eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسیجی شهیده اشرف اکبرزاده 🌹نام پدر : محمد 🌹تاریخ تولد : اول فروردین هزاروسیصد وبیست ونه 🌹تاریخ شهادت : هزار_و سیصدوشصت وهفت_یازدهم آذرماه 🌹عروج شهید: خیابان محتشم 🌹مزار شهید: زیارت حبیب موسی ع قسمتی از زندگینامه شهید : «شهید اشرف اکبرزاده در خانوادۀ مومن و متعهد چشم به دنیا گشود و با پشت سر گذاشتن دوران کودکی و شکوفایی بهار نوجوانی علاقۀ زیادی به مسایل عبادی پیدا کرد. وی از بچّگی همراه بزرگترها در مجالس مذهبی شرکت می کرد. بسيار خوش برخورد و مهربان بود در سن جوانی هميشه پای درد و دل سالخوردگان می نشست و آنان را مورد لطف و مهربانی خويش قرار می داد. هميشه نيم ساعت مانده به اذان آماده می شد و سجاده اش را برای نماز پهن می کرد. در فعّاليّت های سياسی، اجتماعی و فرهنگی در حد توان شرکت می کرد. علاقۀ خاصی به خواندن قرآن داشت و اکثر شب ها شب زنده داری می کرد و نماز شب می خواند. اهل قناعت بود و بسيار منظم، مرتب و تميز بود. مهمان نواز بود و با دوستان و آشنایان با مهربانی رفتار می کرد.» @Hamrahe_Shohada
🍃🥀شهیده اشرف اکبر زاده قنائی ، یکم فروردین ماه 1329 در کاشان به دنیا آمد .تا سوم ابتدایی درس خوانده بود . خوش اخلاق بود و همیشه پای درددل دیگران می نشست و آنان را مورد لطف و مهربانی خود قرار می داد .نیم ساعت به اذان جا نمازش پهن بود .به قرآن علاقه خاصی داشت .در فعالیتهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در حد توان شرکت می کرد .منظم ، تمیز وبا قناعت بود . آن روز دلواپس پسر سربازش بود .در حالی که با اشتیاق به نامه پسرش گوش می داد همراه همسر و مادر همسرش به شهادت رسید . مزار این سه شهید گرانقدر در گلزار شهدای حبیب بن موسی (ع) کاشان می باشد اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @Hamrahe_Shohada
🇮🇷شهدای بانوی کاشان 🍃🥀شهیده اشرف اکبرزاده کلامی با تو «سلام بر شهیدان، سلام بر پرکشیدگان به سوی معشوق! راستی نامت چه بود؟ یادم رفته است اما نه شاید من نامت را از یاد برده باشم؛ ولی مطمئن هستم که خانواده ات هیچگاه نامت را از یاد نخواهند برد. پس باید به سراغ خانواده ات بروم و از آنها نام زیبای تو را بپرسم.» 🍃🥀«شهید اشرف اکبرزاده در خانوادۀ مومن و متعهد چشم به دنیا گشود و با پشت سر گذاشتن دوران کودکی و شکوفایی بهار نوجوانی علاقۀ زیادی به مسایل عبادی پیدا کرد. وی از بچّگی همراه بزرگترها در مجالس مذهبی شرکت می کرد. بسيار خوش برخورد و مهربان بود در سن جوانی هميشه پای درد و دل سالخوردگان می نشست و آنان را مورد لطف و مهربانی خويش قرار می داد. هميشه نيم ساعت مانده به اذان آماده می شد و سجاده اش را برای نماز پهن می کرد. در فعّاليّت های سياسی، اجتماعی و فرهنگی در حد توان شرکت می کرد. علاقۀ خاصی به خواندن قرآن داشت و اکثر شب ها شب زنده داری می کرد و نماز شب می خواند. اهل قناعت بود و بسيار منظم، مرتب و تميز بود. مهمان نواز بود و با دوستان و آشنایان با مهربانی رفتار می کرد.» عروج ملکوتی «یک روز قبل از شهادتش مادر شوهرش گفت: « دیشب خواب دیدم. عده ای یک قبر سه طبقه می کَنند و پسرم عباس هم بالای قبر نشسته است از او پرسیدم: « عباس این قبرها مال کیه؟» جواب داد: « یکی مال داداش حسن، یکی مال شما و یکی دیگه معلوم نیست مال کیه.» روز بعد بمب به خانه شان خورد و سه نفر به شهادت رسیدند این سه نفر عبارت بودند از:« حسن برادر شوهر خواهرم و مادر شوهر خواهرم بیگم مطلوبی که این خواب را دیده بود و آن یکی هم که در خواب گفته بودند معلوم نیست خواهرم اشرف اکبرزاده عروس خانم مطلوبی بودند که همگی با هم شهید شدند.» ای شهیدان عشق مدیون شماسـت هر چه ما داریم از خـون شماســت ای شقایق هـا و اِی آلالـــــــــه ها دیدگان دشـت مفتون شـماســت اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @Hamrahe_Shohada
4_5857054769935291902.mp3
4.06M
🔳 شهدای گمنام / ببرید از ما نام به باغبون بگوید دیگه لاله نکاره گوشه گوشه ی این سرزمین لاله زار... @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
بسم الله الرحمن الرحیم #قسمت_شانزدهم #داستان_عشق_آسمانی_من زندگی من و محمد پر از لحظه های عاشقان
بــســم الــلــه الــرحــمــن الــرحــیــم یــڪــے دوروزے مــونــدیــم نــجــف آبــاد 🙁 روزے ڪــه خــواســتــیــم حــرڪــت ڪــنــیــم بــیــایــم قــم عــمــه ایــنــا از قــم 😐 مــامــان بــابــاے خــودم از نــجــف گــفــتــن حــق نــداریــد بــا مــوتــور بــرگــردیــد😡 مــوتــور بــذاریــد خــودتــون بــا اتــوبــوس بــریــد 🚌 مــاهم مــیــخــنــدیــم و مــیــگــفــتــیــم :مــوتــورخــودش یــعــنــے مــیــاد قــم ؟😂😁 آخر مــا نتــونــســتــیــم اونــارو راضــے ڪــنــیــم 😒🤐 آخــرش هم قــرار شــد مــن بــا اتــوبــوس مــحــمــد بــا مــوتــور بــیــاد😥🏍 مــنـــ چــنــدســاعــتــے زودتــر از مــحــمــد رســیــدم خــونــه 😊☺️ اون چــنــدســاعــت بــهم چــنــدســال گــذشــت 😔😢 وقــتــے رســیــد مــن دم در دیــد وگــفــتــ‌:خــانــممـ ایــنــجــا چــیــڪــار مــیــڪــنــیــ؟تــوڪــوچه؟🤔😶😐 -وایــ مــحــمــد خــدارو شــڪــر اومــدیــ؟😞😔 مــحــمــد:مــگه قــرار بــود نــیــام خــانــمــم فــدات بــشــم 😍😳🤔 -😭😭😭مــن نــگــرانــت بــوووودم مــحــمــد:آذرجــان خــانــمم آروم فــدات بــشــم چــرا آخــه گــریــه مــیــڪــنــے😚🙂😘 بــبــیــن مــن ایــنــجــام صــحــیــح ســالــم 😎🙋‍♂ تــروخــدا گــریــه نــڪــن 😢😔 مــحــمــد تــا یــه ســاعــت بــاهم حــرف زد نــاز و نــوازشــم ڪــرد تــا آروم بــشــم 🙈🙈🤦‍♀😍😍 غــافــل از ایــنــڪــه چــنــد وقــت دیــگــه مــحــمــد بــراے همــیــشــه از دســت مــیــدم 😔😥 چــنــدروزے بــود حــالــت تــهوه و ســرگــیــجــه داشــتــم😫😖 🤒 مــحــمــد:آذرجــانـ پــاشــو خــانــمــم پــاشــو لــبــاســهات بــپــوش بــریــم دڪــتــر😖 😔🙁 رفــتــیــم پــیــش یــه مــامــا خــانــم دڪــتــر بــرام یــه ســونــوگــرافــے و آزمــایــش نــوشــت📋 گــفــت انــجــام دادیــد جــواب گــرفــتــیــد بــیــاریــد بــبــیــنــمــم😌 نــام نــویــســنــده:بــانــویــمــیــنــودرے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر جسد من ناپدید شد افسوس مخورید که جسد هر کجا باشد روز قیامت برانگیخته خواهد شد و اگر تأسفی هست باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت «حضرت زهرا س» خورده شود .. ✍ شهید احمد امینی❣ 🥀@Hamrahe_Shohada 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید گمنام وزارت اطلاعات محمد رضا گل محمدی در سال 1366/11/22 در تبریز دیده به جهان گشود و در تاریخ 1396/10/13 در پیرانشهر در درگیری با تیم مسلح اعزامی ضد انقلاب برای ترور و اغتشاش و غارت به فیض شهادت نائل شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. { اِلٰهی إنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُول } -در حقیقت ما گمنام و فراموش شده هستیم اینها عزیز و برگزیدگان خداوند هستند @Hamrahe_Shohada
حاج قاسم در قلب حلب @Hamrahe_Shohada
💫 در محضر شهدا💫 ﺗﺮﮐﺶ ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ سینه‌اش ﺭُﻭ ﭼﺎﮎ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺯﻣﺰﻣﻪ می‌کرﺩ. اگر تکه تکه هم بشوم دست از دین اسلام بر نمی دارم. بخدا قسم از من حقیر بشنوید مال این دنیا هیچ ارزشی ندارد و هیچ بهانه و دلیلی برای شرکت نکردن در جنگ را ندارید. ولی حب دنیا و سستی ایمان نمی گذارد شما بسوی خدای خود بشتابید. ... ، 🥀@Hamrahe_Shohada 🥀