eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر شهید از خاطره مشترک شهید حاج‌قاسم سلیمانی با فرزندش می‌گوید: به من خبر دادند که حسین هرشب از سنگر به بیرون می‌زند که گفتم مواظب حسین باشید، یک بار حاج‌قاسم به حسین می‌گوید حسین شما امشب پیش من بخواب و اسلحه اش را گرفتند و تحویل دادند که دیگر اسلحه ای نداشته باشد، حاج‌قاسم تعریف می‌کرد وقتی صبح از خواب برای نماز بیدار شدند دیدند حسین نیست و به بیرون رفتند دیدند حسین با یک تکه چوب 3 اسیر عراقی را گرفته و آمده است که با دیدن این صحنه قاسم سلیمانی به حسین می‌گوید حسین تو لباس من را بپوش و من لباس بسیجی تو را که حسین لبخندی میزند و میگوید شما در لباس خودت فرمانده باش و من هم در لباس خودم همان بسیجی و انجام وظیفه می‌کنم. 🌷شهید حسین چریک🌷 @Hamrahe_Shohada
😂 اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً😁 استاد سرکار گذاشتن بچه‌‌ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبه‌رو می‌شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ 🚓و تانک آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟» آن برادر خیلی 😠جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص🤲 برمی‌گردد والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین»😊 طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آورده‌ای؟»😇 @Hamrahe_Shohada
🔰 قسمتی از وصیت نامه شهید؛ جسدم را در میان پرچم جمهوری اسلامی ایران به خاک بسپارید. آن زمان که جسم بی جان مرا در صحراها و یا دریاها و با کوه ها و دشتهای کشور پهناور و عزیزمان پیدا می کنید، بدانید آرزویم این بود که جسدم را با گلاب قمصر کاشان بشویند و در میان پرچم جمهوری اسلامی ایران بپیچند و به خاک بسپارند. شهید عادل حاوی زاده🌷 هفده ساله، شهادت: ۱۳۶۳، جزیره مجنون @Hamrahe_Shohada
گر نثار قدم یار گرامی نکنم گوهر جان به چه کار دگرم بازآید خوزستان_شوشتر :۱۳۶۱عملیات والفجر مقدماتی 🏴 @Hamrahe_Shohada
⚘﷽⚘ ▫️بخشی از وصیتنامه‌: در آن لحظه که روح شهید به‌سوی او اوج می‌گیرد با خون خود ثابت می‌کند که ارزش این زندگی و جهان تنها در قطرات خون او نهفته است و آن قطرات را با هیچ چیز دیگر نباید معامله کرد، این است معنای شهادت. گواهی به اینکه باید به حق جان فروخت و به لقایش شتافت، آری ای دوستان فرصت‌ها اندک است و به فرمایش علی (ع) چون ابر گذرا هستند و اگر غفلت نمائیم از آن‌ها استفاده نخواهیم نمود. 🌷شهید سیدکاظم‌ حاج‌آقامیری🌷 شهادت: ۱۳۶۲/۱/۲۲ عملیات‌والفجر یک 🏴 @Hamrahe_Shohada
مـاجـراے ایـن عـڪس چـیـست؟ سـمـت راسـت:شهیـد حـجـت مـقـدم نـفـر وسط:آقـاعـطـا سمـت چپ: شهیـد مالڪ اوزمچلویی شـهادت:۱۳۶۶/۱۱/۱؛ عـمـلـیـات بــیـت الــمـقـدس۲ اما ماجرای عکس: زمستان سال شصت وشش عملیاتی به نام بیت المقدس دو در منطقه غرب کشور در کردستان صورت می گیرد در ساعات ابتدایی بامداد اول بهمن طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی عراق و در جنگ روبرو توسط تیر بار عراقی در تاریکی شب این دو شهید بزرگوار به شهادت میرسند همرزمان این شهدا این عزیزان رو زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا و چند نفر دیگه می مانند تا حتما دوستانشون رو برگردونن... روزها به خاطر داشتن دید توسط دشمن حرکتی نداشتن و در تاریکی شب و در اون برف و سرما و کوهستان، شهدا رو روی دوششون حمل میکردن... سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس و چند تا عکس دیگه به یادگار می مونه... دعای مادران شهدا همیشه پشت سر عزیزانی ست که نگذاشتند مادرها چشم انتظار بمانند... 🏴 @Hamrahe_Shohada
☘تلنگر ناب شهید به ملت شهیدپرور☘ تکه از میراث گرانبها 🌸شهید احمد خانی : 🌸 🌹اى ملت شهيدپرور زنجان خدا نكند در رختخواب بميريد كه امام حسين (ع) در ميدان جنگ شهيد شد. 💎اى مردم خدا نكند درذلت بميريد كه حضرت على (ع) در(محراب عبادت) شهيد شد.🌹 🏴 @Hamrahe_Shohada
🌺┉❀✾«🌺»❥ًً🌺┉❀✾«🌺 پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت: ((جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !)) از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: امیر ناصر سلیمانی. از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود ((شهید امیر ناصر سلیمانی)). بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد. خاطره ای از شهید ناصر سلیمانی 🏴 @Hamrahe_Shohada
‍ ✅ شهیـــدی ڪــه ســــر مـــــزار خــــودش فاتحــــه میخــوانــــد ... رفت ڪنار یڪ قبر خالی نشست و فاتحه خواند . همیشه برای شهدای آینده فاتحه می‌خواند . من هم ڪنارش نشستم و برای شهیدی ڪه قرار بود در آینده توی قبر دفن شود ، فاتحه خواندم . پرسید : «می‌دانی این قبر مال ڪیه؟» گفتم : «نه ! این قبر ڪه هنوز خالی است .» نگاهم ڪرد و گفت : «اگه خدا قسمت ڪنه ، این‌جا قبر من می‌شه .» ...تعداد زیادی از شهدای والفجر 8 را برای خاڪ‌سپاری به گلز‌ار شهدا آوردند . شهدا را ڪه دفن کردند ، یاد حرف آن روزش افتادم . توی همان قبری دفن شده بود ڪه قبلا گفته بود ... 🌹سردار شهید حمیدرضا جعفرزاده‌پور ، جانشین تیپ تخریب لشکر 41 ثارالله (ع)🌱 🏴 @Hamrahe_Shohada
⚪️ خدا عاشقش شد اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا می‌کرد ، می دیدم که بعد از نمـاز از خدا طلب شهادت می‌کند. نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمی‌شد، دیگر تحمل نکردم ، یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی، شهیــد می شی! حتی جلوی نماز اول‌وقت او را می‌گرفتم! اما چیزی نمی‌گفت . دیگر هم نماز شب نخواند.! پرسیدم : چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندیــد و گفت: کاری‌و که باعث ناراحتی تو بشه در این خونه انجام نمیدم، رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری امام زمان هم راضی تره. بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمی‌کرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا ، ولی براش دعا نمی‌کنم! چون خودِ خدا باید عاشقم بشه تا به شهـــــــادت برسم . گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقــت بشه چیکار کنیم؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون می‌شناسه؟! راوی: همســر شهیــــد @Hamrahe_Shohada
🔹 رضا سال ۶۱ در عملیات رمضان مفقودالاثر شد. سال ۸۳ خبر آوردند که دیگه منتظر نباشید. اثری از رضا نیست و شهید جاویدالاثر است. 🔹 براش مراسم گرفتند و تو گلزار شریف‌آباد اردکان یزد سنگ قبر گذاشتند. چیزی نگذشت که پدر شهید دق کرد و از دنیا رفت. مادر شهید اما همچنان منتظر است. حالا چهل سال گذشته و مادر همچنان منتظره. برای پیرزن دیگه هیچ حس و حالی نمونده. فقط انتظار و تمام. 🔹 این روزها که دوباره عطر شهدای گمنام در ایران پیچیده، تابوت شهید گمنامی رو بردند گذاشتند کنار بستر مادر. عکس‌های رضا رو هم گذاشتند بالای سرشون. 🔹 عکسی که از این لحظه گرفتند رو ببینید. مادر، رضا، شهید گمنام! 🔹 اگر می‌تونستم این عکس را به همه مردم ایران نشون میدادم و میگفتم شما یه جمله بگید و بنویسید. 🔺 خودم فقط یه جمله می‌نویسم: «مادر، عشق، پسر!» همین؛ تمام! 🏴 @Hamrahe_Shohada
🌹شهیدی که به دلیل نورانیت چهره، منور نام گرفته بود شهید عباسعلی کریم آبادی اینقدر نورانی بود که وقتی وارد اتاق می شد من چراغ را خاموش می کردم دوستان همرزم اعتراض می کردند که چراغ را روشن کن !!! من می گفتم تا وقتی منور هست چراغ لازم نیست . 🌹خداوند بدلیل معصومیت ایشان نوری در چهره او قرار داده بود که بهش می گفتیم " منور " وقتی ایشان به درجه رفیع شهادت نایل آمد دوستان برای اعلام خبر شهادت به خانواده ایشان مراجعه کردند پدرشان گفته بود: قبل از اینکه چگونگی شهادت او را بیان کنید چند سوال می پرسم  ۱. عباس آیا سر به تن دارد ؟ گفتیم نه ۲. آیا دو دست دارد ؟ گفتیم نه پدرشان با یک اطمینان خاطر گفت : خیالم راحت شد پرسیدیم چطور؟؟!! 🌹گفت : دلیل انتخاب نام عباسعلی این بود قبل از اینکه او بدنیا بیاید خواب آقا ابوالفضل العباس (ع) را دیدم و به همین دلیل نام او را عباسعلی گذاشتم و من اطمینان داشتم که او نیز همانند آقا ابوالفضل العباس (ع) به شهادت می رسد . ✍راوی جانبازتخریبچی اویس زکی خانی "شهید عباسعلی کریم آبادی" @Hamrahe_Shohada