🌷 #شهید_بهنام_محمدی
🍃تولد : ۱۳۴۵/۱۱/۱۲ - خرمشهر
🍂شهادت : ۱۳۵۹/۷/۲۸ - خرمشهر
🍁آرامگاه : مسجد سلیمان
🌸بهنام در تاریخ ۱۳۴۵/۱۱/۱۲ در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به دنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار. مهر ۱۳۵۹ بود که جنگ شروع شد. بهنام تصمیم گرفت بماند بمباران هم که می شد بهنام ۱۳ ساله بود که می دوید و به مجروحین می رسید.
🌺به سقوط خرمشهر چیزی نمانده بود. بهنام می رفت شناسایی چند بار او گفته بود: "دنبال مامانم می گردم گمش کردم" عراقی ها فکر نمی کردند بچه ۱۳ ساله برود شناسایی رهایش می کردند .
🌼یک اسلحه به غنیمت گرفته بود با همان اسلحه ۷ عراقی را اسیر کرده بود.
🌸شهر دست عراقی ها افتاده بود در هر خانه چند عراقی پیدا می شد که کمین کرده بودند یا داشتند استراحت می کردند خودش را خاکی می کرد موهایش را آشفته می کرد و گریه کنان می گشت خانه هایی را که پر از عراقی بود به خاطر می سپرد و نتیجه شناسایی را پیش فرمانده می برد.
🌺درگیری در کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) زیاد شده بود که ناگهان متوجه شدند که بهنام گوشه ای افتاده و از سر و سینه اش خون می جوشید پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۱۳۵۹/۷/۲۸ پر کشید.
📝زندگینامه شهید در وبلاگ «همسفر شهدا»
🆔 http://hamsafarshohada.blog.ir
🔰شهیدی که در قبر #اذان گفت
🌷 #شهید_عبدالمهدی_مغفوری
💠شهیدی که مزارش بارها توسط #رهبر زیارت شده است.
🌸پس از شهادت عبدالمهدی مغفوری در #عملیات_کربلای۴ ، پیکر پاکش را برای تشیع به #کرمان آورده بودند.
🌺خانواده شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زدند.
🌼مادر خانم شهید مغفوری روایت می کند ، وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم، با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید به تلاوت سوره مبارکه #کوثر مترنم است
🔹و پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطرهای شگفت دارد:
🔸وقتی میخواستیم شهید را به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به یکباره منقلبمان کرد، وقتی پیکر شهید را در قبر میگذاشتیم صدای #اذان گفتن او را شنیدیم.
✅مزار #شهید_عبدالمهدی_مغفوری در گلزار شهدای مسجد صاحب الزمان #کرمان قرار دارد و عاشقان راه عشق و #شهادت بر گرداگرد شمع وجودش پرواز می کنند.
همسفر شهدا
⚽️شادی پس از گل «مهدی ترابی» بازیکن تیم #پرسپولیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبتهای «ترابی» بازیکن تیم #پرسپولیس در مورد شادی بعد از گلش
🔹شادی بعد از گلم دلی بود. هدفم فقط گوشزد کردن یک نکته به #مسئولان بود.
🔰 #همسفر_شهدا
✅یکی از رفقای قدیمی، سید را دید. باتعجب پرسید: طلبه شدی!؟ سید گفت: چطور مگه!
🔹دوستش ادامه داد: مرد حسابی، مگه تو نمیخوای زندگی تشکیل بدی. از کجا میخوای پول بیاری!؟
🔸سید گفت: همه چیز دست خداست. خدا گفته: شما دین من رو یاری کنید من هم شما رو یاری میکنم.
✅در ثانی مگه اونهایی که حوزه رفتند خانواده تشکیل ندادند. حوزه شاید درآمد کمتری داشته باشه ولی برکت داره. بعد هم آیه قرآن را خواند که میفرماید:
💠"از هر گروهی باید عدهای برود و دین را بیاموزند و به دیگران یاد بدهند."
🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی
💠أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی
🔹ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
🔸مهمان تو و سُفره ی احسان تو بودم
🔹تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد
🔸زان روز چو آهوی بیابان تو بودم
🔹طوفان عجیبی ست؛ غمِ عاشقیِ تو
🔸چون موج اسیر تو و طوفان تو بودم
🔹ای گنبد تو عشق، منِ خسته دل ای کاش
🔸چون کفتر پر بسته ی اِیوان تو بودم
🔹یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست
🔸ای کاش زِ زُوّار خراسانِ تو بودم