👈بعضی کلمۀ «فَیَؤُسٌ» و «قَنُوطٌ» را مرادف هم گرفتهاند.
👈ولی فخر رازی میگوید:
▪یأس، نومیدی در درون است
▪قنوط، اظهار نومیدی به دیگران است.
👈شاید مراد از #خیر در آیه #ثروت_دنیا باشد چنان که در جای دیگر میخوانیم: اگر کسی از دنیا رفت و خیری بر جا گذاشت، چنین و چنان کنید. «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ» «بقره، ۱۸۰»
👈انسان از طلب خیر، سیر و خسته نمیشود و به خاطر حرص و آز و افزون خواهی که جزو سرشت اوست، همۀ چیزهای خوب را برای خود میخواهد. «لا یَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَیْرِ»
❌ انسان، کم ظرفیّت است و در اولین برخورد با سختیها خود را در بن بست میپندارد.«فَیَؤُسٌ قَنُوطٌ»
⚠️#دنیاگرایی عامل #غفلت و گاهی ا#نکار_معاد است.
💠در سورۀ کهف آیۀ ۳۵ میخوانیم که شخصی وارد باغ و بستان خود شد و همین که سرسبزی آن را دید گفت: این باغ از بین رفتنی نیست «ما أَظُنُّ أَنْ تَبِیدَ هذِهِ أَبَداً» و قیامتی هم در کار نیست «ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً» و اگر مرا در قیامت برگردانند، بهتر از این باغ و بستان خواهند داد «لَأَجِدَنَّ خَیْراً مِنْها» ...
❌ انسان کم ظرفیّت و #مغرور است و در اولین مرحله رسیدن به نعمت بد مستی میکند. «لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً ... لَیَقُولَنَّ هذا لِی»
چنان که در اولین برخورد با شرّ از درون مأیوس میشود «فَیَؤُسٌ قَنُوطٌ» و فریاد میزند.«إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» «معارج، ۲۰»
👈 انسان، از خداوند طلبی ندارد و به هر نعمتی برسد از لطف اوست.«رَحْمَةً مِنَّا»
👈سرچشمۀ رحمت از اوست «رَحْمَةً مِنَّا» ولی سرچشمۀ سختیها عملکرد و خصلتهای خود انسان است.«ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ» و نفرمود: «ضراء منا»
👈 تلخ و شیرینی دنیا اندک است در حدّ چشیدن و لمس کردن.«أَذَقْناهُ»، «مَسَّتْهُ»
❌انسان خودخواه است و کامیابیها را حقّ قطعی خود میپندارد. «هذا لِی» (چنان که قارون می گفت: سرمایهام به خاطر علمی است که نزد من است.«عَلی عِلْمٍ عِنْدِی» «قصص، ۷۸»)
👈 رفاه و نعمت، نشانۀ لیاقت و استحقاق و عاقبت به خیری نیست.«هذا لِی»
❌هر چه انسان به خودش توجّه کند، از مبدأ و معاد غافل میشود.«هذا لِی وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً»
❌ کمترین نعمت، برخی انسانها را به باطل میکشاند تا آنجا که میگوید: نعمت حقّ من است. «هذا لِی» قیامت نیست. «وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً» بر فرض که قیامت باشد،بهترینها برای من است. «إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنی»
❌ کفّار برای خود منطق و استدلال ندارند و عقیده آنان بر اساس گمان است«وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ»
❌ شک و تردید در قیامت،نشانه کفر است«وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً ... الَّذِینَ کَفَرُوا»
👈نعمتها از خداست «أَنْعَمْنا»ولی حوادث تلخ نتیجه عملکرد یا خصلتهای بد خود انسان است. «مَسَّهُ الشَّرُّ»(شرّ به خدا نسبت داده نشده است).
💠مشکلات و تنگناهای زندگی در مقابل نعمتهای اعطا شده از سوی خداوند به او اندک است(برای نعمت کلمه «أَنْعَمْنا» آمده، ولی برای شرّ کلمه «مَسَّهُ» آمده که به معنای تماس ساده است.)
▪«نَأی» به معنای دور شدن است و هر گاه با واژه «جانب» به کار رود، کنایه از #تکبّر و #غرور است.
▪«نَأی بِجانِبِهِ» یعنی به خاطر نعمت و رفاه مغرور شد و متکبرانه خود را کنار کشید.
▪«عَرِیضٍ» به معنای پهن و کنایه از دعای زیاد است.
💠 تفاوت #غرور و #تکبر
غرور با تکبر متفاوت است. تکبر یعنی خود را بزرگتر و برتر از دیگران دیدن اما همان گونه که گفته شد غرور الزاماً همراه با تکبر نیست و تنها دلگرم شدن به غیر از خدا و به همان اندازه خود را بی نیاز دیدن از خدا غرور نام دارم. اما نکته مهم این است که غرور معمولاً منجر به ایجاد تکبر در وجود انسان میشود.