📚معرفی کتاب «پس از بیست سال»
✒️ بهقلم #سلمان_کدیور
▪️رمان طولانی و جذاب پس از بیست سال روایتیست تاریخی و عاشقانه از صدر اسلام؛ از زمان امام علی(ع) تا پس از حادثۀ عاشورا.
▪️این کتاب همان تاریخ است که نویسنده آن را گسترش داده و طبیعی است که در این راه از تخیل تا جایی که به تاریخ ضربه نزند استفاده شده است. کدیور با گنجاندن ماجرای یک جوان اشرافی (به نام سلیم) که جزو سران حکومتی بوده اما در جستجوی حقیقت بوده و همچنین ماجرای عاشقانه او رنگ و بویی لطیف به داستان بخشیده، داستانی که علیرغم طولانی بودن بسیار روان و خوشخوان بوده و باعث میشود خواننده تا پایان کتاب با شور و شوق حوادث پرپیچ و خم را دنبال کند و حتی لحظهای نخواهد که از کتاب دست بکشد.
▪️ماجرای کتاب از یک روز پیش از واقعه عاشورا (خیلی کوتاه) شروع میشود و سپس برمیگردد به بیست سال قبل، یعنی زمان خلافت خلیفه سوم (عثمان ) و حکمرانی معاویه و تصویری جامع و کامل از شرایط آن روزها نشان میدهد .
کتاب با این پرسش به پایان میرسد:
«به راستی امام حسین را چرا کشتند؟»
نویسنده در این کتاب تلاش کرده که دست خواننده را بگیرد و با خود به کوچه پس کوچههای شام ببرد و او را در معرض جوابهایی برای این سؤال قرار دهد؛ از همان روزهایی که معاویه با مکر و حیله و به منظور حفظ کیان حکومت برای خود، به دشمنی با علی(ع) پرداخت و مردم را با وعدههایی وسوسهانگیز از راه علی بازداشت تا بیست سال بعد که مردم باز هم با همین وعدههای دروغین و حیله، امام حسین را تنها گذاشتند و ... .
#معرفی_کتاب
#بهقلم_شما
#ساناز_پرچمی_کاویانی
#کتاب_محرم
@hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
بسم الله
برجستهترین بخش از تاریخ برای من آنجایی است که زمان میگذرد و بعضی انسانها زندگیشان به پایان میرسد و در آخرین ثانیه زندگی، به این نتیجه میرسند که اشتباه کرده و راهی که باید میرفتند را نرفتهاند. تمام داستان کتاب پس از بیست سال برای من خلاصه در همین است.
چقدر این لحظه و این اتفاق سخت است و سهمگین...
داستان زندگی سلیم و زید نه در روز عاشورا و نه از روز عاشورا، که از سالها و بلکه قرنها قبل آغاز شده است. داستان سلیم و زید، داستان هابیل و قابیل است. یکی از این دو قربانیاش به پیشگاه خدا قبول افتاده و دیگری در حسرت توجهی، به جای آنکه به خود بپردازد، صورت مسئله را پاک کرده است.
داستانی پر کشش، جذاب و پر از چالش ذهنی، برای مخاطبی که دغدغه رفوزه نشدن دارد.
از نویسنده کتاب، چند داستان کوتاه خوانده بودم که بعد از این کتاب منتشر شده بود. اما قلمش آنقدر قوی بود که امروز پس از چند سال هنوز هم زنده بودن کلماتش، ذهنم را به خود مشغول کرده است. دغدغه نویسنده در آثارش، عدالت و عدالت خواهی است. درون مایه و بنمایه اصلی این کتاب نیز همین است. یکی از شخصیتهای اصلی و موثر بر کتاب و شخصیتهای آن، ابوذر غفاری است. سلیم مرید ابوذر است و شاگرد او. اما زید شخصیتی که استقلال فکری و عملی ندارد، تابع آن چیزی است که پدرش میگوید و مطابق خواست معاویه عمل میکند.
توصیفات کتاب و شخصیت پردازی ویژه آن را، شاید کمتر کتابی در سالهای اخیر داشته باشد. پس از بیست سال، یکی از ویژهترین کتابهای منتشر شده سالهای اخیر کشور است.
تکه تکه و گنگ مینویسم. نمیتوانم ذهنم را برای یک متن منسجم، جمع و جور کنم. آنقدر کتاب درگیر کننده و پر از نکات و لحظات حساس و دقیق توصیف شده است و آنقدر در دل هر حادثه، نکات ویژه و دقیقی در قالب داستان بیان شده، که دوست دارم به لحظه لحظه و بخش بخش آن اشاره کنم و همین باعث درگیری بیش از حد ذهن و عدم انسجام متن است.
داستان طولانیست و کتاب حجیم، اما به هیچ وجه به حجم بالای کتاب توجه نکنید. خود را در اقیانوس این کتاب رها کنید و از لحظه لحظه آن لذت ببرید...
#پس_از_بیست_سال
#سلمان_کدیور
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab