eitaa logo
همسفر با شهدا
103 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
440 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍شهیدی که در هنگام شهادت با وجود پیکر دو نیم شده اش تا بیست دقیقه امام زمان عجل الله را صدا می زده است. 🌹سردار شهید مهدی کازرونی 🔹از نظر جسمی خیلی قوی بود و با قرآن مأنوس بود. 🔸با اینکه بچه ها کوچک بودند می گفت سعی کن بین الطلوعین بیدار باشند و بدون وضو آنها را شیر نده. 🔹عاشق امام زمان عجل الله بود حتی وقت شهادت تا ۲۰ دقیقه بعد از آنکه پیکرش دو نیم شده بود امام زمان عج را صدا می کرده است. ✅راوی همسر شهید مهدی کازرونی @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3659600836.mp3
18.07M
جانا جانا مهدی زهرا یا مولانا مهدی زهرا متی ترانا مهدی زهرا جانا جانا جانا جانا… دلخوشی دنیای من میدونی که چقد دوست دارم ای آقای من … غصه ها بی معنی میشه … یعنی میای میبینمت یعنی میشه؟ فرمانده سلام ای مهربونتر از مادر و بابام کاری کن که بازم به چشمت بیام تو لشکر سید علی سرباز شمام منتظرت بودم منتظرت هستم آقای مهربون دستاتو بزار تو دستم یک ساله که با تو یه عهدی هستم پای تموم قول و قرارام هستم فرمانده سلام ای مهربونتر از مادر و بابام کاری کن که بازم به چشمت بیام تو لشکر سید علی سرباز شمام من سربازتم… دیدی دنیارو برات به هم زدم من سربازتم… مثل شیخ احمد کافی فقط از تو دم زدم من سربازتم … مثل میرزا کوچک با نهضتت علم زدم من سربازتم … یه نگام بکن از اون نگاهی که به حاج قاسم کردی من سربازتم … انقده برات دعا کردم و میکنم که زود برگردی من سربازتم … من سربازتم کلنا فداک یا فرمانده جانم فرمانده جانم مهدی فرمانده سلام ای مهربونتر از مادر و بابام کاری کن که بازم به چشمت بیام تو لشکر سید علی سرباز شمام قول میدم برات یار باشم قول میدم یه عمار باشم قول میدم مثل آرمان علی وردی من پای کار باشم قول میدم مثل حاج قاسم یه جان فدا بشم قول میدم مثل سربازای گمنام توی دل تو جا بشم مثل حاج همت منم محبوب خدا بشم میخوام همه تلاشمو بکنم دنیا صاحب الزمانی بشه اینقده اسمتو صدا میزنم تا اسمت یه روز جهانی بشه …✋❤️ @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅السّلام علیکَ ایُّها المقدَّمُ المأمول...✋ 🌱سلام بر تو ای مولایی که آرزوی آمدنت بهترین آرزوهاست و آرزومندان و منتظرانت، برترین مردم تاریخ... 🌱سلام بر تو و بر روز آمدنت... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان 🤲 @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز جوان رو به علی اکبر هایی که جوانیشون رو فدای امنیت ما کردن تبریک میگیم😍 🌷صبحتون شهدایی🌷 @hamsafar_ba_shohada
از تیپ فاطمیون علاقه ی ویژه ای به داشت و در هیات فعالیت می کرد و در یادداشت هایش سخن از ایشان می گوید و حتی گروهان خودش در جبهه های مقاومت را به نام ایشان نامگذاری نمود . 🌹 خدایا من رو بپذیر ... رسیدن به سن ۳۰ سالگی بعد از آقا علی اکبر (علیہ السلام) برام ننگه تن و بدن سالم داشتن اصلا نمیتونم تصور کنم فرق سالم بعد از آقا علی اکبر (علیه السلام) رو اصلا نمی خوام . @hamsafar_ba_shohada
عرض من این است که باید شانه‌های خود را زیر بار دشوار کوچک و بزرگ بدهند ؛ کشور این است ما در بایستی کشور را بر دوش جوانها قرار بدهیم @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ...✋ 🌱سلام بر آن مولایی که آینه ی تمام نمای خداست. سلام بر او و بر روزی که تمام خلق در آینه وجود او، خدا را به تماشا خواهند نشست... 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس. 🤲 ❤️ @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 ⭕️ هميشه عادت داشت، وقتي من وارد اتاق مي شدم، بلند ميشد و به قامت مي ايستاد.🌹 يك روز وقتي وارد شدم روي زانوانش ايستاد. ترسيدم😨، گفتم: عباس چيزي شده، پاهايت چطورند؟ خنديد و گفت: «نه شما بد عادت شده ايد؟😁 من هميشه جلوي تو بلند ميشوم. امروز خسته ام. به زانو ايستادم».☺️ ميدانستم اگر سالم بود بلند ميشد و مي‌ايستاد. اصرار كردم كه بگويد چه ناراحتي دارد ⁉️ بعد از اصرار زياد من گفت: چند روزي بود كه پاهايم را از پوتين در نياورده بودم👞. انگشتان پاهايم پوسيده است. نميتوانم روي پاهايم بايستم.😔 عباس با همان حال، صبح روز بعد به منطقه جنگي رفت.... 🌹 @hamsafar_ba_shohada
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 خبر شهادتش را روز شنیدم، خونه بودم یکی از رفقا زنگ زد و پرسید "جواد کجاست؟" گفتم "چند شب پیش باهم بودیم؛ فرداش بازم رفت..." گفت "خبری ازش داری؟" گفتم نه گفت " انگار شده " خندیدم... گفتم: "جواد و ؟ " ظهر بود، خوابیده بودم، وقتی بیدار شدم، دیدم حسن محسن محمد .... ۸ نفر زنگ زدن تعجب کردم! زنگ زدم به مسلم پرسیدم : "چه خبر شده؟" گفت: پرید... گفتم: "مگه کفتره که بپره؟" گفت: " شد " وا رفتم... از خونه رفتم بیرون، اما اصلا نفهمیدم چطوری رفتم خونه حج اقا، دیدم همه نشستن... شب شد... رفتیم کوه سفید، جزءخوانی با قرآن گذاشتیم با گریه برداشتیم کلا دیوانه بودیم تا حدود بیست روز هم که نبود نمیومد تو این چند روز که نبودش حالمان خوش نبود... عصبی بودیم، می گفتم نمیاد دیگه تا بیاد، مُردیم و زنده شدم دیگه ببین خانوادش چی کشیدن؟!!! بیقرارےها بود.... تا اینکه اومد ، می گفت: " نترس حواسم بهت هست دلم به همین حرفش خوشه ، فقط همین"... راوی : @hamsafar_ba_shohada
آمده بود مهمانی سر سفره هم نشسته بود اما دست به غذا نمی‌زد زن دایی پرسید: محمدعلی! مگر گرسنه نیستی؟ همانطورکه سرش پایین بود جواب داد: می‌توانم خواهشی از شما بکنم!؟ می‌شود چادرتان  را سرتان بکنید؟ آن روز یازده و دوازده سال بیشتر نداشت. شهید محمدعلی رجایی🕊 @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 شهادت داستان‌ِماندگارآنانیسٺ که دانستند‌دنیا،جای ماندن‌نیسٺ....! 🌹سلام صبحتون شهدایی🌹 @hamsafar_ba_shohada
♡﷽♡ ❣ 🌱می‌درخشد ... نور، فوقَ کل نور 🍂می‌شود قلبم پر از شوق حضور 🌱لیلةالعشق است و می خوانم دعا... 🍂رَبّــــنا عَـجــّلْ لـَنا يَومَ الظــهور  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳 به‌مناسبت ، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیش از ظهر امروز (دوشنبه) در محوطه‌ی دفتر رهبری نهال کاشتند. ۱۴۰۱/۱۲/۱۵ @hamsafar_ba_shohada
در تلفنم، نام همسرم را با عنوان ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده ای قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره اش را بگیرم وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان "شریک جهادم و مسافر بهشت" ذخیره کرده بود گفت: از اول زندگی شریک هم بوده ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش ترین دارایی ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم. آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم شام غریبان امام حسین علیه‌السلام بود که در خیمه محله مان شمع روشن کردیم ایشان به من گفت دعا کنم تا بی بی زینب قبولش کند من هم وقتی شمع روشن می‌کردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود، من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت الشهدا قرار دهم شهید راوی همسر شهید @hamsafar_ba_shohada