آیه ۴۶ انفال
أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
و از خداوند و فرستادهاش اطاعت كنيد و با يكديگر نزاع نكنيد، كه سست مىشويد ومهابت و قوّتتان از بين مىرود، و صبر كنيد، همانا خداوند با صابران است.
____________________
در آيهى قبل(۴۵)، به دو عامل از عوامل پيروزى مؤمنان يعنى «#پايدارى» و «#يادخدا» اشاره شد، و در اين آيه، عامل اطاعت و #وحدت مطرح است.
●«ريح» باد، كنايه از قدرت و شوكت است، همچون بادى كه پرچمها را به اهتزاز در مىآوردو نشانهى برپايى، كامروايى و عظمت است.
❌ در سايهى #اختلاف و #نزاع، اين عظمت بر باد رود، خوار و حقير مىشويد. همان گونه كه اگر باد لاستيك ماشين و يا توپ ورزشى خارج شود، بسيارى از حركتها، سفرها و ورزشها تعطيل مىشود!
✅#اتّحاد و #يكپارچگى و دورى از اختلاف و تفرقه، از دستورات اكيد الهى است .مخصوصاً در حال 👈جنگ و درگيرى با دشمن كه ضرورت بيشترى دارد
✅ خداوند از #اتحاد،#نظم #هماهنگى_مجاهدان تعريف كرده است. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ»/ صف آیه ۴
✅#قانون و #رهبر_الهى، محور وحدت و اتحاد است. «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»(«أَطِيعُوا» به قوانين الهى و «رَسُولَهُ» به رهبر آسمانى اشاره دارد.
✅در اطاعت و وحدت، پايدار باشيم و اگر چيزى بر خلاف ميل ما بود، يا بر خلاف ميل ما عمل شد، صابر باشيم.
✅نصرت و امداد الهى، با صابران است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»
❌#برتری_طلبی، #اختلافافکنی مقدمه #فساد؛ وعامل هلاکت و شقاوت است.
💠خداوند در ابتدای این سوره، ویژگیهای فرعون را اینگونه ذکر میفرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا» اولین ویژگی فرعون این بود که او در این عالم دنبال #برتریجویی بود به همین سبب میان مردم #اختلاف ایجاد کرد و آنان را به چنددسته گروهبندی کرد.به این معنا که گروهی را خوار کند، گروهی را ضعیف کند، و گروهی دیگر را برتری دهد.
فرعون می خواست که بر همه تسلط یابد و همه را زیر یوغ خود بکشد واز ثروت آنها استفاده کند و مردم تابع او باشند و او را بپرستند! و در مقابل او به خاک بیفتند. ازاینرو، گفت: «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی»
فرعون برای رسیدن به آرزوی دیرینه خود که «ربوبیت در زمین» بود، نقشهای کشید تا بتواند همه مردم را تحت فرمان خود درآورد و اندیشیدکه اگر همه این مردم بر علیه من متحد شوند، من هیچکاری نمیتوانم بکنم؛ پس باید تدبیری بیاندیشم. بنابرین اولین اصلی که مورد توجه فرعون قرار گرفت، این بود که مردم را گروهگروه کند و به جان هم بیندازد و با هم اختلاف داشته باشند چرا که تنها چیزی که میتواند او را از شرّ انقلاب و کودتای مردم حفظ کند، همین امر بود. دراینباره، قرآن میفرماید: «عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا»❌تفرقه بینداز؛ حکومت کن!
❌یکی از بهترین راههای ایجاد اختلاف، تکیه بر اختلافات قومی و نژادی است. یک راه دیگر، دامنزدن به اختلافات مذهبی است که این نوع اختلاف، بهراحتی میتواند مردم را بهجان هم بیندازد. راه دیگر، ایجاد اختلافات طبقاتی از لحاظ ثروت و مکنت و قدرت کار و قدرت علمی است. اینها عواملی است که میشود از آنها برای ایجاد شکاف و تفرقه میان تودههای مردم بهرهبرداری کرد و دراینمیان، فرعون نیز بهخوبی از این عوامل بهره برد.
او به بنیاسرائیل گفت: شما اینجا مهمان بودید، شما را احترام کردند و به شما خانه دادند، حالا دیگر اینجا هستید و نوکر ما هستید. باید کار کنید تا ما از شما بهره ببریم. اینجا بود که حضرت موسی به او فرمود: بنیاسرائیل را با من بفرست؛ چراکه «أَنْ عَبَّدتَّ بَنِی إِسْرَائِیلَ»[۱۳]؛ بنیاسرائیل را به بردگی کشیدی! اما فرعون گفت: نه! ما سالها خرج آنها را دادیم، زندگی به آنها دادیم، در کشور ما زندگی کردند؛ پس ما حق داریم که اینها برده ما باشند. ما مصری هستیم و شما عبری هستید! خلاصه اینکه فرعون از همه ابزارها استفاده کرد که مردم را دستهدسته کند. ابتدا با اشاعه سخنانی چون شما بیگانه هستید، نوکر ما هستید، دین شما با دین ما فرق دارد؛ میان بنیاسرائیل با مصریها ایجاد اختلاف کرد و سپس، در میان مصریان نیز از جهت اختلاف طبقاتی در زمینههای اقتصادی، نژادی و قبیلهای ایجاد اختلاف کرد. وقتی این اختلافات را ایجاد کرد، سعی کرد آن طبقهای که میتوانند از نظر فکری و قدرت اجتماعی او را یاری دهند را در طبقه ممتازی قرار دهد. او میدانست که تنها و با یکنفر دونفر، نمیشود این دستگاه را حفظ کند. باید جمعیتی، عدهای و دار و دستهای داشته باشد تا آنان بتوانند او را در مقابل توده مردم در رأس نگهدارند. دراینباره تعبیر قرآن اینچنین است: «فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا»
⚠️اگر نخواهیم گرفتار سیاست فرعونی شویم، باید حواس ما جمع باشد تا فریب این دستهبندیها را نخوریم. اینگونه نیست که ما یک طبقه ثروتمندی داشته باشیم و یک طبقه ضعیف؛ و طبقه ثروتمند از کار و تلاش طبقه ضعیف بهره ببرد. این فکر در رژیمهای سرمایهداری حاکم است که یکدرصد مردم بر نود درصد ثروت یک کشور مسلط باشند. این «افساد فی الارض» است. «إِنَّهُ کَانَ مِنَ #الْمُفْسِدِینَ»