#معرفی_کتاب
#تازه_های_نشر
📚نام کتاب: #سیطره
📝نویسنده: #کیانوش_گلزار_راغب
📚«سیطره»؛ روایت نفوذ به کومله به نمایشگاه کتاب میرسد
💢این کتاب خاطرات هفت سال نفوذ «نادر کیانی» از نیروهای انقلابی ایران به اردوگاه حزب دموکرات کردستان ایران و سازمان کومله در اقلیم کردستان عراق است که تا سطوح عالی سازمانی و مسئول کل پذیرش این سازمان رشد کرده و با دسترسی به اطلاعات ارزشمند درون گروهی، گرفتار زندان اقلیم کردستان شده و با تحمل رنج و مرارت زیاد، عاقبت به کشور باز میگردد و ثمره سالها تلاش و مجاهدت خود را در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران قرار میدهد.
💠«سیطره» اطلاعات خوبی از مناسبات داخلی ضد انقلاب، هویت سران احزاب، فساد و فحشا و روابط داخلی و خارجی آنها برملا میسازد.
@hamkhaniketab
بسم الله
همین اول کار باید بگویم که هرچه کتاب از کیانوش گلزار راغب پیدا کردید بخوانید. چشم بسته بخوانید. آنقدر که این مرد خوش قلم است. چه داستانهای بکری برای ما تعریف میکند. بی درنگ سراغ کتاب برده سور میروم. سه گانه این مرد (شُنام، عصرهای کریسکان و برده سور) حقیقت کومله و حقیقت آنچه بر کردستان و مناطق غربی کشور رفته و آنچه این مردم غیور داشته و دارند را نشان میدهد.
از کجای شُنام باید بگویم؟ مگر میشود یک کتاب کوتاه، با این حجم، این مقدار حس و حال و انرژی و مطلب برای گفتن داشته باشد. شما حساب کنید که یک رمان به تمام عیار میخوانید. نوع نگارش کتاب به گونهای است که اصلاً احساس نمیشود که خاطرات یک نفر در زمان جنگ است. آنقدر حرفهای و دقیق و منضبط و بر اساس اصول داستان، پر از افت و خیز و تعلیق و عطف و گره است که مخاطب لحظهای توان زمین گذاشتن کتاب را ندارد. کلمات آنقدر نرم و سلیس و روان است که با خواندن اولین کلمه، بر روی کلمات دیگر سُر خورده و تا انتهای کتاب پیش میروید.
سیر کتابهای جناب گلزار راغب از شُنام که خاطرات خودشان است شروع میشود. ایشان از کسی سخن میگوید که سرنوشت ویژهای پیدا کرده است. و بیان میکنند که دیگر خبری از او ندارم. زمان میگذرد و روزی در جلسهای که برای روایت گویی حاضر میشوند، ناگهان گوشی همراهشان زنگ میخورد. فردی که پشت خط بوده بیان میدارد که من سعید سردشتی همان کسی هستم که به دنبالش بودی... او مبهوت از این تماس به سراغ سعید میرود و جریان سعیدِ کتاب شنام، سرآغاز کتاب جدیدی به نام عصرهای کریسکان میشود. در این کتاب هم قلم فوق العاده نویسنده صرفاً خاطره گوی جریان سعید سردشتی نیست، بلکه گویی با رمان زندگی او روبرو هستیم. و اما جلد سوم، طبیعتاً باید بخوانم تا بتوانم دربارهاش نظر بدهم. همین قدر میدانم که داستان برده سور پیرامون شخصیت یدالله است. او کسی است که از کیانوش خواست تا با سعید سردشتی از زندان کومله فرار نکند...
یکی از نقاط عطف کتاب جریان عشق کیانوش و شیلان است. غوغایی است این حکایت. شما تصور کنید فردی اسیر کومله شده است و برادرش را همان کومله کشته است. در این میان دختری از همان گروه کومله به نام شیلان، چشم این برادر را میگیرد، دختر به گونهای رفتار میکند که اسباب آزادی این برادر، در حالی که حکم اعدامش آمده فراهم میشود. اما...
اصلاً دوست ندارم بیشتر ادامه بدهم. فقط باید قصه این عشق را بخوانید آن هم با قلم کیانوش گلزار راغب...
#معرفی_کتاب
#شنام
#کیانوش_گلزار_راغب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
بسم الله
نادر کیانی به مدت هفت سال نفوذی جمهوری اسلامی در میان کومله بوده است. او که ابتدا با برقکشی برای سازمان و تعمیر کولر و... کار خود را شروع کرده بود. پس از مدتی ارتقا درجه گرفته و تبدیل به محافظ شخصیتهای اصلی کومله میشود، سپس به دلیل کمبود نیرو برای شغل مسئولیت پذیرش او را به عنوان مسئول پذیرش سازمان کومله به کار میگیرند و او با خوش خدمتی تمام، اعتماد بیش از اندازه مسئولان اصلی کومله را به خود جلب میکند. او باز هم به نفوذ خود ادامه داده و به عنوان مجری در برنامه های اصلی کومله حاضر میشود. او که در سر سودای ریاست بر کومله را میپرورانده است، در زمانی مناسب شرایط را مهیای شرکت خود در انتخابات اصلی حزب و رسیدن به جایگاه ریاست اصلی میکند، اما به ناگاه لو رفته و دستگیر میشود...
در این میان او نه تنها اطلاعات بسیار زیاد در مورد کومله و تشکیلات آن به ایران مخابره میکرده است، بلکه وظیفه قراردادن وسایل جاسوسی در سازمان، خرابکاری در رادیو کومله، حذف نیروهای افراطی کومله و خارج کردن آنها از مقر و همچنین وظیفه فراری دادن و منصرف کردن افراد جدید جذب شده در حزب را نیز به عهده داشته است.
اگر احساس میکنید که با مطالعه این حجم از اطلاعات درباره کتاب کل کتاب اطلاعاتش لو رفته و دیگر ارزش خواندن را برایتان از دست داده است باید بدانید که سخت در اشتباهید. اطلاعات پیرامون کومله و نادر کیانی آنقدر در کتاب زیاد است که مطالب بیان شده تنها ذرهای از آنچه در کتاب، پیشرو دارید را شامل میشود. پس با خیال راحت کتاب را نوش جان کنید.
کیانوش گلزار راغب که پیش از این سه کتاب درباره جریان سازمانهای موسوم به خلق نوشته است (و حقاً هرکدام از کتابها بهتر از دیگری است) در کتاب جدید خود گل کاشته و روایتی بسیار بکر و جذاب و بینظیر از یکی از مخفی ترین و لاابالی ترین گروهکها را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
با مطالعه کتاب تازه متوجه میشویم که در پس دیدگاههای به ظاهر خلق گرایانه کومله و تشکیلات مشابه آن، چه فجایع و جنایاتی اتفاق میافتاده است. از تجاوزها و زورگوییها و چپاولهای نسبت به زنان با ویترینی جذاب برای جذب دختران جوان تا قاچاق انسان و حذف و قتلهای تشکیلاتی افراد آگاه و درس خوانده، همهگی با روکش خلق دوستی وجود داشته است. بهتر است بگوییم که جنبش خلق هرکار ضد خلقی که توانسته در حق این مردم انجام داده است و از انجام بیش از آن نیز ابایی نداشته است.
تمامی اطلاعات موجود در کتاب را به قضایای پیش آمده در سال ۱۴۰۰، به بهانه کشته شدن دختری به نام مهسا امینی اضافه کنید و ببینید که آنها از این حجم مخابره اخبار دروغ، شانتاژهای رسانهای و پشتیبانی تسلیحاتی، به دنبال چهها که نبودهاند!!!!
فقط کافی است که رد عبدالله مهتدی در کتاب را پی بگیرید و با خباثت این ضدانسان مابین سطور کتاب آشنا شوید تا بفهمید که او و امثال او از جریانات قائله شهریور ۱۴۰۰ در پی چه بودهاند...
مجدداً و هزاران بار باید آفرین و تبریک گفت به کیانوش گلزار راغب به واسطه انتخاب این چنین موضوعاتی و پرداخت دقیق و عمیق او به آنها.
قلم او الحق والانصاف چیزی کم ندارد و هرچه از او چاپ میشود را باید ذره ذره بویید و چشید و غرق در لذت شد.
#معرفی_کتاب
#سیطره
#کیانوش_گلزار_راغب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab