eitaa logo
همسران موفقِ فاطمی❤💍
11.8هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
62 فایل
💕هدف ما #نجات جامعه از #فقردانش_جنسی رواج #همسرداری_فاطمی و #پیوندبهتربین همسران است💕 ⛔کپی‌مطالب فقط باذکرمنبع ولینک جایزاست❤ 🙏آیدی #فـقـط جهت ارسال‌ایده‌هاوتجارب @Banoo9669 🎀 #تبلیغ‌کانال‌شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت چهل و یکم: که عشق آسان نمود اول ... 🍃نه دلی برای برگشتن داشتم ... نه قدرتی ... همون جا توی منطقه موندم ... ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن ... - سریع برگردید ... موقعیت خاصی پیش اومده ... 🍃رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پرواز انتقال مجروحین برگشتم تهران ... دل توی دلم نبود ... نغمه و اسماعیل بیرون فرودگاه... با چهره های داغون و پریشان منتظرم بودن ... انگار یکی خاک غم و درد روی صورت شون پاشیده بود ... 🍃سکوت مطلق توی ماشین حاکم بود ... دست های اسماعیل می لرزید ... لب ها و چشم های نغمه ... هر چیصبر کردم، احدی چیزی نمی گفت ... - به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟ - نه زن داداش ... صداش لرزید ... امانته ... 🍃با شنیدن "زن داداش" نفسم بند اومد و چشم هام گر گرفت... بغضم رو به زحمت کنترل کردم ... - چی شده؟ ... این خبر فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم؟ ... 🍃صورت اسماعیل شروع کرد به پریدن ... زیرچشمی به نغمه نگاه می کرد ... چشم هاش پر از التماس بود ... فهمیدم هر خبری شده ... اسماعیل دیگه قدرت حرف زدن نداره ... دوباره سکوت، ماشین رو پر کرد ... - حال زینب اصلا خوب نیست ... بغض نغمه شکست ... خبر شهادت علی آقا رو که شنید تب کرد ... به خدا نمی خواستیم بهش بگیم ... گفتیم تا تو برنگردی بهش خبر نمیدیم ... باور کن نمی دونیم چطوری فهمید ... 🍃جملات آخرش توی سرم می پیچید ... نفسم آتیش گرفته بود ... و صدای گریه ی نغمه حالم رو بدتر می کرد ... چشم دوختم به اسماعیل ... گریه امان حرف زدن به نغمه نمی داد... - یعنی چقدر حالش بده؟ ... 🍃بغض اسماعیل هم شکست ... - تبش از 40 پایین تر نمیاد ... سه روزه بیمارستانه ... صداش بریده بریده شد ... ازش قطع امید کردن ... گفتن با این وضع... 🍃دنیا روی سرم خراب شد ... اول علی ... حالا هم زینبم ... 🎯 ادامه دارد... ❣ @hamsar_ane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حسی که تکراری نمیشود! 🔻بالاتر از لرزش یک رابطه بین دختر و پسر .. 📺موضوعی که تلوزیون حاضر نمیشد آن را پخش کند! ✅ @Panahian_ir ❌❌❌ @hamsar_ane
(دوستان)💃💃💃 بعد از ازدواج، چون کار همسرم درگیری ذهنی زیاد داره، خسته میامد خونه. منم یه روز بهش گفتم: میایی بریم ماهی بازی؟ 😉☺️😍 گفت ماهی بازی؟!😳 منم دستش رو کشیدم و بردمش سمت حموم😉 تو حموم حسابی دادم و کل بدنش رو کفی کردم😅 اونم منو تو بغلش میگرفت و میگفت ماهی بلوری خودمی. منم از تو بغلش مثل ماهی سُر میخوردم. 😍😊😍 از اون به بعد هر وقت از سرکار میاد با ، هم خستگیش در میره. هم کلی لذت میبریم و داریم. برنامه ماهی بازی هم برای قبل یا بعد از رابطه هست و گاهی خودش پیشنهاد میده. 😊 ❣ @hamsar_ane
⚜عزیزان دل سلاااااام شبتون بخیر😍 ان شالله دوره دوم از پس فردا شب شروع خواهد شد😍😊 ✅لطفا برنامه هاتون روتنظیم کنید که عقب نمونید...... و هرکسی از دوستان وآشنایان هم فکرمیکنید احتیاج دارن به این ♻️دوره ی دعوتشون کنید که جانمونن👏👏 فرداهم یه خبر خووووووووش براتون دارم....😊 بوی و میاید😜😜😜😜 منتظر باشید❤️ شبتون بخیر مهربونام🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#ایده_متن من میگویم دوستت دارم تو عیارش را در آغوشم محک بزن 💞 ❣ @hamsar_ane❣
وقتی آقایی👨 پرسید کجایی؟ بگید خودم یا دلم؟😉 خودم ک(جایی ک تشریف دارین بگید😊)...ولی دلم❤️ پیش توئه(جایی ک آقاتون تشریف دارن☺️) مواقعی ک از آقاتون دورین تاثیرش بیشتره❤️ ❣ @hamsar_ane
با دستور این نان خوشمزه و خوش عطر که به جای اینکه برید و از بیرون تهیه کنید با کمی همت این نونها رو در خانه تهیه کنید هم عطر نان تازه توی خونتون بپیچه و هم از خوردنش لذت ببرید مواد اولیه : بکینگ پودر 1 قاشق غذاخوری کنجد به مقدار لازم نمک 1/4 قاشق چای خوری وانیل 1/2 قاشق چای خوری پودر هل 1/4 قاشق چای خوری آرد سفید 3 لیوان تخم مرغ 2 عدد پودر شکر 1 لیوان روغن مایع 3/4 لیوان ماست شیرین 3 قاشق غذاخوری پر طرز تهیه: 1.ابتدا تخم و مرغ و پودر شکر رو با هم پنج دقیقه با همزن میزنیم. روغن مایع رو وقتی تخم مرغ و شکر خوب پفکی شد اضافه کرده و کمی هم میزنیم. حالا بیکینگ پودر رو با ماست مخلوط کرده و چند دقیقه صبر میکنیم تا پف کنه. و حالا با مواد تخم مرغی مخلوط میکنیم. 2.ارد،نمک،وانیل رو سه مرتبه الک کرده و با هم مخلوط میکنیم. به مواد اضافه کرده و هم میزنیم. در این مرحله غلظت مواد کمی سفت تر از مواد کیک باید باشه تقریبا مثل غلظت حلوا. 3.نیم ساعت تو ظرف دربسته تو فریزر قرار میدهیم 4.از فریزر که بیرون اوردیم با دست چرب اندازه یک گردو بزرگ برداشته گرد میکنیم و بین دو کف دست کمی فشار میدیم. و یا به شکل بیضی اینکار و میکنیم. تو کنجد میغلطونیم. تو فر از قبل گرم شده با دمای 180 درجه به مدت 20 دقیقه میگذاریم تا بپزه. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نذر: امام حسن عسگری علیه السلام ذکر :یاودود و یاباسط واکنش: خیلی عالی شده 👏👏👏 ❣ @hamsar_ane
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت چهل و دوم: بیا زینبت را ببر 🍃تا بیمارستان، هزار بار مردم و زنده شدم ... چشم هام رو بسته بودم و فقط صلوات می فرستادم ... 🍃از در اتاق که رفتم تو ... مادر علی داشت بالای سر زینب دعا می خوند ... مادرم هم اون طرفش، صلوات می فرستاد ... چشم شون که بهم افتاد حال شون منقلب شد ... بی امان، گریه می کردن ... 🍃مثل مرده ها شده بودم ... بی توجه بهشون رفتم سمت زینب ... صورتش گر گرفته بود ... چشم هاش کاسه خون بود ... از شدت تب، من رو تشخیص نمی داد ... حتی زبانش درست کار نمی کرد ... اشک مثل سیل از چشمم فرو ریخت ... دست کشیدم روی سرش ... - زینبم ... دخترم ... 🍃هیچ واکنشی نداشت ... - تو رو قرآن نگام کن ... ببین مامان اومده پیشت ... زینب مامان ... تو رو قرآن ... 🍃دکترش، من رو کشید کنار ... توی وجودم قیامت بود ... با زبان بی زبانی بهم فهموند ... کار زینبم به امروز و فرداست ... 🍃دو روز دیگه هم توی اون شرایط بود ... من با همون لباس منطقه ... بدون اینکه لحظه ای چشم روی هم بزارم یا استراحت کنم ... پرستار زینبم شدم ... اون تشنج می کرد ... من باهاش جون می دادم ... 🍃دیگه طاقت نداشتم ... زنگ زدم به نغمه بیاد جای من ... اون که رسید از بیمارستان زدم بیرون ... 🍃رفتم خونه ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... دو رکعت نماز خوندم ... سلام که دادم ... همون طور نشسته ... اشک بی اختیار از چشم هام فرو می ریخت ... - علی جان .. هیچ وقت توی زندگی نگفتم خسته شدم ... هیچ وقت ازت چیزی نخواستم ... هیچ وقت، حتی زیر شکنجه شکایت نکردم ... اما دیگه طاقت ندارم ... زجرکش شدن بچه ام رو نمی تونم ببینم ... یا تا امروز ظهر، میای زینب رو با خودت می بری ... یا کامل شفاش میدی ... و الا به ولای علی ... شکایتت رو به جدت، پسر فاطمه زهرا می کنم ... زینب، از اول هم فقط بچه تو بود ... روز و شبش تو بودی ... نفس و شاهرگش تو بودی ... چه ببریش، چه بزاریش ... دیگه مسئولیتش با من نیست ... 🍃اشکم دیگه اشک نبود ... ناله و درد از چشم هام پایین می اومد ... تمام سجاده و لباسم خیس شده بود ... 🎯 ادامه دارد... ❣ @hamsar_ane
👨👩👧👦 🌹خانم 💞 هر کاری با گوشی دارید قبل از ورود همسر انجام دهید بعد حضور ایشان در منزل استفاده از فضای مجازی و.‌. ⛔️ این را یک کنیم @hamsar_ane
همسران موفقِ فاطمی❤💍
#کدبانوگری #ترفند_آشپزی 🌀 1 : برای اینکه برنج به ته دیگ نونی قابلمه مون نچسبه روی نون رو باید کمی خ
🌀 4 :برای اینکه پوست بادمجان های کبابی مون زود و بدون دردسر کنده بشه بعد از کباب شدن اونهارو تو یه نایلون بندازید تا چند دقیقه بمونه اونوقت براحتی پوستشون کنده میشه بدون اینکه گوشت بادمجون اسیب ببینه. 🌀 5 :برای اینکه لوبیا پلو عطر و بوی خوبی بگیره آخرای پخت موادش یک قاشق مربا خوری پودر گل سرخ اضافه کنید بهش. 🌀 6 :برای اینکه یه قیمه خوشمزه داشته باشید آخرای پخت خورشت چند قطره گلاب اضافه کنید بهش و بلافاصله زیرشوخاموش کنید. ❣ @hamsar_ane
👰 ⁉️چه کنم که همسرم به حرف هایم گوش کند؟ 🔴برای صحبت کردن با همسر خود زمان مناسبی را انتخاب کنید؛ مردان وقتی خسته اند حوصله شنیدن ندارند. ❇️صحبت های خود را با گله و شکایت و غر زدن آغاز نکنید؛ این کار باعث خستگی بیشتر مردان می شود. 🔴از او قدردانی کنید؛ اگر به حرف هایتان گوش داد از او تشکر کنید ❗️مثلا بگویید« ممنونم که با وجود خستگی برایم وقت می گذاری» ❇️به او بگویید؛ از اینکه به حرف هایتان گوش می کند احساس آرامش می کنید؛ این کار باعث ایجاد انگیزه در او می شود. 🔴او را مورد تحسین قرار دهید؛ زبان عشق بیشتر مردان تحسین است. بنابراین به جای سرزنش کردن، ویژگی های مثبت او را پررنگ کنید. ❇️خواسته های خود را واضح و شفاف و در چند جمله کوتاه مطرح کنید و از حاشیه پردازی بپرهیزید؛ مردان پیچیدگی ذهنی کمتری نسبت به شما دارند و فقط به چند جمله اولتان گوش می کنند. ❣ @hamsar_ane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👨👩👧👦 🌹خانم 💞 ‍ تجسس کردن در لوازم و گوشی موبایل 📵⛔️📵⛔️📵⛔️📵⛔️📵⛔️📵 زنانی که از نظر خوش خلقی برای همسر کم میگذارند با تجسس در داشته های شخصی همسر میخواهند نگرانی های خود را پاسخ دهند (که مبادا همسرم ..) اگر کارهاو وظایف دینی خود را انجام دهید نیازی به تجسس نیست‌ ❣ @hamsar_ane
صبح که می‌شود قلبم را از نو برایِ کنارِ تو تپیدن کوک می کنم این یعنی خودِ خود زندگی ...! ❣ @hamsar_ane
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت چهل و سوم: زینب علی 🍃برگشتم بیمارستان ... وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود ... چشم های سرخ و صورت های پف کرده... 🍃مثل مرده ها همه وجودم یخ کرد ... شقیقه هام شروع کرد به گز گز کردن ... با هر قدم، ضربانم کندتر می شد ... - بردی علی جان؟ ... دخترت رو بردی؟ ... 🍃هر قدم که به اتاق زینب نزدیک تر می شدم ... التهاب همه بیشتر می شد ... حس می کردم روی یه پل معلق راه میرم... زمین زیر پام، بالا و پایین می شد ... می رفت و برمی گشت ... مثل گهواره بچگی های زینب ... 🍃به در اتاق که رسیدم بغض ها ترکید ... مثل مادری رو به موت ... ثانیه ها برای من متوقف شد ... رفتم توی اتاق ... 🍃زینب نشسته بود ... داشت با خوشحالی با نغمه حرف می زد ... تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روی تخت، پرید توی بغلم ... بی حس تر از اون بودم که بتونم واکنشی نشون بدم ... هنوز باورم نمی شد ... فقط محکم بغلش کردم ... اونقدر محکم که ضربان قلب و نفس کشیدنش رو حس کنم ... دیگه چشم هام رو باور نمی کردم ... 🍃نغمه به سختی بغضش رو کنترل می کرد ... - حدود دو ساعت بعد از رفتنت ... یهو پاشد نشست ... حالش خوب شده بود ... 🍃دیگه قدرت نگه داشتنش رو نداشتم ... نشوندمش روی تخت... - مامان ... هر چی میگم امروز بابا اومد اینجا ... هیچ کی باور نمی کنه ... بابا با یه لباس خیلی قشنگ که همه اش نور بود ... اومد بالای سرم ... من رو بوسید و روی سرم دست کشید ... بعد هم بهم گفت ... 🍃به مادرت بگو ... چشم هانیه جان ... اینکه شکایت نمی خواد ... ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن ... مسئولیتش تا آخر با من ... اما زینب فقط چهره اش شبیه منه ... اون مثل تو می مونه ... محکم و صبور ... برای همینم من همیشه، اینقدر دوستش داشتم ... 🍃بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبی باشم و هر چی شما میگی گوش کنم ... وقتش که بشه خودش میاد دنبالم ... 🍃زینب با ذوق و خوشحالی از اومدن پدرش تعریف می کرد ... دکتر و پرستارها توی در ایستاده بودن و گریه می کردن ... اما من، دیگه صدایی رو نمی شنیدم ... حرف های علی توی سرم می پیچید ... وجود خسته ام، کاملا سرد و بی حس شده بود ... دیگه هیچی نفهمیدم ... افتادم روی زمین ... 🎯 ادامه دارد... ❣ @hamsar_ane
👰 ○  چه چیزهایی مردها را نسبت به همسرشان بی میل می کند؟ •  آرایش بیش از حد •  بوی بد بدن •  موی صورت •  نرسیدن به ناخن ها و موها • بد لباس بودن •  بد دهانی •  مردانه بودن ❣ @hamsar_ane
بدترین کارها پس از دعوای زن و شوهر؛👇👇 👈 کش دادن مـسئله 👈 رفتار سـرد داشـتن 👈 جدا کردن جای خواب 👈 ناامید شـدن از رابطـه 👈 مـرور جمله‌های همسـر "چـند اصـل مـهم، در دعـواهای زناشـویی"👇 1⃣ حق نداریم به خانواده‌های هم توهین كنیم. 2⃣ سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است. 3⃣ هیچ‌كسی حق ندارد جای خودش را عوض كند. 4⃣ هر كسی برای آشتی پیشقدم شود؛ نفر دیگر باید برایش كادو بخرد. 5⃣ حق نداریم مسائل و مشكلات كهنه را مطرح كنیم. در حین دعوا فقط راجع به همان موضوع بحث می‌كنیم. 6⃣ شام و ناهار نپختن و نخوردن نداریم. همه اعضا باید مثل قبل برای غذا خوردن حاضر باشند. 7⃣ حق نداریم اشتباه طرف مقابل را تعمیم دهیم؛ "مثلا عبارت تو همیشه" ممنوع است چون این كار دعوا را به اوج می‌رساند. 8⃣ باید به هم فرصت دهیم كه هر فردی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت كند و طرف دیگر هم پنج دقیقه فرصت پاسخگویی دارد. در صحبت همدیگر نمی‌پریم. اگر حرفی هم باقی ماند باید به فردا موكول شود تا سر و ته بحث مشخص شود. ❣ @hamsar_ane
✅ #آشپزی_به_نیت_نذری هرروز به نیت یکی از اهل بیت علیهم السلام آشپزی میکنیم🌹
✅حتما کنار اجاق همچین برگه ای رو بچسبونید... ✅با الله و شروع کنید و اسما الهی یادتون نره عزیزان ✅هرروزهم به نیت یکی از بدی و نذری انجام بدید😍 منتظر عکسای قشنگ از نذری هاتون😍 و ایده های قشنگ آشپزیتون هستیم🔰 🆔 @Mostafaa_sadrzade
👰 یادتون باشه، برای دوام زندگی تون همیشه به همسرتون "حال و احساس خوب " بدید. حال و احساس خوب یعنی چی؟ یعنی احساس کنه که مهمه، ارزشمنده و بهش نیاز دارید. یعنی در کنار شما آرامش داشته باشه و همش نگران نباشه که نکنه الان بهش یه گیری میدید. حس استقلال خودش رو حفظ کنه و یه موجود وابسته و چسبنده نباشه. احساس امنیت داشته باشه. بدونه که در هر شرایطی چه خوشی و چه ناراحتی یک تکیه گاه داره. ❣ @hamsar_ane
🌀 7 :برای اینکه قیمه مزه قیمه نذری بگیره، درست قبل برداشتن، یه مقدار دارچین بزنید و هم بزنید و بعد بکشید.
❤️ ✍انتقاد از همسر چیز بدی نیست و حتی حق ماست. 🔹اما روش بیانش... 🔹فرصت دادن برای برطرف کردنش... 🔹شنیدن دلایلش... 🔹جلوگیری از پیش داوری و منفی بافی... اینا همه،مهم تر از خود انتقاد است! 👈 از همسرانتون انتقاد کنید اما جوری نگید که فکر کنه سنبل ضعف هاست... 🔻جوری نگید که فکر کنه روبروی قاضی نشسته... 🔻با کنایه و متلک نگید... 🔻تا حرفت را زدی، نرو... 🔻 بشین حرفاش هم بشنو... 🔻انتقاد نکنیم تا دلمون خنک بشه! 🔻جوری انتقاد کنیم تا بهم نزدیک تر بشیم. ♥️ مثل این👇 من رشته محبتم ای دوست بگسلم شاید گره خورد «به تو نزدیک تر شوم» ❣ @hamsar_ane