eitaa logo
❤️هم دلی❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
💫﷽💫 منتظر دریافت پیامای زیباتون هستم😍😍😍 @Delviinam . . . . تبلیغات پربازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام چطووووورین شیطون بلام😎😂 مادربزرگم که فوت کرده بود همه اومده بودن خونشون واسه عرض تسلیت خالم دم در میشینه و چادر رو میکشه رو سرش و های های شروع میکنه به گریه کردن بابابزرگمم با گریه یهو داد میزنه حاج‌ خانم چرا دم در نشستی پاشو بیا بالا😂😂😂😂😂😂😂😂😂خالم میگفت اگه چادر رو گاز نمیگرفتم جیغ میکشیدم از خنده😂😂😂😂😂😂بعد نیم ساعت چادرم رو کشیدم گفتم بابا منم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 مادربزرگم زود فوت کرد..مادرش زندست بیچاره پیرزن از سوز دلش گریه میکرد و میخوند این گل پر‌پر شده هدیه به رهبر شده😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂وای همه داغون شده بودن از خنده فورا رفتن بهش گفتن دیگه هیچی نگفت😂😂😂😂😂 یه مداح هم داییم آورده بود..خب ما‌همگی فارسیم(با احترام به همگی ترک های عزیز) مداح ترک بود و ترکی میخوند😂😂😂😂😂یعنی هیچکس هیچی نمیفهمید رفتن بهش گفتن فارسی بخونه بیچاره خیلی تلاش کرد ولی نصف ترکی میخوند نصف فارسی خداشاهده ردیف مامانم و خاله هارو که سر قبر نشسته بودن رو نگاه کردم همه زیر چادر از خنده میلرزیدن😂😂😂😂 .ها_زنـونــــه😍💄 ‌‌.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀ jⱺ¡ŋ♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
همسرم دوروز بعد عقد اومد خونه ما .مامانم جای مارو از اتاق پهن کرد رفت دیدم نصف شبی شوهرم منو از خواب بیدار میکن گفت خانمی من خجالت میکشم بگم چیشده و قول بده نخندی ها گفتم حالا بگو ،گفت من جیش کردم به شلوارم 😳گفتم ینی چی جیش کردی زمستون هوا سرد الان چطور من بشورم خشک کنم نصف شب لباسشویی بندازم همه میفهمن بار اولته لباس نداری گفت شب زیاد نوشیدنی خوردم خجالت کشیدم برم دسشویی ☺️😂گفت دیدن تو گردن بگیر یه بارم ط تو خونه ما جیش کردی من گردن میگرم😂خلاصه با بخاری خشک کردیم🤢🤮و گفته فراموش کن ولی الان گاهی به شوخی میگم یا تهدید میکنم😎 🤭 های باحال زنونه😁 💃♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
جلوی مدرسه دخترم وایستاده بودم با دو تا از مامانا پشتم به خیابون بود یهو برگشتم دیدم یه آقایی اشاره کرد سریع رومو برگردوندم گفتم وا خدا شفا بده مامانی که روبروی من وایستاده بود گفت چی شد یهو گفتم هیچی اون آقاهه اشاره کرد اوسکول😬😬 مامانه نگاه کرد گفت کدوم و هی پایین ترارو نگاه می کرد گفتم این آقاهه که این ورتر کنار ماشین وایستاده که گفت اینکه شوهرِ منه اومده بهم پول بده 😂😂😂🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀😅😅😅 وای خدای من نگم براتون که چه حالی شدم و چقدر خجالت کشیدم نگو بنده خدا داشته به زنش اشاره می کرده و من یهو برگشتم و دیدمش😬😬😬😬 🤭 های باحال زنونه😁 ♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
مادر5 تا برادرم که اسم یکی رحیم و اسم یکی کریم👨‍💼👨‍💼 چند سال پیش مادر من سر موضوعی با آقا رحیم قهر می‌کنه و دیگه باهم رفت و آمد نمیکند😐😑 برادر من اون موقع 5 سالش بود و مهد کودک می رفت🎒 مادرم داشت بهش سوره های کوچک یاد می‌داد هر کاری کرد این نگفت بسم الله الرحمن الرحیم😩🤔 گفت ما با رحیم قهرم ،میخوام بگم بسم الله الرحمن کریم😃 هر وقت آشتی کردم درستش میگم👍 که این طور شد😂😂 🤭 های باحال زنونه😁 ♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
🕊 🌸 بخند و دلی شاد کن 😃 ♦️ 🤣 راهنمایی بودم که بابام یه شب گفت اینجام درد می‌کنه و به یه جایی زیر قفس سینه‌اش اشاره کرد😂🤦‍♀ منم خیلی تو جو بودم که تو علوممون بعضی چیزا رو می‌خونیم و اینا، تو کتاب علومم یه عکسی بود اندام‌های بدن و نشون داده بود😂 منم زود علوم و گذاشتم جلوم بهش گفتم کجات درد می‌کنه؟ اونم گفت اینجام منم گشتم گشتم تو عکسه خیلی با افتخار سر بالا کردم گفتم: بیضه‌ست😂😂😂 نمی‌دونستمم اصلا بیضه چیه 😂😂😂 بابام یه نگاه عاقل اندرسفیه بهم کرد گفت: بیضه چی، اصلا می‌دونی بیضه چیه، بیضه کجاست 😂😂😂 بعد به مامانم نگاه کرد و یه سری با تاسف تکون داد و گفت: میگه بیضه ست 😂😂😂 وایییییی بعدا که فهمیدم چیه روم نمی‌شد به بابام نگاه کنم 😂😂😂 این چه وضع نامگذاری شکله یکم واضح نامگذاری کنید خب، این کجا اونجا کجا 😂 نمی‌ذارید آدم یکم به خودش افتخار کنه 😂 ♦️ 😋 تو سن 38 سالگی با مردی ازدواج کردم که هم خونه داره هم ماشین و هم کلی پول، این اگه معجزه نیست پس چیه؟ 😉 ♻️ سفیر شادی باش و بفرست... ♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
🌷🤪🤭🌷🤪🤭🌷     شوهرم گفت وقتی مجرد بوده عروسی دوستش دعوت بوده گفت برادرم هم دعوت بوده که باهم دوقلو هستن بعد شوهرم زودتر از داداشش میره تالار تابه دوستش کمک کنه داداشش هم قرار بوده بعداز شوهرم بره حالا شوهرم میگفت هرچی منتظر بودم تا داداشم بیاد نیومده شام هم دادن این باز نیومده گفت بهش زنگ زدم میگم کجایی 🤔🤔 چرا نمیای داداشش هم میگه من تو عروسی هستم تورو نمی بینم هرچی دنبالت می گردم نگو رفته یه عروسی دیگه شام هم خورده گفت اسم تالار رو بهش گفتم گفته نه من تالار دیگه هستم خلاصه کادو هم نمیده ومیاد تو عروسی دوست شوهرم اونجا هم شام میخوره😂😂  . ‌‌.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀
👇👱🏻‍♀🤣 🌷🤪🤭🌷🤪🤭🌷    آقا ما 7 سالمون بود اون موقع ویدیو خدایی بود واسه خودش یه شب ما به اتفاق خانواده نشستیم فیلم (( سوپر من )) و نگاه کردیم بعد از تماشای فیلم حال عجیب غریبی داشتم هم سنو سالای من درک میکنن حالمو !!! احساس قدرت میکردم احساس می کردم که منتخب بودم و خبر نداشتم ... خلاصه رفتیم تو حیاط تاب سواری تاب و روندیم و روندیم تا سرعت رسید به 140 بلند شدم ایستادم و مدل سوپرمن که دستاشو مشت می کرد و پرواز میکرد شدم و چشمام و بستم و رفتم ........ چشمام و که باز کردم خودم و رو تخت بیمارستان دیدم و خانواده محترم به همراه بچه های محل و تعداد کثیری از هوادارا همه دورم حلقه زده بودن .... سرتون و درد نیارم واسه اینکه به زندگی عادی برگردم 1 ماه تحت مراقبت های ویژه بودم و بعد از اون تا سالها تو محل و در و همسایه و فامیل ملقب به (( امیر سوپر من )) بودم .ها_زنـونــــه😍💄 ‌‌.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀ jⱺ¡ŋ↝ @TeXasClip ♥️😜💯•
🕊 🌸 بخند و دلی شاد کن 😃 ♦️ 😜 من اعتراف میکنم بچه بودم بارها خودم رو به مریضی زدم که مامانم راضی شه نرم مدرسه. ولی هنوز تو این فکرم اون دکتری که منو معاینه میکرد و برام دارو تجویز میکرد مدرکشو از کجا گرفته بود! 🖐🤣 ♦️ 🤣
سلام این سوتی دختر داییمه برای ۲۰وچندسال پیشه دختر دایی من وبردن سنجش چند تا سوال ازش پرسیدن درست جواب داده رسیده به کتری گفتن خوب دخترم کتری واسه چیه گفته برای اینکه مامانم بزاره جوش بیاد بابام خودشو بشوره 😁چون حمام نداشتن😅 چاکر شما های باحال زنونه😁
🕊 🌸 بخند و دلی شاد کن 😃 ♦️ 😜 اعتراف میکنم دهه هشتادیا آخر آخرشن دیگه🤣 هوا خیلیییی سرد بود، با پسرم شب رفتیم بیرون ویلای پدریم ، بهش گفتم پوریا ، کوچه چقد خلوته، هیچکی نی؛ ادم زنده پیدا نمیکنی ، برگشت راس راس تو چشام گفت : آخه تو این هوا سگ میاد بیرون که آدم بیاد😐 کمرم شکست 🤪 خلاصه اینارو دست کم نگیرید 😐 ♦️ 🤣 یبار سونو کل شکم داشتم واااای منشی یه مرده بود اسمم رو صدا زد گفت خانم فلانی چیزی میل کردید؟ بلند گفتم بله ممنون صرف شده شما بفرمایید خاک تو سرم 🤦‍♀ منظورش این بودکه شکمم خالی باید باشه من نفهم نفهمیدم 😐 مریضای دیگه قهقهه میزدن 🤣🤣🤣 ♻️ سفیر شادی باش و بفرست... ♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
👱🏻‍♀🤣 🌷🤪🤭🌷🤪🤭🌷 من شب خواستگاریم روبروی شوهرم توی اتاقم نشستیم که بحرفیم بالاخره که بعد 1 ساعت پاشدیم پای من که کم خوابی داشته مثل اینکه، میگیره میخوابه ومن اصلا دیگه احساسش نمیکردم. وقتی پاشدم نمیدونم پام چجوری گذاشتم که یهو چشتون روز بد نبینه از پشت حواله شدم سمت کمد دیواری تالاپی خوردم بهش وااااااااااااااااای یه صحنه تخیلی بود که نگو😢 سریع خواستگار محترم نیگا کردم که اگه میخنده جفت پا برم توی حلقش که دیدم نه آدم حسابیه نمیخنده😄 بروی خودش نیاورد و رفت بیرون من میگی یه 10 دقیقه ای ولو شدم کف اتاق میخندیدم که خواهرم اومد دنبالم کفت زشته بیا بیرون، منم واسش تعریف کردم کلی خندیدیم   .ها_زنـونــــه😍💄 ‌‌✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀ jⱺ¡♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
مادر5 تا برادرم که اسم یکی رحیم و اسم یکی کریم👨‍💼👨‍💼 چند سال پیش مادر من سر موضوعی با آقا رحیم قهر می‌کنه و دیگه باهم رفت و آمد نمیکند😐😑 برادر من اون موقع 5 سالش بود و مهد کودک می رفت🎒 مادرم داشت بهش سوره های کوچک یاد می‌داد هر کاری کرد این نگفت بسم الله الرحمن الرحیم😩🤔 گفت ما با رحیم قهرم ،میخوام بگم بسم الله الرحمن کریم😃 هر وقت آشتی کردم درستش میگم👍 که این طور شد😂😂 🤭 های باحال زنونه😁 ♡@hamsaraneeeee •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•