سالگرد شهادت #شهیدمصطفیردانیپور 🌱
گفتم:با فرماندتون کار دارم.
گفت: الان ساعت ۱۱ است، ملاقاتی قبول نمیکند.
رفتم پشت در اتاقش.
در زدم، گفت: کیه؟
گفتم: مصطفی منم.
گفت: بیا تو.
سرش را از روی سجده بلند کرد، چشمهایش سرخ، خیس اشک.
گفتم: چی شده مصطفی؟
زل زد به مهرش.
گفت: ۱۱ تا ۱۲ هر روز را فقط برای خدا گذاشتهام، برمیگردم کارامو نگاه میکنم. از خودم میپرسم، کارهایی که کردم برای خدا بود، یا برای دل خودم.
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۵/۲ 🥀
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada