وجود تمام تلاشها، هنوز طعم شیرین مادری را نچشیدهاند و برخی دیگر که این نعمت را یکبار تجربه کردهاند، همچنان مشتاق تکرار این حس دوستداشتنی هستند.
📖 هر روز معجزه تازه ای اتفاق می افتد
✍️ به قلم خانم: زهرا مظاهری
به کوشش آقای: بهزاد دانشگر
📇 انتشارات: حماسه یاران
✅روایتی است از زنان در آرزوی فرزند. این کتاب در دو بخش مجزا به بررسی این موضوع میپردازد. بخش اول، داستان زنانی است که به دلایل مختلف، هنوز به آرزوی مادرشدن نرسیدهاند. بخش دوم نیز به تجربیات مادرانی اختصاص دارد که با وجود داشتن فرزند، همچنان تمایل به تجربه دوباره این حس زیبا را دارند. این کتاب، جلد دوم از مجموعه کتاب جوانه است.
🗒️برشی از کتاب:
همه خواهر و برادرها حضور دارند، حتی برادرم از آن سر دنیا هم! یک ساعت است تماس تصویری اش قطع نشده. قرار است نوزاد بک زن پنجاه و دو ساله، بعد از سی و پنج سال سختی، در این اتاق متولد شود، به خاطر همین از نقاط مختلف ایران و دنیا، این همه آدم جمع شده اند پشت درِ این اتاق...
#معرفی_کتاب
#هر_روز_معجزه_تازه_ای_اتفاق_می_افتد
#روایت_مادرانه
#انتشارات_حماسه_یاران
@hamkhaniketab
🧕🏻مادر بودن یعنی هم خوشحالی و هم ناراحتی. هرچند سخت است اما این تجربه، خیلی قشنگ و ارزشمند است.
📖 تار و پود
✍ به قلم خانم: مرضیه احمدی
به کوشش آقای: بهزاد دانشگر
✅روایت زندگی زینب عاشری؛ اثری ادبی و تاثیرگذار است که ما را با دنیای پیچیده و عمیق مادری آشنا میکند. او با زبانی ساده و گیرا، تجربیات خود را به گونهای بیان میکند که خواننده را به تأمل وامیدارد.
📋برشی از کتاب:
بعد از مادر شدن، فهمیدم که خداوند چقدر ظرفیت و توانایی در وجود یک زن قرار داده است؛ اصلا به خاطر همین، زن ها چند بُعدی خلق شده اند. البته من انرژی ماورایی ندارم، خسته می شوم، عصبی می شوم، خطا می کنم، شکست می خورم؛ فقط تلاش می کنم متوقف نشوم، به دنبال حیران باشم و راه صحیح را پیدا کنم.
#معرفی_کتاب
#تار_و_پود
#بهزاد_دانشگر
#تجربه_مادرانه
#انتشارات_حماسه_یاران
#مجموعه_روایت_خانه
@hamkhaniketab