eitaa logo
کانال همخوانی کتاب
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
203 ویدیو
84 فایل
معرفی کتاب آرشیو مباحث کاربردی ابرگروه همخوانی کتاب وضعیت‌شناسی حوزۀ کتاب و نشر، آموزش و توانمندسازی، بسته و سیر مطالعاتی آدرس ابرگروه همخوانی کتاب: https://eitaa.com/joinchat/2481782988C8003dd016f جهت ارتباط: @Smm_ghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بزرگسال 📖 بانوی عاشق: زندگی حضرت خدیجه در دوران جوانی و ماجرای ازدواج ایشان با پیامبر 📖 قبیله برمودا: در مورد سرخپوستان آمریکای شمالی(داکوتا) ، قبیله‌ای که هنوز هم در آن منطقه زندگی می‌کنند و آداب و رسوم جالبی دارند. آداب و رسومی شبیه مسلمانان و اعتقاد به وجود منجی به نام مهدی، که همان منجی شیعیانه... 📖 فاطمه علی است: مجموعه داستان‌های کوتاهی از سبک زندگی امام علی «ع» و حضرت زهرا «س» 📖 لبخند مصطفی: زندگی شهید مصطفی نبی لو به روایت همسر 📖 روزگار طیبه 📖 نخل و نارنج: رمانی بر اساس زندگی شیخ مرتضی انصاری 📚 نوجوان 📖 سفیر دوازدهم: 📖 آخرین آفتاب: آخرین آفتاب: داستان هایی از امام مهدی «عج» 📖 باغ مخفی: تقابل منافقین صدر اسلام با رسول خدا (ص) و امیرالمومنین «ع» 📖 دزد و شاهزاده: رمانی جذاب از زَرعِه یکی از ماموران عمر سعد و پسری به نام پیمان 📚 کودک 📖 عیسای ناصری: غیبت پیامبران 8: حضرت عیسی 📖 دعوت مردی که راست می گفت: داستان مباهله برای نوجوانان 📖 نیم وجبی ها: آشنا کردن خردسالان و کودکان با حجاب و ابزارهای مرتبط با حجاب @hamkhaniketab
💠 یک رمان جذاب و خواندنی درباره سرخپوستان آمریکای شمالی (داکوتا) . این قبیله، هنوز در آنجا زندگی میکنند. و رسم و رسومات جالبی دارند. آداب و رسومی شبیه به مسلمانان و اعتقاد به وجود یک منجی به نام مهدی که همان منجی ما شیعیان است. 🔔 شخصیت اصلی رمان ما، جوانیه به نام سیدعلی از شیعیان دربار تیموری. او شخصی دانشمند و شجاعه که بعد از خواندن کتاب های خوارزمی و خواجه نصیر به جستجوی سرزمین های آن سوی دریای تاریک می رود و بعد از پشت سر گذاشتن ماجراهای زیادی که در طی سفر، برایش پیش می آید به قبیله داکوتا می رسد و داستان اصلی شروع می شود... 📖 قبیله برمودا ✍️ به قلم: نجمه جوادی 🖨️ انتشارات: کتاب جمکران 📄 برشی از کتاب: «با صدای هیاهوی بچه‌ها بیدار می‌شوم. هوای داخل تیپی گرفته است و آتش هم رو به خاموشی است. سرم را می‌گیرم بین دست‌هایم. دلم می‌خواهد دوباره بخوابم و مرد دریا را ببینم که به سویم می‌آید؛ با همان چشم‌های زیبا و لباس‌های عجیبی که در هیچ کدام از هفت قبیله سو ندیده‌ام. انگشت‌هایم را در هم گره کرده‌ام و آرزو می‌کنم که ای کاش یک بار هم که شده وقتی او را در خواب می‌بینم، دسش را بگیرم. بعد از این فکر، سرم داغ می‌شود و صورتم مثل همیشه گل می‌اندازد...» @hamkhaniketab
💠 همیشه در طول تاریخ کسانی بودند و هستند که در پیشرفت علم و حرکت رو به جلوی انسان‌ها، تاثیر بسزایی داشته‌اند؛ اما آیا تا به حال فکر کرده‌اید، این افراد موفق و مشهور، چگونه به این جایگاه رسیده‌اند؟ چه سختی‌هایی کشیده‌اند؟ زندگی‌شان چطور بوده است؟ چه کودکی‌ای داشته‌اند؟  ⁉️ این سوال‌ها در ذهن کودک و نوجوان‌هایی که علاقه‌مند به مباحث علمی، هستند و دوست دارند خودشان روزی دانشمند شوند، نقش می‌بندد. کودکان و نوجوانا،ن درباره روال زندگی برخی از اشخاص مشهور و تاثیرگذار، کنجکاو هستند و می‌خواهند بدانند روند زندگی روزانه آنها، چطور بوده است تا بتوانند برای تقویت خلاقیت خود و بهبود روند زندگی‌شان از آن‌ها، الهام بگیرند. 📖 مجموعه دانشمندان مسلمان، جلد دوم، ملاصدرا 🖊️ به قلم: خانم مرضیه بابا زاده خامنه 🖨️ انتشارات: کتاب جمکران 👌 این کتاب با ارزش، به زندگی ملاصدرا، حکیم ایرانی عصر صفویه، که عنوان بزرگترین فیلسوف ایران در دوران جدید را به خود اختصاص داده، پرداخته. 🗒️ برشی از کتاب: چند ماه پس از کوچ شیخ بهایی به اصفهان، محمد صدرا نامه ای از او دریافت کرد. شیخ از او خواسته بود که برای ادامه تحصیل به اصفهان، برود. علاوه بر این، شیخ بهایی برایش فرصت تدریسی در حوزه علمیه اصفهان، تدارک دیده بود. محمد صدرا با اینکه می دانست، بسیاری از علمایی که از حوزه قزوین به اصفهان رفته اند، چشم دیدن او را ندارند، اما چون شیخ بهایی، از او پشتیبانی می کرد، به سرعت راهی اصفهان شد. @hamkhaniketab
😔 قربان مظلومیتت آقا.بهتان تهمت زده بودند که کلی پول جمع کرده اید و سلاح و می خواهید با این پول و سلاحها در کنار یارانی که دور خودتان، جمع کرده اید، می خواهید آشوب به پا کنید بر علیه هارون الرشید عباسی 🚫 هارون، زندانبان های مختلفی برای شما آورد، اما هیچ کدوم نتونستند که رضایت هارون را بخرند، تا رسید به سندی بن شاهک یهودی، هم او که شما را آورد به خانه خودش و هیچ فردی را نذاشت به شما نزدیک بشه، خواهرش خواب دیده بود که در یه اتاق تاریک نشسته و داره به یه شمع روشن، شلاق می زنه، شما هم یا باب الحوائج، موسی بن جعفر، هم مثل اجداد پاکتان، توسط سندی به شهادت رسیدید، هیچ کدوم از مردم، حرف سندی را که می گفت شما به مرگ طبیعی از دنیا رفتید را قبول نکردند، حتی احمد بن حنبل 📖 زندانبان یهودی ✒️ به قلم: سید سعید هاشمی 🗒️ انتشارات: کتاب جمکران 👌 این اثر با ارزش در زمانی می گذره که امام موسی کاظم «ع» تحت نظارت شدید امنیتی در زندان‌های مختلف نگهداری و از زندانی به زندان دیگر منتقل میشه تا اینکه هارون از سندی بن شاهک که رییس شرطه های بغداد هست و بسیار سفاک و ستمکار و دشمن شیعیان و علویان، می خوادکه زندانبان امام شود.‌‌... 🗒️ برشی از کتاب: در چشم های مسیب نگاه مشکوکی می‌دیدم. احساس می‌کردم بیش از اندازه دلسوزی می‌کند. شلاق را چندبار به کف دستم کوبیدم و گفتم: «هان؟ چه شده است مسیب؟ نگران زندانی من هستی! نکند با او ر و سری داری؟» شرمگین خنده‌ای زد و گفت: «چه شر و سری؟ من اینجا فقط یک نگهبان هستم. اما راستش را بخواهید، موسی بن جعفر(ع) امروز روزه بوده است. دیشب هم افطار نکرده. شاید توانایی حرف زدن نداشته باشد.» هلش دادم به کناری و گفتم: «تو در کار من دخالت نکن. مگر هوس شلاق کرده‌ای؟» @hamkhaniketab
📚 نوجوان: 📖 شیر صحرا 🖋️ به قلم: مجید ملا محمدی 🖨️ انتشارات: کتاب جمکران اثری ناب که نوجوانان را با سلحشوری‌ها و فداکاری‌های حمزه در قالب داستان آشنا می کنه 📖 حمزه و جعفر 🖋️ به قلم: محمد محمدی اشتهاردی 🖨️ انتشارات: به نشر زندگی و زمانه دو شهید پرافتخار صدر اسلام، حمزه و جعفر طیار @hamkhaniketab
🛑 دنیای نوجوان ها، دنیای زیبای و جذابیه، دلشون می خواد همه چیزهای جدید را تجربه کنن، اما بعضی اوقات برای انتخاب بین علایق شدید وجودشان و ارزش‌های درست، در بین دو راهی می مانند، اون وقته که باید انتخاب کنن راه درست را. 📖 حسنا و ملکه های رنگی ✍️ به قلم: نسیبه استکی 📇 انتشارات: کتاب جمکران ☘️ در این کتاب کلی اتفاقات هیجان انگیز قراره برای حسنا خانم رقم بخوره، حسنا دلش می خواد ملکه باشه اما برای ملکه بودن باید بگذره از دوستاش، از قلب مهربانش... 📃 برشی از کتاب: حسنا همین که می‌خواست به خانه برگردد، چیزی طلایی روی سنگ جلویش برق زد. حسنا عاشق جواهرات بود، از هر نوعش؛ بدل یا واقعی، انگشتر یا النگو مهم نبود. یک قدم به جلو برداشت. پایش لیز خورد و نزدیک بود بیفتد توی دریا. باید زود برمی‌گشت. همین حالا هم بیش از اندازه دیر کرده بود، ولی نمی‌توانست بی‌خیال آن جسم براق شود. دوباره نفس گرفت و سر جایش ایستاد. بعد آهسته به جلو خم شد... @hamkhaniketab
🇮🇷 وطنم؛ ای شکوهِ پابرجا در دلِ التهابِ دوران ها کشورِ روزهای دشوار زخمیِ سربلندِ بحران ها! ایستادی به جنگِ رو در رو؛ خنجر از پشت می زند، دشمن گویی از ما وُ در نهان،بر ما… وطنم! پشتِ حیله را بشکن 🤔 حتما خیلی از شما فیلم یتیم خانه ایران را دیدید یا از بقیه بزرگترهایی که در این دوران بودن رو شنیدید، ماجراهای تلخی که بر کشور ایران، گذشت مثل قحطی، تیفوس، ظلم های پیش از حدی که بر اثر این اتفاقات توسط خیلی از افراد، شد و.. حالا می خوام یه کتاب خوب و پر از ماجرا برایتان معرفی کنم درباره همین موضوعها. 📖 معلم انگلیسی ✍️ به قلم زیبای خانم: اعظم عینی 📇 انتشارات: کتاب جمکران 🔔این کتاب روایتگر داستان دختری هست که بعد از اتفاقات تلخی که برایش پیش میاد، با خان زاده ای، در حالی ازدواج می کنه با آرزوی اینکه تلخی ها تمام شده و دوران خوشیش شروع شده، اما شروع زندگیش، با قحطی بزرگی که در ایران اتفاق می افته هست و دوری از شوهرش، ماهگل تصمیم می گیره که در کنار همسرش به مردمی که در قحطی، گرسنه مانده اند کمک کنه و این اول مشکلات هست برای او. در کنار این ماجراها، شخصیتی هست در داستان که خیلی خوب داره حال و هوای روباه پیر؛ انگلستان نقشه هایی که در این دوران داشته، برای ایران رو نشونمون می ده... 📃 برشی از کتاب: ژاکلین بود؛ کسی که حق معلمی گردن ماهگل داشت، کسی که از آداب مهمان بودن و از رعایت حق مردم ایران، از هم‌خون بودن با مردم کشور مادری اش، حرف های قشنگ زیادی می زد... @hamkhaniketab
🔺قوم یهود، قومی هستند که از اول به وجود آمدنشان، دوست داشتند نژاد برتر باشند و دنیا در اختیار آنها باشد، اگر فرقه ای به دین آنها گرایش پیدا نمی کرد، در آتش کینه آنها می سوخت، حتی در این راه به بچه کوچک هم رحم نمی کردند. حتما قصه اصحاب اخدود را شنیدید، مردم شهر نجرانی که به جرم اینکه مسیحی بودند، زنده زنده به فرمان پادشاه یهودی با تحریک یهودیان و خاخام‌های مشاورش، در آتش انداخته شدند. 📖 ملکه یمن ✍️ به قلم خانم: محدثه اصلانی 📇 انتشارات: کتاب جمکران 🔻روایتی داستانی است بر اساس اتفاقی که برای اصحاب اخدود، پیش آمده است. داستان از زبان دختری به نام آدیا که دختر یکی از خاخام های یهودی است و عاشق ذونواس، پادشاه یمن می شود، نقل می شود. آدیایی که دارای هوش سرشاری است و جان خود را به خاطر مردمش، به خطر می اندازد.... 👌پیشنهاد می کنم این کتاب را بخوانید و بیشتر با اصحاب اخدود و اتفاقات این زمانه، آشنا شوید. 📃 برشی از کتاب: هنگامی که به قدرت برسم، تمامی دشمنان و مخالفانم را در مغاکی از آتش خواهم سوزاند. از سخنش برآشفتم و گفتم: «تمام این دشمنی ها ریشه در کینه ورزی و آزارهایی دارند که یهودیان به پارسی ها و نصرانی ها رسانیده اند. ما نیز به سهم خود در آتش این دشمنی ها، هیزم ریخته ایم. حال شما می گویید که می خواهید از سر دشمنی دست به قتل عام بزنید؟... @hamkhaniketab
🔺در زمانی که پیامبر «ص» به مدینه، هجرت کردند، مردم این شهر آماده بودند که از پیامبر خدا استقبال کنند، مردمی که تازه نور اسلام به دلهایشان، توسط نماینده پیامبر، تابیده شده بود. اما در کنار این مردم، افرادی هم بودند که خوش نداشتند حضور پیامبر را در این شهر، امثال عبدالله بن ابی که با آمدن پیامبر، پادشاهی اش به خطر افتاده بود و یا یهودیان مدینه که از همان لحظه، شروع کرده بودند به توطئه علیه پیامبر و یارانش. 📖 عاشق ها نمی میرند ✍️ به قلم آقای: حسین امیدی 📇 انتشارات: کتاب جمکران 👌روایتی شیرین و خواندنی است از زندگی حنظلةبن ابی عامر، حنظله ای که پدرش از دشمنان سر سخت پیامبر «ص» بود و از سوی ایشان ملقب به ابو عامر فاسق شده بود، اما خود حنظله، با تحمل سختیهای بسیار، ایمان زیبایی به دین اسلام آورد و با همان زیبایی هم در جنگ احد، به شهادت رسید. ماجرای عاشقانه حنظله و همسرش هم، باعث می شود که خواننده بیشتر مشتاق بشود به ادامه خواندن این کتاب و کنجکاو بشود که آیا این دو دلداده به هم می رسند یا نه... 📋برشی از کتاب: گویی ابوعامر اراده کرده بود نامش در کتاب حیات نوشته نشود و همراه سایر مشرکان در دریاچه آتش افکنده شود. حنظله در دل انتسابش به او را انکار کرد. می‌بایست از صاحب امر کسب تکلیف می‌کرد که آیا برای سرکوب این ابرهه به جمع ابابیل بپیوندد یا عروسش را به خانه ببرد؛ درحالی که عده‌ای به‌دنبال عذر و بهانه بودند تا از این امر شانه خالی کنند، او نمی‌دانست عذرش را بیان کند یا نه. @hamkhaniketab