eitaa logo
همراه با قرآن کریم📖
90 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
48 ویدیو
1 فایل
⭕همراه با قرآن کریم https://eitaa.com/hamrahbaquran خادم القرآن گمنام
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه ۷۰ انعام كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا مغرورشان كرده است، رها كن و به وسيله‌ى قرآن پندشان ده تا مبادا به كيفر آنچه كسب كرده‌اند به هلاكت افتند، در حالى كه جز خدا هيچ ياور و شفيعى ندارند، و اگر (انسان در آن روز) هرگونه عوضى (براى كيفر) بپردازد از او پذيرفته نمى‌شود، آنان كسانى هستند كه به سزاى آنچه كسب كرده‌اند به هلاكت افتادند براى آنان شرابى از آب سوزان و عذابى دردناك به كيفر كفر شان خواهد بود. ______________ ⏪مراد از رها كردن منحرفان در جمله‌ى‌ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ‌ ...، اظهار تنفّر و قطع رابطه كردن با آنان است كه گاهى هم به نبرد با آنها مى‌انجامد، نه اين‌كه تنها به معناى ترك جهاد با آنان باشد. ⏪ «تُبْسَلَ» به معناى محروم شدن از خوبى و به هلاكت رسيدن است. ❌به بازى گرفتن دين، هر زمانى به شكلى خود را نشان مى‌دهد، گاهى با اظهار عقائد خرافى، گاهى با قابل اجرا ندانستن احكام، گاهى با توجيه گناهان و گاهى با بدعت وتفسير به رأى وپيروى از متشابهات و ... است. ❌دلبستگى و فريفته شدن به دنيا، زمينه‌ى به بازى گرفتن دين است.  👈تذكّر و موعظه، مى‌تواند سبب نجات از قهر و عذاب الهى گردد. «وَ ذَكِّرْ بِهِ» ✅در تذكّر و هشدار بايد از قرآن بهره‌گرفت.
❌دنیا و شیطان؛ دو عامل فریب و غرور انسانند. ✅به دنيا مغرور نشويم كه در قيامت جز خداوند چيزى به كمك ما نمى‌آيد. «لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️صفحه ۱۳۷_سوره انعام 74 - و آن‌گاه‌ ‌که‌ ابراهیم‌ ‌به‌ پدرش‌ آزر ‌گفت‌: آیا بتان‌ ‌را‌ ‌به‌ خدایی‌ می‌گیری‌! حقیقت‌ ‌این‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌من‌، تو و قومت‌ ‌را‌ ‌در‌ گمراهی‌ آشکار می‌بینم‌ 75 - و بدین‌ سان‌ ملکوت‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌را‌ ‌به‌ ابراهیم‌ نشان‌ می‌دادیم‌ ‌تا‌ [بصیرت‌ یابد] و ‌تا‌ ‌از‌ اهل‌ یقین‌ شود 76 - ‌پس‌ چون‌ شب‌ ‌بر‌ ‌او‌ تاریک‌ شد، ستاره‌ای‌ دید [‌برای‌ احتجاج‌ ‌با‌ مشرکان‌] ‌گفت‌: ‌این‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌، آن‌گاه‌ چون‌ افول‌ کرد، ‌گفت‌: زوال‌ پذیران‌ ‌را‌ دوست‌ ندارم‌ 77 - و چون‌ ماه‌ ‌را‌ تابان‌ دید، ‌گفت‌: ‌این‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌، و چون‌ فرو شد، ‌گفت‌: ‌اگر‌ پروردگارم‌ مرا هدایت‌ نکند بی‌گمان‌ ‌از‌ گمراهان‌ خواهم‌ شد 78 - ‌پس‌ وقتی‌ ‌که‌ خورشید ‌را‌ طالع‌ دید، ‌گفت‌: ‌این‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌، ‌این‌ بزرگ‌تر ‌است‌ و چون‌ افول‌ کرد، ‌گفت‌: ای‌ قوم‌! همانا ‌من‌ ‌از‌ آنچه‌ شریک‌ ‌خدا‌ می‌پندارید بیزارم‌ 79 - ‌به‌ راستی‌ ‌من‌ خالصانه‌ روی‌ دل‌ ‌به‌ سوی‌ کسی‌ داشته‌ام‌ ‌که‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌را‌ آفرید و ‌من‌ ‌از‌ مشرکان‌ نیستم‌ 80 - و قومش‌ ‌با‌ ‌او‌ ‌به‌ جدال‌ برخاستند ‌گفت‌: آیا ‌با‌ ‌من‌ ‌در‌ باره‌ی‌ ‌خدا‌ محاجّه‌ می‌کنید، ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ ‌او‌ مرا ‌به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ کرده‌! و ‌من‌ ‌از‌ [شرّ] آنچه‌ شریک‌ ‌او‌ می‌سازید بیم‌ ندارم‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ پروردگارم‌ چیزی‌ بخواهد [و مرا بترساند] دانش‌ خدای‌ ‌من‌ همه‌ چیز ‌را‌ فرا گرفته‌ ‌است‌، ‌پس‌ آیا متذکر نمی‌شوید! 81 - و چگونه‌ ‌از‌ آنچه‌ شریک‌ ‌خدا‌ کرده‌اید بترسم‌، ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌از‌ ‌این‌ کارتان‌ نمی‌ترسید ‌که‌ ‌برای‌ ‌خدا‌ چیزی‌ ‌را‌ شریک‌ می‌کنید ‌که‌ ‌خدا‌ ‌در‌ باره‌ی‌ ‌آن‌ حجتی‌ ‌برای‌ ‌شما‌ نازل‌ نکرده‌ ‌است‌ ‌پس‌ کدام‌ یک‌ ‌از‌ ‌ما دو گروه‌ ‌به‌ ایمنی‌ سزاوارتر ‌است‌ ‌اگر‌ می‌دانید! ✴️صفحه ۱۳۷_سوره انعام
■واژه «مناظره» به معنای گفتگوی دو نفر که به دو عقیدة‌ متقابل معتقدند و بدون این‌که قصد الزام یکدیگر را بر قبول وضعی داشته باشند، با یکدیگر به بحث می‌پردازند وغرض اصلی آن‌ها کشف حقیقت است که اگر حق بودن یکی از دو طرف نقیض معلوم شد، طرف مخالف لازم است به آن اذعان کند. مناظرة اسلامی، طرف مقابل خصم تلقی نمی‌شود، بلکه یاور و معینی است که به کمک گفتگو با وی باید یک حقیقت مجهول و مبهمی کشف شود و یا باطل بودنِ یک اعتقاد اثبات گردد؛ چنان که در مباحث حوزوی و کنفرانس‌های علمی این‌گونه انجام می‌شود. ■مجادله اخصّ از مناظره است؛ چرا که مجادله گفتگویی است که بر منازعه و گفتار ستیزی استوار است وگرنه مسألة حق و باطل بودن در مجادله مطرح نمی‌باشد، بلکه هدف ابطال مدعا و دلیل خصم است به هر نحوی که ممکن باشد؛ خواه آن دلیل و مدعا حق باشد یا باطل، درست عکس مناظره است؛ چرا که هدف از آن، تنها اثبات حق و کشف حقیقت و ابطال باطل بر اساس محبت، صداقت، منطق و برهان عقلی یا نقلی است. ■در قرآن ، کلمه 《حجّت》 در همه موارد درباره اثبات حقّ به‌کار رفته است که دلیل روشنی است در اثبات مدّعا به نهایت متانت و قوت وصحت ■واژه «محاجه» در قرآن کریم مکرر به کار رفته است.  محاجه که مصدر فعل ماضی «حاج» است، به معنای ارائه و است. مُحَاجَّةُ این است که در خصومت میان دو نفر یا چند نفر هر کس بخواهد حجت و راه روشن دیگری را رد کند! ■ ■  علامه طباطبائی(ره) محاجه را بر دو قسم تقسیم می‌کند: 💠الف. استدلال عالمانه و منطقی که قرآن کریم چنین محاجه و استدلالی را درست می‌داند. 💠ب. احتجاج جاهلانه و استدلال غیر منطقی گرچه محاجه جاهلانه متکی بر برهان و استدلال است و بر منطقی بودن گفته هایشان تردید به خود راه نمی‌دهند و استدلال آنان از نظر دیگران منطقی نباشد ولی باز آن شخص می خواهد عقاید باطل خود را با براهین سست بر طرف مقابل تحمیل نماید، هرچند به این شیوه نیز محاجه گفته می شود؛ اما احتجاج آنها صحیح نبوده و جاهلانه است.
🔴حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) با چهار دسته از کافران و مشرکان محاجه نموده است: ۱. با عمویش آذر که در قرآن کریم با عنوان پدر ذکر شده است. ۲. با نمرود. ۳.کسانی که اجرام اسمانی مانند ماه، خورشید و ستاره را می‌پرستیدند. ۴. کسانی که سنگ و چوب‌های با دست خود تراشیده (بت) را می‌پرستیدند. 🔴ویژگی های احتجاج حضرت ابراهیم(علیه السلام) 💠پرسش های منطقی حضرت ابراهیم با 👈پرسش‌های منطقی وایجادتردید تلاش می‌کرد تاعنصرعقل و فطرت را در مشرکان بیدار نماید 🔹 قرآن کریم می‌فرماید: «هنگامی که به پدر و قومش گفت: «چه چیز را می‌پرستید؟!»، گفتند: «بتهایی را می‌پرستیم، و همه روز ملازم عبادت آنهاییم». گفت: «آیا هنگامی که آنها را می‌خوانید صدای شما را می‌شنوند؟! یا سود و زیانی به شما می‌رسانند؟! » گفتند: «ما فقط نیاکان خود را یافتیم که چنین می‌کنند». گفت: «آیا دیدید (این) چیزهایی را که پیوسته پرستش می‌کردید...» .  حضرت ابراهیم (ع)با تاکید بر نواقص بسیار آشکار بت‌ها و سایر موجوداتی که می‌پرستیدند، به آنان یادآور می‌شد که سازنده ی جهان هستی و آفریننده زمین و آسمان را بپرستند. قرآن در این باره می‌فرماید: «اذ قال لابیه یا ابت لم تعبد ما لا یسمع و لا یبصر و لا یغنی عنک شیئا»؛  هنگامی که به پدرش گفت‌ای پدر! چرا چیزی را پرستشمی‌کنی که نمی‌شنود و نمی‌بیند و هیچ مشکلی را از تو حل نمی‌کند»؟! حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) سودمندی عمل آزر را که امری طبیعتا منطقی و عقلانی است، مطرح می‌کند و مبانی سستش را در معرض تشکیک جدی قرار می‌دهد. را که پیوسته پرستش می‌کردید...» .  💠 استفاده از روش‌های اقناعی در برخی از مناظره‌های حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) ، ابتدا او با مشرکان به انگیزه تلاش برای جذب آنان به سویحقیقت به نوعی همراهی دارد. در این روش حضرت ابراهیم با وجود اعتقاد قاطع به توحید، موقتا خود را در مقام بحث، همراه و هم عقیده مخاطب می‌کند. بدین ترتیب نوعی همبستگی و همدلی میان او و طرف مقابل به وجود می‌آید. با این شیوه مشرکان با بیان ایشان به گونه خصمانه برخورد نمی‌کردند و بدین ترتیب نوای حقیقت در جانشان عمیق تر رسوخ می‌کرد. نمونه کاربرد این شیوه در همان مناظره ستاره پرستان است که در برابرشان، در مرحله اول مناظره، کواکب آسمان و ماه و خورشید را خدای خود فرض می‌کند: «و هنگامی که ماه را دید که (سینه افق را) می‌شکافد، گفت: «این خدای من است؟»  اما وقتی که صبح شد و ماه از آسمان ناپدید گشت، به مشرکان یادآور می‌شود که خدا هرگز افول نمی‌کند و همواره حاضر و ناظر است. این روش اقناعی توام با گفتاری نرم و بدون مجادله‌های خصمانه است که موجب تاثیر پذیری زیاد مخاطبان می‌شد. 💠 برائت از کفر و شرک یکی از بارزترین جلوه‌های سیره ی تبلیغی حضرت ابراهیم، 👈 برائت و بی زاری جستن از شرک و بت پرستی و اعتقاد به تعدد الهه است. او در این راه تا آن جا پیش رفت که بت‌های شهر را با تبر شکست و با این که می‌دانست جانش در خطر است و مرگ او حتمی است، اما با صدای بلند و با صراحتی بی نظیر از بت‌ها اعلام برائت می‌کرد: «انا برآؤا منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده»؛  ما از شما و آنچه غیر از خدا می‌پرستید بیزاریم، ما نسبت به شما کافریم، و میان ما و شما عداوتو دشمنی همیشگی آشکار شده است، و این وضع هم چنان ادامه دارد تا به خدای یگانه ایمان بیاورید. 💠شجاعت و استقامت در تبلیغ توحید حضرت ابراهیم بدون واهمه از تهدیدها و خطرات، با آرامش کامل و طمانینه خاص خود به بیان عقائد راسخ خود می‌پرداخت و مردم زمان خویش را دعوت به توحید می‌نمود. این کار او هر چند با شیوه‌های مسالمت آمیز و گفتار نرم صورت می‌پذیرفت اما موجب لرزان شدن پایه‌های حاکمیت طاغوت گردید و آنها ابراهیم را بارها تهدید کردند و از ادامه کارش باز داشتند. ولی او شجاعانه و بدون در نظر گرفتن تهدیدات به بیان پیام الهی می‌پرداخت. این کار موجب واکنش شدیدظالمان گردید تا آن جا که تصمیم گرفته شد که ابراهیم درآتش انداخته شود. خداوند در قرآن می‌فرماید: «اما جواب قوم او (ابراهیم) جز این نبود که گفتند: «او را بکشید یا بسوزانید!».   البته پایمردی و شجاعتی چنین در راه خداوند هرگز بی پاسخ نمی‌ماند و خداوند این بنده خوب خود را محافظت می‌نماید: «ولی خداوند او را از آتش رهایی بخشید، در این ماجرا نشانه‌هایی است برای کسانی که ایمان می‌آورند». ‌
__________________ 🌸🍃کانال همراه با قرآن کریم👇 سوره بقره⬅️سوره آل عمران⬅️سوره نساء⬅️سوره مائده⬅️ سوره انعام ... ایتا https://eitaa.com/hamrahbaquran تلگرام https://t.me/quranbekhan_va_balaboro
🔺چند نکته از صفحه ۱۳۷ قرآن کریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️صفحه ۱۳۸_سوره انعام 82 _كسانى كه ايمان آورده و ايمانشان را به ستم و شرك نيالودند، آنانند كه برايشان ايمنى (از عذاب) است و آنان هدايت يافتگانند. 83_اين (نوع استدلال) حجّت ماست كه در برابر قومش به ابراهيم داديم، هر كس را كه بخواهيم (و شايسته بدانيم) به درجاتى بالا مى‌بريم. همانا پروردگارت حكيم و داناست (و بر اساس علم و حكمت مقام انسان‌ها را بالا مى‌برد). 84 - و اسحاق‌ و یعقوب‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌او‌ بخشیدیم‌ [و] همه‌ ‌را‌ هدایت‌ کردیم‌، و نوح‌ ‌را‌ ‌از‌ پیش‌ هدایت‌ کرده‌ بودیم‌، و ‌از‌ نسل‌ ‌او‌ داود و سلیمان‌ و ایوب‌ و یوسف‌ و موسی‌ و هارون‌ ‌را‌ هدایت‌ کردیم‌، و بدین‌سان‌ نیکوکاران‌ ‌را‌ پاداش‌ می‌دهیم‌ 85 - و همچنین‌ زکریا و یحیی‌ و عیسی‌ و الیاس‌ ‌را‌ ‌که‌ همگی‌ ‌از‌ صالحان‌ بودند 86 - و اسماعیل‌ و یسع‌ و یونس‌ و لوط ‌را‌، جملگی‌ ‌را‌ ‌بر‌ جهانیان‌ برتری‌ دادیم‌ 87 - و ‌از‌ پدران‌ و فرزندان‌ و برادرانشان‌ [نیز مشمول‌ برتری‌ قرار دادیم‌] و آنان‌ ‌را‌ برگزیدیم‌ و ‌به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ کردیم‌ 88 - ‌این‌ هدایت‌ خداست‌ ‌که‌ ‌هر‌ کس‌ ‌از‌ بندگان‌ خویش‌ ‌را‌ بخواهد بدان‌ هدایت‌ می‌کند، و ‌اگر‌ [‌آنها‌] شرک‌ می‌ورزیدند، قطعا آنچه‌ انجام‌ می‌دادند تباه‌ می‌شد 89 - ‌آنها‌ کسانی‌ بودند ‌که‌ کتاب‌ و حکمت‌ و پیامبری‌ ‌به‌ ‌آنها‌ داده‌ بودیم‌ ‌پس‌ ‌اگر‌ اینان‌ [قریش‌] ‌به‌ ‌این‌ [اصول‌ و شرایع‌ آسمانی‌] کفر ورزند [آئین‌ حق‌ متروک‌ نمی‌ماند بلکه‌]، قومی‌ [دیگر] ‌را‌ نگاهبان‌ ‌آن‌ می‌کنیم‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌آن‌ کافر نباشند 90 - آنان‌ کسانی‌ بودند ‌که‌ ‌خدا‌ هدایتشان‌ کرد، ‌پس‌ ‌به‌ هدایت‌ آنان‌ اقتدا کن‌ بگو: ‌برای‌ ‌این‌ [رسالت‌] ‌از‌ ‌شما‌ مزدی‌ نمی‌خواهم‌، ‌که‌ ‌این‌ جز اندرزی‌ ‌برای‌ جهانیان‌ نیست‌. ✴️صفحه ۱۳۸_سوره انعام