eitaa logo
همسفرتاخدا
812 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
828 ویدیو
10 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم کانال همسفرتاخــدا برای آمادگی مجردهاوخودسازی متاهل هاتاسیس شده✅ مطالب روزانه کم تبلیغ تبادل ومطالب متفرقه نداریم❌ ادمین کانال؛https://daigo.ir/secret/7173629350 دل هرکی با یاری خوشه.! #دلِ_ما_با_حسینِ...❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 همراهان همیشگی کانال 🌷 با سلام . ان شاء الله که حال همه ی اعضای کانال خوب باشه💐 خطاب به مجرد ها و متاهل ها🎀 دوستان هیچ وقت از لطف خدا و عنایت شهدا غافل نشید .. زندگی تون رو بر مبنای رضایت خدا قرار بدید که ان شاء الله زندگی پر از شیرینی نصیب تون بشه...🌹💛 من چند ماهی هست که ازدواج کردم با کسی که از خود شهید ابراهیم هادی خواسته بودم❤️ کسی که لیاقت منو داره خواستگاریم بیاد و منو فقط ب خاطر خودم دوست داشته باشه نه به خاطر پول ؛کار ؛ثروت ... شاید باورتون نشه من و همسرم دقیقا در رفتار و خصوصیات اخلاقی شبیه به یکدیگه هستیم 😍 💕و ایشون از دوستداران شهدا در رفتار و عمل.. 🌷این چیزی که گفتم بابت این بود که اول آشنایی هر چقدر بیشتر همدیگه رو بشناسید در رفتار و عمل زیر نظر خانواده تون و اصلی ترین معیار برای یک زندگی و طرف مد نظرتون باشه بعد سایر موارد در سایه این دو معیار اصلی قرار بگیرند زندگی تون واقعا زندگی ای خواهد بود 💞 و اینکه وقتی وارد زندگی مشترک شدید و داشته باشید هر دو احترام به پدر و مادر همسر جز واجبات زندگی تون باشه..دعای اونها حتما بدرقه ی راه زندگی تون قرار میگیره😉 اینها رو در زندگی تون هیچ وقت فراموش نکنید .. باهم مثل دوتا باشید ..❤️ هیچ کدوم تون بر دیگری سبقت نگیره مگر در مهربانی و دوستی و محبت از یکدیگه..💕 🌷و جوونهایی که مجرد هستید از گناه هایی که فکر میکنید گناهی نیستند برای شما ..مثل و حتی برای یک لحظه نزدیک نشید از گناه دوری کنید و توبه واقعی تا خدا خودش بهترین یار رو براتون بفرسته❤ التماس دعا . یاعلی✋
هدایت شده از کانال کمیل
✍یه روز اومد تو زندگیم و نابود کرد و رفت...! 🍃
همسفرتاخدا
سلام علیکم. استفاده از #تجربه✨ من 18 ساله بودم، وارد دانشگاه شدم، یه دختر آفتاب مهتاب ندیده ی سن
ادامه.... تا رسیدیم به درگیری های انتخاباتی... به راهپیمایی هایی مثل روز قدس و 22بهمن... به شرکت توی هییت های ایام فاطمیه و محرم! به شب های قدر، که من هررررچی خاطره ی تلخِ از اون شب ها دارم... چون رسما و شرعا شوهر برای من محسوب میشدن، بااینکه من هنوز خونه ی پدرم بودن، برای من همه ی اینها رو قدغن کرده بود... میگفت حق شرکت تو هیچکدوم و نداری، من قبول ندارم اینارو، نمیزارم زنم هم شرکت کنه! و من کارم فقط اشک بود و گریه... به خانواده م هنوز چیزی نگفته بودم، ولی متوجه اختلافات ما شده بودن... تا شب های قدر، من فصل امتحانات ترمم بود، خانواده م تصميم گرفتن برن مشهد، ولی من باهاشون نرفتن بخاطر امتحانات. موندم خونه، تو این زمان ارتباط ما قطع شده بود، و هیچ خبری از هم نداشتيم، تا یه روز اومد خونه ی پدری م، من خوشحال شدم که امشب شب قدر یه جایی هییت میرم، عاخه تنها بودم نمیتونستم خودم تنهایی جایی برم، نیاز داشتم یه مرد کنارم باشه، وقتی اومد، جریان و بهش گفتم، با عصبانیت بهم گفت من این چرت و پرت هارو قبول ندارم، شب قدر دگ چه کشکیه، الانم اومدم باهات اتمام حجت کنم... گفتم قول و قسم و عهدت با امام رضا رو یادت رفته؟ گفت امام رضا دگ کیه؟ کدوم قول و عهد برو بابا مسخره بازیه همه ی اینها... و منو زیر بار کتک گرفت و با کلی عربده و داد از خونه پدری م خارج شد... مخلص کلام علاوه بر اینکه اعتقادی به حضرت آقا و نظام نداشت و کلا مخالف رهبری بود، دین و مسلمونی ش هم دچار شک و شبهه بود! آخرین باری که پدرم باهاش صحبت کرد، ازش پرسيد تو ک میدونستی دختر من و خانواده من چنين اعتقاداتی دارن چرا قبول کردی و به دروغ گفتی من هم همینطورم؟ به پدرم گفته بود، چون عاشق شده بودم، میخاستم به هرررشکلی دختر شما رو به دست بیارم و به دوستام و خانواده م ثابت کنم که من میتونم وارد چنین خانواده ای بشم! ولی الان دگ خوشم نمیاد ازتون!!!! واقعن از یادآوری اون روزهای تلخ و سخت عذاب میکشم... و این شد که من با بخشیدن مهریه م جدا شدم و برچسب مطلقه خورد به پیشونی دختری که چند ماه عقدِ یه پسر بوالهوس بوده... اینکه بعدا فهمیدم اهلِ چه جور خلاف ها و... بوده بماند مه هیچوقت هیچ جا نگفتم و آبروش رو حتا جلوی خانواده ش نریختم... اما خدا همیشه جای حق نشسته... خدا بهم کمک کرد امام رضا بهم کمک کرد شهید هادی، داداش ابرام ناجی زندگی من شد... و بعد از 3 سال، جوری که خودمم نفهمیدم چطور پسری به خواستگاری م اومد که عیب منو(مطلقه بودن) رو حُسن میدید و میگفت ... الان حدودا دو ساله از زندگی مشترکم میگذره، خدا بهمون فرزند عطا کرده که ان شاالله 1ماهه دگ پا به این دنیا میزاره... و این داستان رو برایش خواهم گفت که گولِ آدم های به ظاهر مذهبی رو نخوره، چون اگر در بطن شون بری و دقت کنی میفهمی که مذهبی نما هستن و دروغگو! من هم بخاطر سادگی و هیجانات دخترانه م اون زمان به این نکات ریز دقت نکردم و توی دام افتادم... امید وارم صحبت هام کارساز باشه برای دوستی که گفتن از تجربه م بیشتر بگم... یاعلی مدد