eitaa logo
مجله مجازی همرزم
1.5هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1هزار ویدیو
38 فایل
😎محتوای زیرخاکی شهدا 🕊️ 📱اطلاع رسانی برنامه ها و اخبار 🕊️ ارتباط با خادم‌الشهدا👇 @Hamrazm_mag_admin آدرس اینستاگرام ما 👇 https://www.instagram.com/hamrazm.mag
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹مرگ سرخ شهدا 🕊خودشان را شناخته‌اند و بر اساس مبانی عقیدتی و ایدئولوژیکی که دارند حرکت می‌کنند و در این راه به درجه رفیع شهادت🕊 نائل می‌آیند و مرگ مطلبی حق است. این نیست که ما بتوانیم از مرگ فرار بکنیم حالا اگر شهید🕊 نشویم این نیست که زنده بمانیم و عمر ابدی داشته باشیم و چه بهتر که ...🕊 📝بخشی از مصاحبه رادیویی . . . . آدرس ما👇: 🆔@hamrazm_mag
SHAHIDKAZEMI.IR17.mp3
زمان: حجم: 2.45M
🎧شهید حاج احمد کاظمی 🍃ما در مقابل شهدا🕊 مسئولیت داریم در قبال بچایی که میشناختیمشون تاریخ برای ما اونارا وصف نکرد ما 🕊حسین خرازی را با همه وجودمون درکش کردیم که یه بچه خدایی بود 🕊شهید بروجردی با تمامی وجودمون درکش کردیم که نفس کشیدنشم برای خدا بود 🕊حسن باقری با تمامی وجود درکش کردیم که فدا شد برای خدا و هزار بار دیگه هم زنده بشه همون خواهد بود اخلاص 🕊مهدی باکری و .... . . 💔 🕊 . . آدرس ما👇: 🆔@hamrazm_mag
دفتر دل .wav
حجم: 444.4K
📒دفتر دل 🎙شهید سید مجتبی علمدار . . 🌟اینجا‌ قرارگاه شهداست👇 🆔@hamrazm_mag
📝لبخند‌بزن‌رزمنده🙃 📝در منطقه فعالیت‌های تبلیغاتی محور را انجام می‌دادیم. در طول خط تابلوهایی زده بودیم که این جمله روی یکی از آنها نقش بسته بود(برادر رزمنده لبخند بزن🙂). هر کسی این تابلو را می‌دید تبسمی بر لبانش می نشست. یک روز برادر موحددوست که در آن منطقه مسئول محور بود، نزدیک سنگر تبلیغات آمد و صدا زدند : مسئول تبلیغات این‌جاست❓ از سنگر بیرون آمدم حاج علی را نمی‌شناختم و فقط نامش را شنیده بودم. پرسید این چیه روی این تابلوها نوشته‌اید⁉️ گفتم: کدام تابلو⁉️ با لبخند گفت: برادرلبخند🙃 بزن. ناگهان چشمم به تابلوی که کنده بود افتاد. گفتم: چرا تابلو را کندید‼️ ایشان با لحن آرام و شاد گفتند: لبخند بزن رزمنده🙂 و گفتند: ما خودمان بی مزه‌ایم❗️ گفتم: اگر بی‌مزه تشریف دارید تابلو را بی‌جا کندید. ایشان وقتی دیدند من عصبانی شدم با لبخند از من خداحافظی کردند و رفتند. در آن موقع یکی از رزمنده‌ها گفت: ایشان را نشناختی⁉️ او موحددوست مسئول محور بود. با خودم گفتم: با این‌‎که مسئول محور بودند چه آرام و باوقار با من صحبت کردند و از رفتار خودم خجالت🤗 کشیدم. از آن روز هر وقت حاجی را میدیم سرم را پایین می انداختم و ایشان هم تا نگاهشان به من می‌افتاد می‌خندید😂. 📝راوی: سعیدتمیزی . . . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag
D5069841-5D8F-4FD0-B7EA-F1C29289AB8E.wav
حجم: 473.7K
🎙دلتنگ شهیدان 🌷دل از یاد شهیدان تنگ‌‌ دارم حال و هوای لحظه‌های جنگ دارم فرسنگ ها دورم ز وادی محبت با یک دل‌خسته ز نیش سنگ تهمت 🕊از بخت بد درب شهادت شد بسته .... 📻 پ.ن:اللهم الحقنا‌ بالشهدا و الصالحین🤲 🌷شبتون شهدایی 🕊عاقبتمون به‌خیر . . . . 🌟اینجا‌ قرارگاه شهداست👇 🆔@hamrazm_mag
شهدایی🕊 🕊اهل دل که باشى دوچيز را خوب يادميگيرى..!! 🌺جداشدن از زمين.. 🌺پريدن به آسمان.. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✍پ.ن: محکمه‌ی 🕊 محکمه‌ی عدلیست که مارا در آن به محاکمه می‌کشند از این محاکمه بیرون می آییم⁉️ . . . . 🌟ستارگان‌درخشان برترین انتشارات دفاع‌مقدس👇 🆔@setaregaannderakhshan 🌟کنگره‌ملی‌شهدا استان‌اصفهان👇 🆔@setareganederakhshan 🌟 اولین‌مجله‌مجازی‌دفاع‌مقدس👇 🆔@hamrazm_mag
🖇در پناه خدا 😁 ✍منطقه ناامن بود و دور افتاده. جلسه طول کشید، مجبور شدند شب را همان جا بخوابند. حاج اکبر شب بخیری گفت و خوابید. بقیه تصمیم گرفتند به نوبت تا صبح نگهبانی دهند. صبح که بیدار شد، گفت:« چه خواب خوبی دیشب رفتیم☺️.» بچه‌ها با ناراحتی گفتند:« چه خوابی⁉️ما که یا نگهبانی می دادیم یا از ترس خوابمان نمی برد.» خندید و گفت:« شما اشتباه کردید که نخوابیدید. من همه ی شمارا دیشب به خدا سپردم و خوابیدم.» 🕊سردار شهید اکبر آقابابایی 📚منبع: کتاب با این ستاره‌ها ✍پ.ن: در پناه خدا باشید 🕊 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┄┄ . . 🌟اینجا منزلگاه است👇 🆔@hamrazm_mag