🟧موارد جواز غیبت
در مواردی، غیبت کردن جایز است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
۱. در مقام مشورت در کارهای مهم؛ یعنی اگر شخصی دربارۀ دیگری در مورد ازدواج و گزینش و مسئولیت دادن و ... مشورت خواست، ما میتوانیم عیب های آن فرد را به مشورت کننده بگوییم.
۲. برای ردّ سخن و عقیدۀ باطلِ اشخاصی که دارای چنین اعتقاداتی هستند، نقل سخن و عیب سخن آنها جایز است، تا مبادا مردم دنباله رو آنها شوند.
۳. برای گواهی دادن نزد قاضی، باید حقیقت را گفت گرچه غیبت باشد.
۴. برای اظهار مظلومیّت، بیان کردن ظلم ظالم مانعی ندارد.
۵. کسیکه بدون حیا و آشکارا گناه می کند، غیبت او مانعی ندارد ندارد.
۶. برای ردّ ادعاهای پوچ، غیبت مانعی ندارد. کسی که میگوید: من مجتهدم، دکترم، سیّدم، و ما میدانیم که او اهل این صفات نیست، جایز است به مردم آگاهی دهیم تا فریب نخورند.
❌شنیدن غیبت
وظیفه شنونده، گوش ندادن به غیبت ودفاع از مؤمن است. در حدیث میخوانیم: «الساکت شریک القائل» ( غررالحکم.) کسی که غیبت را بشنود و سکوت کند، شریکِ جرم گوینده است.
💐پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: هر کس غیبتی را بشنود و آن را ردّ کند، خداوند هزار باب شرّ را در دنیا و آخرت بر او میبندد، ولی اگر ساکت بود و گوش داد، گناه گوینده نیز برای او ثبت می شود. و اگر بتواند غیبت شونده را یاریکند، ولی یاری نکند، در دو دنیا خوار و ذلیل میشود. (وسائل، ج ۸، ص ۶۰۶)
در روایتی، غیبت کردن؛ کفر و شنیدن و راضی بودن به آن، شرک دانسته شده است. (بحار، ج ۷۲، ص ۲۲۶)
❌همان گونه که مرده قدرت دفاع از خود را ندارد، شخصی که مورد غیبت قرار گرفته است، چون حاضر نیست، قدرت دفاع ندارد.
✅برای جلوگیری از غیبت باید زمینههای غیبت را مسدود کرد. (راه ورود به غیبت، اوّل سوء ظن و سپس پیگیری و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتیب نهی کرده است.) « اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِ ... لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ»
آیه ۱۳ حجرات
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامیترین شما نزد خدا، با تقواترین شماست، همانا خدا دانای خبیر است.
_________________________________
💠بعضی مفسّران این آیه را مرتبط با آیات قبل دانسته و گفتهاند: چون مسخره و غیبت کردن، برخاسته از روحیّۀ خود برتربینی و تحقیر دیگران است، این آیه میفرماید: ملاک برتری و کرامت، تقواست، نه جنس و نژاد.
👈مرد یا زن بودن، یا از فلان قبیله و قوم بودن، ملاک افتخار نیست؛ که اینها کار خداوند است. «خلقنا، جعلنا»
✅تفاوتهایی که در شکل و قیافه و نژاد انسان ها دیده میشود، حکیمانه و برای شناسائی یکدیگر است؛ نه برای تفاخر. «لِتَعارَفُوا»
👈 کرامت در نزد مردم زودگذر است، کسب کرامت در نزد خداوند مهم است. «أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ»
✅قرآن، تمام تبعیضهای نژادی، حزبی، قومی، قبیلهای، اقلیمی، اقتصادی، فکری، فرهنگی، اجتماعی و نظامی را مردود میشمارد و ملاک فضیلت را تقوا میداند. «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»
👈ادّعای تقوا و تظاهر به آن نکنیم که خدا همه را خوب میشناسد. «عَلِیمٌ خَبِیرٌ»
✅ تقوا؛ملاک کرامت و برتری انسان است.
❌ طرح دشمنان نبی اکرم برای تغییر ملاک کرامت است و ملاک کرامت و شرافت را بر اساس نژاد و ثروت و امکانات قرار می دهند.
💠خداوند متعال در آیه۱۴ سوره حجرات دو مرحله از قبول دعوت نبی اکرم را با عنوان #اسلام و #ایمان ترسیم کرده که مطابق روایات اهل بیت علیهم السلام این دو وادی در حقیقت نسبت به هم #ظاهر و #باطن هستند.
وادی اسلام فضای اولیه و مقدماتی و وسیع دعوت نبی اکرم است که مرحله ابتدائی است و اگر کسی بخواهد با ایشان سیر کرده و مراحل کامل تری را طی کند، باید ابتدا وارد وادی اسلام شده و سپس با آوردن دل❤️ و آنگاه تمام سرمایه های خود اعم از مال و جان وارد وادی ایمان گردد.
👈 یکی از مهمترین علامات مومن این است که نسبت به خدا و پیامبر #تسلیم_محض است و هرگز بدگمان نمی شود و نسبت به ایمان خود دچار تزلزل نمی گردد
👌#حقیقت_ایمان وادی #ولایت_امیرالمومنین❤️ علیه السلام است.
#استاد_میرباقری
آیه ۱۴ حجرات
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
آن اعراب بادیه نشین گفتند: ما ایمان آورده ایم، به آنان بگو: شما هنوز #ایمان نیاوردهاید، بلکه بگوئید: #اسلام آوردهایم و هنوز #ایمان در دلهای شما وارد نشده است و #اگر_خدا_و_رسولش_را_اطاعت_کنید، خداوند ذرّهای از اعمال شما کم نمیکند. همانا خداوند آمرزنده و مهربان است..
____________________________
💠مراد از اعراب، بادیهنشینانند که بعضی آنان مؤمن بودند، چنانکه در سورۀ توبه از آنان تجلیل شده است: «وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ» (توبه،۹۹) ، ولی بعضی از آنان خود را بالاتر از آنچه بودند میپنداشتند و ادّعای ایمان میکردند، در حالی که یک تازه مسلمانی بیش نبودند.
🔴🔴تفاوت اسلام با ایمان
۱. تفاوت در عمق. اسلام، رنگ ظاهری است، ولی ایمان تمسّک قلبی است. امام صادق صلّی الله علیه و آله به مناسبت آیه ی «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» (بقره،۱۳۸) فرمود: رنگ الهی اسلام است، و در تفسیر آیۀ «فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی» (بقره،۲۵۶) فرمود: تمسّک به ریسمان محکم الهی، همان ایمان است. (کافی، ج ۲، ص ۱۴)
۲. تفاوت در انگیزه. گاهی انگیزۀ اسلام آوردن، حفظ یا رسیدن به منافع مادّی است، ولی انگیزۀ ایمان حتماً معنوی است.
💐امام صادق علیهالسّلام فرمودند: با اسلام آوردن، خون انسان حفظ میشود و ازدواج با مسلمانان حلال میشود، ولی پاداش اخروی براساس ایمان قلبی است(کافی ج ۲ص۲۴)
۳. تفاوت در عمل. اظهار اسلام، بدون عمل ممکن است، ولی ایمان باید همراه عمل باشد، چنانکه در حدیث میخوانیم: «الایمان اقرار و عمل و الاسلام اقرار بلاعمل» (کافی، ج ۲، ص ۲۴) بنابراین در ایمان، اسلام نهفته است، ولی در اسلام ایمان نهفته نیست.
💐در حدیث دیگری، اسلام، به مسجد الحرام وایمان به کعبه تشبیه شده که در وسط مسجدالحرام قرار گرفته است. (کافی، ج ۲، ص ۵۲)
💐امام باقر علیهالسّلام فرمود: ایمان، چیزی است که در قلب مستقر میشود و انسان به وسیله آن به خدا میرسد و عمل، آن باور قلبی را تصدیق میکند. ولی اسلام چیزی است که در گفتار و رفتار ظاهر می گردد، گرچه در قلب جای نگرفته باشد. (کافی، ج ۲، ص ۲۶)
۴. تفاوت در رتبه. در حدیث میخوانیم: ایمان، بالاتر از اسلام و تقوا، بالاتر از ایمان و یقین، بالاتر از تقوا است و در میان مردم چیزی کمیابتر از یقین نیست(کافی ج ۲ص۵۱)
👈اسلام، امری ظاهری است، ولی ایمان، به دل مربوط است. «فِی قُلُوبِکُمْ»
❌راه رسیدن به ایمان، اطاعتِ عملی است، نه ادّعای زبانی. «لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ ... وَ إِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...»
✅ اطاعت از پیامبر صلّی الله علیه و آله در کنار اطاعت از خدا آمده است و این نشانۀ عصمت پیامبر است که باید او را بدون چون و چرا اطاعت کرد. «إِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
👈اطاعت از خدا و رسول، زمینه دریافت بخشش و رحمت الهی است. «تُطِیعُوا ... إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
❓چه عواملی وجود دارد که باعث می شود ایمان انسان کامل تر شود؟
👇👇👇👇
جواب از امام رضا🧡علیه السلام:
💐امام رضا (علیه السلام) درباره نحوه تکمیل حقیقت ایمانمیفرماید:
«لا یَسْتَکْمِلُ عَبْدٌ حَقیقَهْ الایمـانِ حَتّى تَکُونَ فیهِ خِصالٌ ثـَلاثٌ: اَلتـَفـَقـُّهُ فى الدّینِ، وَ حُسْنُ التَّقْدیرِ فِى الْمَعیشَهْ وَالصَّبْرُ عَـلَى الرَّزایا»؛
هیـچ بندهاى به کمال حقیقى ایمان نمىرسد، تا اینکه این سه خصلت در او باشد: دین شـناسى و ژرف اندیشی در دین، و اندازه و برنامه ریزى نیکو در معیشت و معاش زندگى، و شکیبایى بر سختیها و ناملایمات.
آری ! در این حدیث نورانی، راه رسیدن به کمال ایمان، سه چیز بیان گردیده است؛ با دقت در این سه مورد می توان گفت: اگر انسانی با تفقه و بصیرت و دین شناسی، و تدبیر در امور زندگی پیش رود، اگر مشکلی هم پیش آید، عنان صبر را از کف ندهد، می تواند پیروز میدان دینداری باشد و به کمال ایمان دست یابد.
💐امام حسین علیه السلام از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل فرموده اند که ایشان فرمودند:
«ثَلاَثُ خِصَالٍ مَنْ کُنَّ فِیهِ اِسْتَکْمَلَ خِصَالَ اَلْإِیمَانِ اَلَّذِی إِذَا رَضِیَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِی إِثْمٍ وَ لاَ بَاطِلٍ وَ إِذَا غَضِبَ لَمْ یُخْرِجْهُ اَلْغَضَبُ مِنَ اَلْحَقِّ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ یَتَعَاطَ مَا لَیْسَ لَهُ.»
«سه خصلت است که در هر کس باشد خصلتهاى ایمان در او کامل شده است: کسى که وقتى خوشنود شد، خوشنودیش او را به گناه و باطل نکشاند و وقتى خشمگین شد خشم او، او را از حق بیرون نکند و وقتى قدرت یافت، به آنچه مال او نیست دست درازى نکند.»
آیه ۱۵حجرات:
#إِنَّمَا_الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ #لَمْ_یَرْتابُوا وَ #جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ
مؤمنان، تنها کسانی هستند که به خدا ورسولش #ایمان آورده و #دچار_تردید_نشدند و با اموال و جانهای خود در راه خدا #جهاد کردند. اینانند که (#در_ادّعای_ایمان) #راستگویانند.
_________________________
💠چهار آیۀ قرآن با جمله «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ» شروع شده که ترسیم #سیمای_مؤمن_واقعی است:
۱. «#إِنَّمَا_الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» (انفال،۲) مؤمنان واقعی کسانی هستند که هرگاه نام خداوند برده شود، دلهایشان میلرزد و همین که آیات الهی بر آنان تلاوت شود، ظرفیت آنان به ایمان افزوده میگردد و تنها بر خدا تکیه میکنند.
۲. «#إِنَّمَا_الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ ...» (نور،۶۲) مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان دارند و هرگاه در یک کار دسته جمعی با پیامبر هستند، بدون اجازۀ حضرت از صحنه خارج نمیشوند.
۳,۴. در همین سوره مطرح شده است؛ یک بار در آیه دهم، «#إِنَّمَا_الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ... » و بار دیگر در همین آیه #إِنَّمَا_الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ #لَمْ_یَرْتابُوا وَ #جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ ....
💠اگر این چهار آیه را در کنار هم بگذاریم، سیمای #مؤمنان_صادق_واقعی را کشف میکنیم.
همانان که قرآن درباره شان فرموده است: «أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا»*(انفال،۴و۷۴) و «أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ» بنابراین مؤمنان واقعی کسانی هستند که:
۱. دلهای آنان به یاد خدا بتپد، نه با مال و مقام و .... «إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»
۲. دائماً در حال حرکت و تکامل هستند و توقّفی در کارشان نیست و در برابر هر پیام الهی؛ متعهّد، عاشق و عامل هستند. «وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً»
۳. تنها تکیه گاه آنان ایمان به خداست، نه قراردادها و وابستگیهای به شرق و غرب و .... «عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»
۴. در نظام اجتماعی، پیرو رهبر الهی هستند و بدون دستور او حرکتی نمیکنند و نسبت به او وفادارند. «إِذا کانُوا مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ»
۵. خود را برتر از دیگران ندانند و با همه به چشم برادری نگاه کنند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»
۶. ایمان آنان پایدار است. ایمانشان بر اساس علم، عقل و فطرت است و به خاطر عمل به آنچه میدانند، به درجۀ یقین رسیدهاند و تبلیغات و حوادث تلخ و شیرین آنان را دلسرد و دچار تردید نمیکند. «ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا»
۷. هر کجا لازم باشد، با مال و جان از مکتب دفاع میکنند. «وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»
👈 نشانۀ ایمان واقعی، پایداری و عدم تردید در آن است. «ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا»
✅ ایمان، امری باطنی است که از راه عمل شناخته میشود. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ...جاهَدُوا ...»
👈ایمان بدون #جهاد، شعاری بیش نیست. «جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ ... »
✅کمال ایمان به گذشت از جان و مال است.
🔴 منّت خداوند برای نعمت اسلام و ایمان
آیه ۱۷حجرات
یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإِیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ
آنان بر تو #منّت میگذارند که #اسلام آوردهاند. بگو: اسلام آوردنتان را بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت دارد که شما را به سوی #ایمان هدایت کرد، اگر راست میگویید.
_____________________________
💠بعضی از مسلمانان مثل طائفۀ بنی اسد، اسلام آوردن خود را منّتی بر پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله میدانستند و میگفتند: ما با آغوش باز به اسلام روی آوردیم و تو باید قدرشناس ما باشی. این آیه آنان را از این عمل نهی فرمود.
✅خداوند در این آیه، #نعمت_ایمان و در آیۀ ۱۶۴ سوره آل عمران، #فرستادن_انبیاء و در آیۀ ۵ سوره قصص، #وارث_کردن_مستضعفان را منّت خود بر مردم شمرده است
و این نشان میدهد که مهم ترین نعمتها، #نعمت_هدایت_الهی، #رهبری_معصوم و #حکومت_حقّ میباشد.
✅ هدایت شدن به اسلام و پذیرش اسلام، نعمت بزرگ الهی و منّتی از جانب خداست. «بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ»
👈منّت نهادن بر پیامبر، در حقیقت منّت گذاردن بر خداست.(خداوند پاسخ منّت بر پیامبرش را آنگونه می دهد که گویا منّت بر او گذاشتهاند.) «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ ... بَلِ اللَّهُ یَمُنُ ...»
❌شما اسلام آوردن خود را منّت میگذارید، «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا» در حالی که خداوند شما را به مرحلۀ ایمان هدایت فرموده است. «هَداکُمْ لِلْإِیمانِ»