eitaa logo
باشگاه مخاطبین همسفر من
588 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
582 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
توییت های شهدایی باشگاه مخاطبین همسفرمن 🇮🇷🌷
خدایا توکل به خودت خودت برامون بساز🌸🌸🌸 🇮🇷🌷
توییت های شهدایی تیم باشگاه مخاطبین همسفرمن 🇮🇷🌷
🔆مجازات دنيوى ساربان بى رحم روايت كننده گويد: مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش كور بود، فرياد مى زد: ربّ نجّنى من النّار: خدايا مرا از آتش ، نجات بده . شخصى به او گفت : از براى تو مجازات باقى نمانده ، در عين حال باز مى گوئى خدايا مرا از آتش نجات بده ؟ گفت : من در كربلا بودم وقتى كه حسين (علیه السلام ) كشته شد، شلوار و بند شلوار گرانقيمتى را در تن آن حضرت ديدم ، با توجه به اين كه همه لباسهايش را غارت كرده بودند فقط همين شلوار مانده بود، دنيا پرستى مرا به آن داشت تا آن بند قيمتى شلوار را در آورم ، به طرف پيكر امام حسين (علیه السلام ) نزديك شدم ، تا خواستم آن بند را بيرون بكشم ، ديدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد، نتوانستم دستش را رد كنم ، از اين رو دستش را قطع كردم ، و همين كه خواستم آن بند را بيرون آورم ، ديدم آن حضرت دست چپش را بلند كرد و روى آن بند نهاد، هر چه كردم نتوانستم ، دستش ‍ را از روى بند بردارم ، دست چپش را نيز بريدم ، باز تصميم گرفتم كه آن بند را بيرون آورم ، صداى ترس آور زلزله اى را شنيدم ، ترسيدم و كنار رفتم و در همانجا (شب ) كنار بدنهاى پاره پاره شهدا خوابيدم . ناگاه در عالم خواب ديدم كه گويا محمّد (ص ) همراه على (ع ) و فاطمه (س ) آمدند و سر حسين (ع ) را در دست گرفته اند و فاطمه (س ) آن را بوسيد و سپس فرمود: پسرم تو را كشتند، خدا آنان را كه با تو چنين كردند بكشد. شنيدم امام حسين (ع ) در پاسخ فرمود: شمر مرا كشت ، و اين شخص كه در اينجا خوابيده دستهايم را قطع كرد، فاطمه (س ) به من رو كرد و گفت : خداوند دستها و پاهايت را قطع كند و چشمهايت را كور نمايد و تو را داخل آتش نمايد. از خواب بيدار شدم ، دريافتم كه كور شده ام و دستها و پاهايم قطع شده ، سه دعاى فاطمه (س ) به استجابت رسيده و هنوز چهارمى آن (يعنى ورود در آتش ) باقى مانده ، اين است مى گويم : خدايا مرا از آتش نجات بده طبق روايات ديگر اين شخص همان ساربان بوده است . 🇮🇷🌷
📕راز شاد زيستن قانونى داريم که هميشه ثابت است: "ما به محيط‌مان عادت ميکنيم" اگر با آدم هاي بدبخت نشست و برخاست کنيد، کم کم به بدبختي عادت مي کنيد و فکر مي کنيد که اين طبيعي است. اگر با آدم هاي غرغرو همنشين باشيد عيب جو و غرغرو مي شويد و آن را طبيعي مي دانيد. اگر دوست شما دروغ بگويد، در ابتدا از دستش ناراحت مي شويد ولي در نهايت شما هم عادت مي کنيد به ديگران دروغ بگوييد و اگر مدت طولاني با چنين دوستاني باشيد، به خودتان هم دروغ خواهيد گفت. اگر با آدم هاي خوشحال و پر انگيزه دمخور شويد شما هم خوشحال و پرانگيزه مي شويد و اين امر برايتان کاملا طبيعي است. تصميم بگيريد به مجموعه افراد مثبت ملحق شويد وگرنه افراد منفي شما را پايين مي کشند و اصلا متوجه چنين اتفاقي هم نمي شويد. ✍ اندرو متيوس 🇮🇷🌷
محمدرضا به دو چیز خیلـے حساس بود✌️🏻 موهاش🙅🏻‍♂ موتورش🏍 قبل از رفتن به سوریه، هم موهاش رو تراشید هم موتورش رو داد به رفیقش! 🌱 بدون هیچ وابستگی رفت.. آره... با وابستگی نمیشه صعود کرد... 🕊 چون این وابستگی ها زنجیر میشن به پرهای بالمون و زمین گیرمون میکنن! 🙃⛏ 🕊 🇮🇷🌷