eitaa logo
همسفرتاخدا
887 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
926 ویدیو
10 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم کانال همسفرتاخــدا برای آمادگی مجردهاوخودسازی متاهل هاتاسیس شده✅ مطالب روزانه کم تبلیغ تبادل ومطالب متفرقه نداریم❌ ادمین کانال؛https://daigo.ir/secret/7173629350 دل هرکی با یاری خوشه.! #دلِ_ما_با_حسینِ...❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه ها خودتونُ برا بُکُشید چون اونا خودشونُ برا شما کُشتَن... بُکُشید رو ✍
1_28118658.mp3
8.02M
❤️دلمو دست تو دادم یا حسین 😔وقتی دلتنگ #شب_جمعه میشم 🌷 #شهدا میان بیادم یا حسین 🎤 سیدرضا #نریمانی #بسیارزیبا👌 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
🕊بسم رب الشهدا والصدیقین 🍃یکی از رفقامون دو هفته پیش ازدواج کرد ، تو فکر بود و گرفته رفتم پیشش گفتم تو فکری !لبخند تلخی زد و گفت نمیخوام مثل روضه خونا حرف بزنما... اما فلانی ، بااینکه از آشناییمون تا ازدواج کلا زیر 6 ماه طول کشید وقتی خطبه عقد رو خوندن ، چنان دلبستگی و عشقی بینمون به وجود اومد که قابل توصیف نیست و تحمل دوریش برام خیلی سخته... 🍂با خودم داشتم فکر میکردم این چقدر مردن ، چه روح بزرگی داشتن که در راه رضای خدا از زن و زندگی و دنیاشون گذشتن اونوقت ما... بگذریم... 💔چیزی که خیلی عذابم میده...داشتم به خودم میگفتم اگه کسی بخواد نگاه چپ به ناموسم داشته باشه چشاش رو از حلقه در میارم 😭اما یه روزی ناموس شیعه رو بستن به بار کتک ، چهل تا حرامی و در و دیوار... خیلی سخته مامور به سکوت باشی...😔
گاهـی ... فاصله و یه خمپاره نیست..! ؛ فقط یه سیم خاردارِ به اسمِ ! از این ها که ، ...
🕊 ☘همســـرم مثل بود.. متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی بود. 🌿روزی یک ساعت میخواند. علاقه اش به شهدا توصیف ناپذیر است. کتاب های شهدا رو میخواند و هر سال راهیان نورمیرفت. ☘با آنکه مشغله کاری‌اش زیاد بود و دائم مأموریت می‌رفت اما وقتی از بیرون وارد منزل می‌شد خیلی رفتار می‌کرد؛ خستگی کارش را پشت در می‌گذاشت؛ به عنوان زن خانه مرا درک می‌کرد. 🌿اکبر برای شهادت خیلی تلاش کرد برای سپاه کار کرد. می‌گفت: حاضرم برای سپاه مجانی کار کنم. راوی: ▪️ @hamsafar_TA_khoda ▪️
(ارسالی )دی ماه 97 در شُرف ازدواج بودم جوانی مُتدین و با ایمان رسماً به خواستگاریم آمد... همه چیز خوب بود ، اهل ایمان و آشنا به مبانی دینی ، ولایت مدار ، و در یک کلام همه چیز تمام✅ چند هفته به آشنایی و تحقيقات گذشت ، اما ته دلم راضی نبودم ...😔 انگار دلشوره داشتم ...😢 شخص مذکور در طی چند روز خیلی با من صمیمی و خودمانی شد و این قضیه مرا رنج می داد 😞 و هم باعث تعجبم شده بود!!!😳 با اینکه نامحرم بودیم برایم پست های عاشقانه می فرستاد وقتی اعتراض می کردم می گفت ما دیگر قرار است ازدواج کنیم اشکالی ندارد نگران نباش گناه ندارد... دلم آشوب بود خیلی آشوب .... یه جای کار می لنگید... از فقط یک اسم می دانستم و یک کتاب که مدتها پیش مثل همه کتابش را مطالعه کرده بودم... ناگهان چیزی در دلم گفت به شهید هادی توسل کن کمکت می کنه... با دلی آشوب و نگران رو به قبله نشستم ظهر یک پنجشنبه زمستانی از ته دل فاتحه ای خواندم اشکم جاری شد 😭 به ابراهیم گفتم: در کتابت خوانده ام تو هم خیلی مرد بودی و هم خیلی غیرتی در حقم برادری کن تا به باطن حقیقی این مرد به پی ببرم...😤 شب هنگام دوباره دلم گرفت از این سر در گُمی...😔 پیام های خواستگارم رو دوباره مرور کردم از اول تا آخر ، ناگهان پیامی مرا به خود جلب کرد یک پیام عاشقانه که فُروارد شده بود و آی دی فرستنده داشت ، پیامی که هفته پیش ارسال شده بود و من متوجه نکته ای در آن نشده بودم کسی انگار بهم می گفت با صاحب پیام صحبت کن چاره مشکلت را خواهی یافت. سر صحبت باز شد... صاحب آی دی کسی نبود ، جز دوست دختر خواستگار به من😒 همه چیز روشن شد ، واضح و آشکار به روشنی آینه... ابراهیم در حقم برادری کرد و جلوی یک عمر حسرت ، بدبختی و پشیمانی مرا گرفت... واز همان روز من برادر واقعی خودم را پیدا کردم....😭 ... نکته‌:از این دست آدما کم نیستن 💢به مذهبی و معتقد یا نداره تو جفتشون مذهبی نما پیدا میشه ، وقتی که خرشون از پل گذشت میشن همون آدم سابق 😒 مواظب باشید گول ظاهر آدما رو نخورید.👉 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
زیبایی رمز ماندگاریست و سادگی رمز زیبایی چه ساده و زیبا بودند...
🍃برای کسی که بهترین سفرش و اس...🙄 من چگونه از عاشقانه های بین الحرمین بگویم ...؟!😍 چگونه از شب های حرم ... از ... از سکوت بگویم ...؟! برای کسی که عمیق ترین عشقش یا یه که هرروز با یکی میگرده ...😒 من چگونه از زوج های مذهبی بگویم..؟! چگونه از تعهد زوج های مذهبی بگویم؟!😍 برای کسی که مدام به فکر اینه که چه آرایشی بکنه و لباسی بپوشه که بیشتر جلب توجه کنه ... چگونه بگویم که چقدر لذت دارد که بین لباس هایت دنبال روسری و ساق دستی بگردی که جلب توجه نکنه ...؟!😌 برای کسی که شاخص ترین شخصیت براش مانکن های غربیست ... من چگونه از بزرگی و مردانگی بگویم ...؟!💔 برای کسی که قشنگ ترین نوا براش موزیکه ... من چگونه توضیح بدهم که با گوش کردن نوای حسین حسین، با گوش کردن مداحی اهل بیتــ ، شهدا و نوای قرآن چه حال خوشے پیدا میکنم...؟!😇 برای کسی که بهترین مکانش پارتی است. . . من چگونه از قشنگترین لحظاتم که در هیئت سپری شده بنویسم..؟!🤔 به کسی که چشمش مدام دنبال ناموس مردم است😠 من چگونه توضیح بدهم که علاوه بر سختی اش چه لذت عمیقی دارد....؟! برای کسی که نهایت اش تقلید از غربه من چگونه از زیبایی بگویم ...؟!🙂 زیباترین زیبایی دنیا😍 ... بودنه... 😉
‍ ‍ ؟! که ارزش عاشق شدن رو داشته باشه عشق زمینی نه.... عشق یعنی: تو دل شب آروم زمزمه کنی العفو چشماتو ببندی و بری شب که همه خوابن تو آروم سر سجاده بریزی بگی خدایا روزیم کن حرم اعتراف کنی چقدر ازت دورم منو بکِش سمت خودت ... یاد و کلی حسرت دیدار روی ماهشون هر چیز و هر کجایی که بری یاد معشوق بیفتی و دلگیر شی حسرت یه بار دیدار با عج آرامش شبهای جمعه کنار داشتن شهادت و در آخر عشق یعنی روسفیدی پیش (س) ... التماس دعای ...
همسفرتاخدا
به شبِ قدر قسم یه شبِ قبرم هست...😔💔 🎤 #سید_رضا_نریمانی
یه شب قبرم هست... شبی که اگه دیر بجنبم جز ظلمت ، تاریکی و وحشتی که ز هر سو میرسه چیزی ندارم 😔 مرگ من نزدیکه و اگه نوری با خودم نبرم...💔 من به چی مینازم به کدوم اعمالم.!😞 چنتاش خالصانه فقط و فقط برای خدا بوده؟ تاحالا از خودت پرسیدی اون دنیا چی بدردت میخوره! تو سرازیریِ قبرمون تنهاییم دلخوشیمون اینه نوکر مولاییم..‌😔 اما با چه رویی تو چشای آقا نگاه کنیم!😞 چجوری بهش بگیم ما شبانه روز از عشق شما دم میزدیم اما پای عمل که میرسید حریف نفسمون نمیشدیم؟ 😔 به شب قدر قسم از خودم بیزارم خیلی دیره اما این شبا فهمیدم چه خدایی دارم...💔 خدایی که عاشقانه منتظر برگشت ما بود... خدایی که این همه هادی فرستاد تا من گمراه نشم و اگه پام لغزید راه برگشت رو گم نکنم😔 امام علی رو فرستاد امام حسین رو داد بهمون خانم فاطمه زهرا(سلام‌الله علیها) رو که یک مادر مهربون و دلسوز بچه هاشه برامون فرستاد😭 دید بازم فاصله داریم از بین خودمون ، رفقامون کسانی رو انتخاب کرد تا هادی راهمون باشن😔 (🍃) و خودش از همه‌ی اینا مهربون تر داره عاشقونه به ما نگاه میکنه... جواب این عشق رو چگونه خواهیم داد و چه بهانه ای برای انحرافات خود خواهیم داشت!؟😔 امشب آخرین شب قدره وجود من قادر به درک عظمت این شب نیس... اما فکرکن امشب شب آخر زندگیته و فرداشب شب اول قبرته.. دنیا به همین اندازه کوتاهه و یک شب به خودت میای و میبینی فرصتت تموم شده اما تو هیچ کاری نکردی..‌😔 امشب رو دریاب ، از خدا عاقبت بخیری در رکاب آقا امام زمان (عج) رو بخواه و برای این خواهشت تلاش کن... 🍂برای دیگران و خودت دعا کن...🌱
در شُرف ازدواج بودم جوانی مُتدین و با ایمان رسماً به خواستگاریم آمد... همه چیز خوب بود ، اهل ایمان و آشنا به مبانی دینی ، ولایت مدار ، و در یک کلام همه چیز تمام✅ چند هفته به آشنایی و تحقيقات گذشت ، اما ته دلم راضی نبودم ...😔 انگار دلشوره داشتم ...😢 شخص مذکور در طی چند روز خیلی با من صمیمی و خودمانی شد و این قضیه مرا رنج می داد 😞 و هم باعث تعجبم شده بود!!!😳 با اینکه نامحرم بودیم برایم پست های عاشقانه می فرستاد وقتی اعتراض می کردم می گفت ما دیگر قرار است ازدواج کنیم اشکالی ندارد نگران نباش گناه ندارد... دلم آشوب بود خیلی آشوب .... یه جای کار می لنگید... از فقط یک اسم می دانستم و یک کتاب که مدتها پیش مثل همه کتابش را مطالعه کرده بودم... ناگهان چیزی در دلم گفت به شهید هادی توسل کن کمکت می کنه... با دلی آشوب و نگران رو به قبله نشستم ظهر یک پنجشنبه زمستانی از ته دل فاتحه ای خواندم اشکم جاری شد 😭 به ابراهیم گفتم: در کتابت خوانده ام تو هم خیلی مرد بودی و هم خیلی غیرتی در حقم برادری کن تا به باطن حقیقی این مرد به پی ببرم...😤 شب هنگام دوباره دلم گرفت از این سر در گُمی...😔 پیام های خواستگارم رو دوباره مرور کردم از اول تا آخر ، ناگهان پیامی مرا به خود جلب کرد یک پیام عاشقانه که فُروارد شده بود و آی دی فرستنده داشت ، پیامی که هفته پیش ارسال شده بود و من متوجه نکته ای در آن نشده بودم کسی انگار بهم می گفت با صاحب پیام صحبت کن چاره مشکلت را خواهی یافت. سر صحبت باز شد... صاحب آی دی کسی نبود ، جز دوست دختر خواستگار به من😒 همه چیز روشن شد ، واضح و آشکار به روشنی آینه... ابراهیم در حقم برادری کرد و جلوی یک عمر حسرت ، بدبختی و پشیمانی مرا گرفت... واز همان روز من برادر واقعی خودم را پیدا کردم....😭 ... نکته‌:از این دست آدما کم نیستن مواظب باشید گول ظاهر آدما رو نخورید. درکمین شما مذهبیان...