eitaa logo
همپایان ولایت
24 دنبال‌کننده
440 عکس
111 ویدیو
10 فایل
با محوریت سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آیا سبک شمردن و با عجله خواندن باعث تأخیر در رسیدن به حاجتهای می‌شود؟! روایتی به این مضمون وجود دارد که وقتی کسی را با عجله می‌خواند تا به برسد، خداوند می‌فرماید آیا بنده من نمی‌داند که من باید حوایج او را برآورده کنم؟ قرآن کریم و روایات معتبر، افرادی را که به نماز خود چندانی نمی‌دهند مورد نکوهش قرار داده‌اند: امام باقر(ع): مردى به که رسول خدا(ص) در آن بود وارد شده و خواندن نماز شد، اما سجده‌اش را بیش از اندازه کوتاه انجام داد. پیامبر(ص) فرمود: گویا مانند کلاغ به زمین نوک می‌زند! اگر او به همین وضع بمیرد، بر دین محمد(ص) نمرده است. در همین راستا، معتبری نیز وجود دارد و بیانگر آن است که افراد نباید برای رسیدن به کارهای دنیوی خود، را با عجله بخوانند: وقتى بندهاى بخواند و آن‌را به سرعت تمام کند، خداوند به فرشتگانش میفرماید: این مرا نمی‌بینید؟! گویا او گمان می‌کند که برآورده شدن خواسته‌هایش به دست غیر من است! آیا او نمی‌داند که خواسته‌هایش به دست من است؟! ✅اگرچه در دو فوق اشاره‌ای بدان نشده است که چنین بنده‌ای لزوماً به حاجت خود نخواهد رسید، اما در برخی موارد ممکن است پروردگار جهت گوشزد کردن این واقعیت، او را به خواسته‌اش نرسانده و یا رسیدن به آن‌را با مواجه کند. 📚کافی، ج 3، ص 269 📚محاسن،  ج 1، ص 252.
💢معنای این سخن امام علی(ع) چیست که می‌فرماید: «من از قضای الهی به سوی قدر می‌گریزم» چیست؟ گریختن از الهی به سوی قدر الهی، مضمون روایتی است که چنین نقل شده است: «روزی امام علی(ع) از کنار دیواری که در حال ریختن بود بلند شد؛ برخی پرسیدند آیا از قضای الهی فرار می‌کنی؟ آن‌حضرت فرمود از الهی به قدر الهی فرار می‌کنم». ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند، این است که امام می‌خواهد بگوید، اگر به در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، نیز از من دور خواهد شد.  به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار می‌کنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازه‌گیری است. البته در مقابل این ، روایت دیگری نیز وجود دارد که آن‌حضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمی‌رساند و هنگامی‌که حضرت از کنار برخاستند دیوار فرو ریخت. در جمع بین این دو رفتار از امام علی(ع)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(ع) این‌جا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که می‌دانستند دیوار در چه زمانی سقوط می‌کند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آن‌حضرت فرو ریخت. 📚کافی کافی، ج 2، ص 58
💢در گزارشی آمده است که امام باقر(ع) در حال در چاه بود، اما امام سجاد(ع) نمازش را رها نکرده و به او نشتافتند. این رفتار چه توجیهی دارد و ما در موارد مشابه چیست؟ ✅امام سجاد(ع) نماز بودند. فرزندشان محمد که طفل کوچکى بود، کنار چاه در منزل رفته و میان چاه افتاد. مادرش با دیدن این صحنه می‌کشید و در اطراف چاه به سر و صورت خود می‌زد و از شوهرش کمک می‌خواست. امام(ع) با آن‌که کمک همسر و ناله فرزند در عمق چاه را می‌شنید، از نمازش دست برنمی‌‌داشت. این وضعیت مدتی به طول انجامید تا آن‌جا که مادر بچه که در غرق شدن فرزندش بود، به امام گفت: ای خاندان پیامبر! سنگ‌دل هستید! امام(ع) باز هم نمازش را نشکست و بعد از آن‌که نماز را با تمام آدابش به جا آورد، به سمت همسرش رفته و کنار چاه نشست و با آن‌که چاه بسیار عمیق بود و برای نیاز به طناب بود، تنها دست خود را درون چاه فرو برد و بدون این‌که بدن و جامه‌اش خیس شده باشد، محمد(ع) را بیرون آورد و او را ناز می‌داد و می‌خندید. ✅ آیا این ماجرا دارد؟ : مؤلفان کتب در بیشتر موارد، در بیان این گزارش‌ها خود را ملزم به ذکر گزارش نمی‌دانند؛ از این‌رو نمی‌توان آن‌را از لحاظ مورد ارزیابی قرار داد، بلکه تنها اعتبار کتاب می‌تواند مبنای گزارش باشد. با فرض این گزارش نیز نمی‌توان این رفتار امام را الگویی عمومی برای تمام مردم قرار دهیم؛ زیرا نمی‌توان انتظار داشت که خداوند، همان و برخورد ویژه با امامی که در بالاترین درجات ارتباط با او است را در برابر دیگران هم داشته باشد؛ از این‌رو نظر فقها در چنین شرایطی، شکستن نماز و نجات جان افراد در خطر واجب است. 📚الهدایة الکبری، ص 215