❤️هم دلی❤️
🍃🌸🍃 #قشنگه_بخونید 🍃
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍ بازرگان پیری در سفر هند، از تاجر همپیمان هندیاش، کنیزی جوان٬ زیبا و سبزهای هندی با خالی دلربا در میان پیشانیاش هدیه گرفت.
بازرگان چون کنیز را به خانه خود آورد، کنیز چهره خود در هم پیچید و بازرگان را نزد خود راه نداد. بازرگان صبور و مهربان، شبها در اتاقی میخوابید و زن زیبای هندی در اتاقی دیگر با ساز هندی خود مشغول بود و مینواخت و خوش بود.
شبی دزدی خانه بازرگان آمد و کنیز چون صدای پای دزد را شنید از ترس، به اتاق صاحب خود رفت و دید بازرگان خواب است. از ترس دزد، دخترک هندی آرام صاحب خود را در آغوش گرفت و به او چسبید.
بازرگان با دیدن گرما و هرم حرارت دستان کنیز از خواب برخواست و داستان را فهمید و دزد را دید. او را صدا کرد و گفت: هر چه میخواهی ببر من راضیام؛ چون تو امروز باعث شدی معشوقه و عشق من از ترس تو به من پناه آورد. دخترک جوان گفت: «ای صاحب من! کاش این دزد زودتر آمده بود و من اگر میدانستم آغوش تو چنین پر مهر و گرم است، لحظهای از تو دور نمیماندم و هرگز از دوری تو خوابم نمیگرفت.»
🚩 گاهی برخی اتفاقات تلخ و مصیبتها و برخورد ما با انسانها٬ با تندی و بداخلاقی و بیرحمی، باعث میشود ما به دامان خدا پناه ببریم. که در حقیقت وجود این انسانها و مصائب جای شکر دارد، چون مانند دزد داستان ما، ما را به آغوش گرم خدا سوق میدهد و با آغوش پر مهر و محبت او آشنا میکند.
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❤️هم دلی❤️
🍃🌸🍃 سیاست های مردانه 🍃
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃
#مردی_که_زن_ها_می_پسندند
💞زنان بهدنبال توجه مردان هستند و دوست دارند مركز #توجه شریكشان قرار
بگیرند.
بیتوجهی حتی بیشتر از كتك و آزار و اذیتهای فیزیكی میتواند زن را نسبت به مرد سرد كند.
💞بیشترین شكایت زنان در مورد مردان، روی این موضوع است كه چرا مردان در تصمیمگیریهایشان #نظر و دیدگاه آنها را نمیپرسند.
مردانی كه نسبت به كارهای شریكشان بیتفاوت هستند و در كارهای مورد
علاقهشان، مشوق خوبی نیستند، به تدریج باعث دوری و سردی روابط میشوند.
💞 برای زنان، مردی که #خانواده را در اولویت های چندم زندگی اش قرار می دهد، مردی غیرقابل تحمل است.
زن ها نیازمند مردی هستند که قبل از هر تصمیمی منافع خانواده را در نظر بگیرد و عاشق زن و بچه باشد.
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❣ هشدار نسبت به تغییر فلسفه مهریه ❣
💓 ما اگر از طرف خودمان برای احکام، فلسفه بافی کنیم و بر اساس همین فلسفه احکام را مدیریت کنیم، از مسیر دین خارج شدهایم.
💓 ما در ابتدا باید ثابت کنیم که فلسفه مهریه از نگاه دین، مهریه پشتوانه اقتصادی پس از طلاق است، بعد درباره جوانب آن صحبت کنیم.
💓 اگر از نگاه دین ، فلسفه مهریه پشتوانه اقتصادی زن پس از طلاق باشد، پذیرش مهر السنّه معقول نیست. ولی در هیچ آیه و روایتی چنین مطلبی بیان نشده.
💓 پس بهتر است برای اوضاع اقتصادی زندگی زن پس از طلاق ، فکر دیگری بکنیم؛ نه اینکه یک حکم الهی را تغییر جهت دهیم و آن را از مسیری که خدا برای آن تعیین کرده، خارج کنیم.
·جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❤️هم دلی❤️
جالبه بخونید 👇🔥
سلام دوستان جااان😍
همین حالا یه متن خوندم به نظرم خیلی
زیبا و جالب بود. میخواستم در کانال پر
محتواتون بذارید تا عزیزان دیگر هم استفاده بکنند 😘
‼️پیرمرد بیمار در انتظار پسر ‼️
پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنار تخت بنشیند.
تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالیکه نور ملایمی به آنها می تابید، دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش می گفت.
پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت.
آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژن رسانی نداشت
و در تمام مدت با آرامش صحبت می کرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود.
در آخر، پیرمرد مرد و سرباز دست بیجان او را رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید. منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد.
وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن، ولی سرباز حرف او را قطع کرد و پرسید:«این مرد که بود؟»
پرستار با حیرت جواب داد:«پدرتون!»
سرباز گفت:«نه اون پدر من نیست، من تا بحال او را ندیده بودم.»
پرستار گفت:«پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟»
سرباز گفت:«میدونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود و وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمی تواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد تصمیم گرفتم بمانم.
در هر صورت من امشب آمده بودم اینجا تا آقای ویلیام گری را پیدا کنم.
پسر ایشان امروز در جنگ کشته شده و من مامور شدم تا این خبر را به ایشان بدهم. راستی اسم این پیرمرد چه بود؟»
پرستار در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت:«آقای ویلیام گری...»
دفعه بعد زمانی که کسی به شما نیاز داشت فقط آنجا باشید و بمانید و تنهایش نگذارید.
ما انسانهائی نیستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای روحی باشیم
بلکه روح هائی هستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای بشری هستیم.
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❤️هم دلی❤️
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . سکینه :چیه چی شده نظرت عوض شد فهمیدی که بدون من نمیشه
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
ای داد خدا چرا منو نمیکشی که اینروز رو نبینم .یه عمر با عزت وآبرو زندگی کن نزار کسی بوی دهنتو بشنوه بعد یه گیس بریده همه رو به فنا بده .
مریم:به زور نفس میکشید نفسهاش به شماره افتاده بود ولی بازم لجبازی میکرد باهر بدبختی بود التماسش کردیم تا رضایت داد ودهنشو باز کرد .مهدی گذاشتش رو کولشو از پله ها برد بالا .خیلی حالش بد بود من گفت آقام دوام نمیاره با این حالی که داره تا صبح نمیکشه میمیره .شام هم نخورد ویه گوشه افتاد بی سروصدا .
چندروزی میگذشت که سروکله عاطفه پیدا شد بچشو گرفته بودن وبازم بیرونش کرده بودن مثل ابر بهار گریه میکرد واز دوری زهرا زار میزد با دیدنش تو اون وضعیت داغون نگاهی به آسمون کردم خدایا حالا میزاشتی این یکی رو حل کنم بعد دومین بدبختی رو میدادی .الان اینو کجای دلم بزارم چرا نوبتی بلاهاتو میفرستی میخواهی یه دوروز وسطش بهم مرخصی بدی ؟واقعا خسته شدم دیگه من آدمم که خودت آفریدی از گوشت وپوست واستخونم ازآهن وفلز نیستم که .
عاطفه توروخدا بسه گریه نکن دیگه من که بهت گفتم اگه میبینی درست نمیشن نرو خودت گفتی منم دخالت نکردم .حالا هم گریه نکن دیگه درست میشه پاشو برو بچه های اعظمو ببین چقدر ناز وبزرگ شدن پاشو آبجی هم اونا خوشحال میشن هم دل تو باز میشه .عاطفه :آبجی آقام کجاست خوب نیومده هنوز؟مریم:آقام جایی نرفته که بیاد الان چندروزه پاشو ازخونه که هیچ ازاتاقم بیرون نزاشته خوابیده وپتو کشیده روشو وزل زده به دیوار با کسی هم حرفی نمیزنه تنها کاری که میکنه میشینه پای بساط وباز دوباره میخوابه همین چندروزه همین شده کارش .عاطفه:خوبه پس حداقل آقام دیگه اذیتم نمیکنه داد نمیزنه وبیرونم کنه بگه برو پیش شوهرت وسر زندگیت ای آبجی آقام نابودم کرد کاش زبون داشتم وقبول نمیکردم توروخدا تو به حرف آقام گوش نده با دل خودت شوهر کن ، اینجوری اگه خوشبخت هم نشی میگی انتخاب خودم بوده وبه حرف دلت گوش دادی وتاآخر عمر حسرت نمیخوری لااقل .مریم:چی بگم والا منم مثل تو رو حرف آقام که نمیتونم حرف بزنم ..
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠پشیمانی غرب از شاغل بودن زنان
⁉️غرب برای حل این مسئله چه سیاستی را پیش گرفت؟
خوشحالی حضرت زهرا در چه موردی بوده...!؟
#حق_زن
#زن_در_غرب
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🍂🍃
🥀
شما_لجبازی_میکنید_وقتی_که ؛
💞 بخواهید اشتباه همسرتان را با رفتارتان تلافی کنید
💞 عمدا کاری را که می دانید همسرتان دوست ندارد انجام دهید.
💞 می دانید اشتباه از شماست اما آن را نپذیرید.
💞 در برابر اشتباهات فعلی خود اشتباهات قبلی همسرتان را پیش بکشید تا خودتان را بی تقصیر جلوه دهید.
💞 حرف اشتباه خود را تکرار کنید و اصرار داشته باشید که حرفتان درست است.
💞 به حرف همسرتان گوش نکنید و مدام حرف بی منطق خود را تکرار کنید.
💞 بخواهید همسرتان را آزار دهید.
لجبازی رو کنار بگذار💞
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli