😔 سالهاست که فلسطین، این بهشت زمینی، در اسارت خدعه ابلیسه. بشر، بازیچه کبر و پستی شیاطین بزرگ و کوچک قرار گرفته. طوفان ظلم، آرام و قرار را حتی از کوه جودی ربوده . نمرودیان، لحظه به لحظه، بت هزارچهره میسازن؛ هر چهره، رنگین به خون هزاران اسماعیل گلچهره.
نژاد پرستی، فرعون زمانه و سلاحش، افعیهایی از جنس آتش؛ بیرحم و آدمخوار. امروز، طور سینا، داغ غربت موسای غایب را در سینه دارد....
📚 شاید کتابها بیشتر بتونند این روزها حال و هوای غزه را برای ماهایی که اونجا نیستیم، معرفی کنند، مثل کتاب
📖 خاکستر گنجشگ ها
🖋️ به قلم: آقای حامد عسگری
🖨️ انتشارات: معارف
📍 که راوی ماجراهای دردناک شده و قلب ما را به کوچه پس کوچههای غزه میبره. آقای نویسنده در این کتاب با یک نگاه متفاوت، داستان شهدای مظلوم بیمارستان المعمدانی غزه را روایت می کنه
📄 برشی از کتاب:
جرعه آخر قهوه اش را گذاشت روی کاپوت ماشین. بعد روی زمین دراز کشید مشتی خاک برداشت و روی جلیقه اش مالید موهایش را پریشان کرد و نفسش را حبس که صدایش بریده بریده شود. تصویر بردار داخل گوشی گفت: ارتباط برقرار شده روی خطی، گزارشش را رفت. حس موشک باران را به خوبی القا کرد و گفت حماس دارد شخم میزند اینجا را گفت در خبرها شنیده که نیروهای نظامی حماس چهل کودک اسرائیلی را سر بریدهاند. گفت و گفت و جهان را با خبر کرد. گزارش زندهاش تمام شد بلند شد لباسهایش را تکاند و چشمش افتاد به کارت خبرنگاریاش...
#معرفی_کتاب
#خاکستر_گنجشگ_ها
#حامد_عسگری
#انتشارات_معارف
#بیمارستان_المعمدانی_غزه
@hamkhaniketab
🤔 «نامه نوشتن» ، اگه خوب بهش فکر کنیم خیلی خوبه، مخصوصا خیلی از اوقات نمیشه خیلی از حرف هایمان رو بهم بگیم، در صحبتهای تلفنی، تا می آییم صحبت کنیم تموم شده وقتمون، پس بهترین راه برایمون همین نامه نوشتن می مونه،
👌 درست مثل حانیه و یحیی که از همدیگر دورند و برای همدیگر نامه می نویسن.
📖 حانیه
🖋️ به قلم: آقای حامد عسکری
🖨️ انتشارات: معارف
👈 نوشتههایی از جنس سادگی و شاعرانگی هست، گفتههایی که مثل قاصدک، سبکبار بر باد ما را از دنیای بوق و آهن و اینستاگرام میبره به لطافت زندگی اطلسیها، و بوی خوش یاس و به زندگی آن که بهانهای برای خلقت کائنات بود.
📄 برشی از کتاب:
فکر کردم، حانیه. حمیرا راست می گفت. چرا اسم شهید زن روی کوچه هایمان نیست؟ چرا توی تاریخ مذکرمان، خبری از مادر کوچک خان و ستارخان و میرمهنا و رئیسعلی نیست؟ دامن این مادرها، آغوششان، لالایی هایشان، کجای سرزمینمان گم شد؟ باد این سرزمین ها را با خود کجا برد؟ خون زن ها داغ تر است به گاه شهادت یا مردها...
#معرفی_کتاب
#حانیه
#حامد_عسکری
#انتشارات_معارف
#نامه_های_دلتنگی
#حضرت_زهرا_س
@hamkhaniketab
😭هنوز باورمان نشده که از بینمان پر کشیده، تلویزیون را که روشن می کنیم، هنوز انتظار داریم تصویرش را ببنیم و گوش بدهیم به صحبت هایش. چه مُهر قشنگی بر پایان زندگی اش خورد؛ مُهر شهادت، درست مثل مُهری که بر پایان زندگی استادش، شهید بهشتی خورد. چه طعنه ها و تهمتها خورد در دوران ریاست جمهوری، اما سکوت کرد و چه قدر زیبا، خداوند اجر این سکوت ها را داد.
📖 پایان مأموریت
✍️ به قلم آقای: مصطفی رضایی
📇 انتشارات: معارف
👌روایتهایی داستانی است از زندگی شهید جمهور؛ آیت الله سید ابراهیم رئیسی. در این کتاب، از زبان خود آقای رئیس جمهورمان، زندگی ایشان را از زمان کودکی ورق می زنیم تا برسیم به پایان مأموریتشان.
📢پیشنهاد می کنم که این کتاب را بخوانید و و از این طریق بیشتر با زندگی پر از خیر و برکت رئیس جمهور شهیدمان، آشنا شوید.
📃 برشی از کتاب:
مادرم دستانم را محکم گرفته بود تا در میان جمعیت گم نشوم. صحن به صحن را طی کردیم تا به کفشداری رسیدیم. رو به روی کفشداری ایستاد، جملهای را زیر لب گفت و قطرات اشکی که انگار از قلبش بر میخواست روی صورتش جاری شد.کفشهای کهنهمان را به کفشداری داد، خم شد پیشانیام را بوسید و گفت: سید ابراهیم! اینجا امنترین نقطه دنیاست، هر وقت دلت گرفت، مشکلی داشتی و درهای دنیا به رؤیت بسته شد به اینجا بیا.
#معرفی_کتاب
#پایان_مأموریت
#زندگی_شهید_آیت_الله_ابراهیم_رئیسی
#انتشارات_معارف
@hamkhaniketab
🔺در حادثه کربلا، مردان طایفه بنی هاشم در کنار امام زمان خودشان ایستادند و از ایشان تا آخرین لحظه ای که جان در بدن داشتند دفاع کردند. عده ای به شهادت رسیدند و عده ای دیگر زنده ماندند که پیام های این حادثه را ثبت کنند و به نسل های بعد برسانند تا مبادا فراموش شود این واقعه عظیم.
📘 المثنی
✍ به قلم آقای: مجید محبوبی
🖨 انتشارات: معارف
🔖 رمانی خواندنی است درباره حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی (ع) که همراه کاروان امام حسین (ع) به کربلا آمد. در جنگ با سپاه عمر سعد، جراحات بسیاری بر او وارد شد، اما خدا خواست که زنده بماند و بتواند واقعه کربلا را روایت کند. کتاب راویان متعددی دارد، مانند خوله مادر حسن مثنی که نگران فرزندش است، اما دلش نیامد که او را منع کند از همراهی با کاروان امام. راوی دیگر اسمابنخارجه، از اقوام مادری مادر حسن است که تلاش می کند به همراه طایفه اش، حسن را نجات بدهد.... مطالعه این کتاب به کسانی که دوستدار مطالعه در زمینه فرزندان امام حسن مجتبی (ع) و حادثه کربلا، هستند پیشنهاد می شود.
📋 برشی از کتاب:
امام آهی کشید و گفت: هیهات ای فرزند عمر! این گروه اگرچه مرا به حق دانند، رهایم نخواهند کرد و اگر به حق ندانند از پی من آیند تا با اکراه بیعت کنم یا مرا بکشند. ای عبدالرحمان مگر نمیدانی که یک نمونه ناچیز بودن دنیا در نزد خدای تعالی این است که سر یحیی بن زکریا به عنوان هدیه نزد زنی بدکاره از بنی اسرائیل فرستاده شد؟
#معرفی_کتاب
#المثنی
#مجید_محبوبی
#حسن_المثنی
#عاشورا
#انتشارات_معارف
@hamkhaniketab