(❤️) #مادر_تحصیلکرده_بود! متاهل که شد خانه داری را ترجیح داد و از خیر کارش گذشت! راستش نه اجبار پدر در کار بود... و نه هیچ چیز دیگر! اما صلاح را بر این دیده بود که خانه داری کند آنهم با چاشنی عشق و محبت..😊 هر چـه که می پخت هر چه که میکرد... همه با عــشق بود و عــشق... بـی مــزد و بـی مـنت... آخ بوی کته ساده اش وقتی فضای خانه را پر میکرد؛ روده بزرگه دعوایش با روده کوچیکه هر لحظه بیشتر میشد چه برسد به قرمه سبزی و دلمه بادمجانش... پدر نیز قدر دان محبت های بی چشم داشت مادر بود... شب ها که می آمد؛ با چهره بشاش وارد خانه میشد کمک حال مادر بود... اما مادر میگفت: "دوس دارم خودم برایت غذا را در بشقاب بکشم! چای روی سمار ذغالی دم کنم...در استکان کمر باریک بریزم و دستت دهم" مادربزرگ هم در جوابش میگفت: "شوهرت را با اینکارها لوس میکنی آخر عروس..!" اما حرف مادر چیز دیگری بود... 👌 او باور داشت:جهاد زن شوهر داریست #یادم_هست؛ روزی که شنید بانویی کار در خانه را به سرویس دهی در اندرونی تشبیه کرده... آنهم بانویی چادر به سر،که بر سر داشت یادگار مادر..!! با خودم گفتم الان هست که دلش بشکند! اما او بلند شد و رفت سراغ چشیدن طعم فسنجان که سفارش پدر جان بود در همان حین گفت: زهرای اطهر خانه دار بود و به خانه داریش افتخار میکرد... از بس نسبت به همسر و فرزندانش دلسوز بود،او را حانیه نامیدند... بانو به وقتش هم زنان مدینه را در مورد مسائل شرعی و دینی و...کمک میکرد... #بی‌انصافیست شغل خانه داری و خانواده داری بشود کلفتی و سرویس دهی در اندرونی!!! و بعد از چشیدن طعم فسنجان، زیر لب گفت: "بی خود نیست که از دامن زن، مرد به معراج می رود..!" #جهاد_زن_همسر_داریست #خانه_داری_و_خانواده_داری @hamsafar_TA_khoda