#ایده_متن
#آیینه_نویسی
حس خوبیست
دوست داشتنِ کسی که صادقانه
در کنارت نفس میکشد...
درکنار این همه
دوست داشتن های پوچ،
صادقانه دوستت دارم..♥️🍃
❣ @hamsar_ane❣
یه نفر هست که وقتی میشه
is typing...
قلبِ آدمـ تندتر میزنه 😍❣
❣ @hamsar_ane❣
هدایت شده از همسران موفقِ فاطمی❤💍
قــــــلـــ❤️ــــب ...
به نظر من یکی از #مهمترین #ارگان های بدنه...
اگر کینه نگهداري توش، حسد داشته باشي، #نامهربوني كني باهاش و ... مریض میشه...
ادم هم با قلب #مریض مگه میتونه راحت زندگی کنه ؟! ⁉️
✅کلا از اول #بچگی زود میبخشیدم. برادرم همیشه میگفت
یه #اخلاق خوب فقط داري اونم اینه که زود و راحت میبخشي☺️
ولی بعد از سالها دیدم نه...
من تو ظاهر میبخشیدم.
😕 يعني تو #ظاهر از رو ماجرا میگذشتم ولي انقدر تو قلبم
عمق #ماجرا رو نگه میداشتم و تو تنهایی هام بهش #فلش بك میزدم 😐
که قلبم مریض شده بود...
👌 از روزی که یاد گرفتم #عمیق و خالصانه ببخشم
و بگذرم و دفن کنم و بهشون برنگردم،
فقط و
فقط به خاطر خودم و #آرامشم،
یواش یواش #قلبم خوب شد...⁉️
یه روزی که رفته بودم اکو و نوارقلب براي چكاپ، دکتر گفت من هیچی نمیبینم! أكو و نوارقلب هاي قبلي و گرفته بود دستش و میگفت عجیبه... نمیفهمم!! 😳
ولي من میفهمیدم..😁
و اون آخرین باری بود که دکتر قلب رفتم...😉
مواظب قلبــ❤ــاتون باشید... 😊
به خاطر خودتون فقط...👏
🙏 فردا تمرین اول رو
مثل نوزده #تمرین قبلي با ده موهبت جدید انجام بده.
💯توجه خودت رو به اطراف
قلبت #معطوف کن.
😴 #چشماتو ببند و
در حالیکه فقط به قلبت فکر و توجه میکنی بگو #سپاسگزارم...
👊 ده خواسته و #آرزوي
مهمت رو بردار و هر آرزو رو بخون و چشمات و ببند
و در حالیکه به قلبت فکر میکنی از ته قلب بگو #سپاسگزارم...
قبل از خواب #سنگ_شکرگزاریت
رو تو دستت بگیر و به بهترین اتفاق روزت فکر کن و بگو #سپاسگزارم. (تمرین ۲)
💟 #عشقای من... #قلبتون در چه حاله ؟؟؟ راستش و بگید چقدر میبخشید؟!😄
چقدر واقعی میبخشید؟؟؟🙄
چقدر کینه نگه میدارید؟! 😓
نظرتون چیه بعد از این تمرینات شروع کنیم به بخشیدن؟!
بخشیدن هاي واقعي ؟!🙃
| یادمون باشه همگی نون قلبمون رو میخوریم...
با قلبمون مهربون باشیم...👍
•┈💫┈〰••✾🍄•🌵•🍄✾••〰┈💫┈•
#اختصاصی_کانال_همسران_موفق_فاطمی
کانال داران عزیز🌹
عذرمیخوام🙏
#کپی بدون لینک #جایزنیست⛔️
فقط #فوروارد❤️
•┈💫┈〰••✾🍄•🌵•🍄✾••〰┈💫┈•
#معجزه_شکرگزاری
#معجزه
❣ @hamsar_ane❣
عزیزان دل
این ۵صوت رو گوش بدید حتما
و تا اوا اذرماه سعی کنید نمازهاتون بهیچ عنوان قضا نشن....
از اول اذر کلاس رو دوباره شروع میکنیم
که طبق تاریخ دقیق پیش بریم
که بعضی دوستان که اصرار داشتن صبرکنیم تا به ما برسن هم
خودشونو برسونن و
از اول آذر همه باهم استارت بزنیم😍
این روزا تمرین یادتون نره😜
تا برنامه تو کامل رو روال بیوفته❤️
#آقای_خونه_باید_بدونه...
🔵از همسر خود #تعریف کنید
وقتى همسرتان لباس خودرا عوض میکند
❣به اوبگویید چقدردوستداشتنی شده.
❣یامثلا بگوییدفلان رنگ چقدربه اومیآید
❣چقدر خوب آشپزی میکند،
❣چقدر خوب صحبت میکند
❣یا چقدر زیبا میخندد...
بی توجهی مردان به نوع پوشش همسرشان و #ظاهرشان باعث میشود زنان کم کم نسبت به ظاهرخود بی اهمیت شوند و احساس کنند که با بی ذوق ترین و بی تفاوت ترین مرد دنیا #ازدواج کرده اند که هیچگاه زیبایی های همسرش را نمیبیند این حس در خانم هایی که #چهره ی زیبا و جذاب تری دارند خیلی شدید تر است زیرا همیشه کسانی بوده اند که در اطراف آن ها به او بگویند زیبا است و از او #تعریف کنند اما حالا همسرشان هیچ توجهی به زیبایی و یا تغییر او به هنگام تعویض لباس.تغییر رنگ موها.ارایش و...نمیکند😔😔
❌❌بزرگترین #اشتباه مریخی ها این است که به همسرشان نمیگویند
که چقدرزیبا و جذاب هستند اگر بدانند که شنیدن این جمله با #قلب خانم ها چه میکند لحظه ای از گفتن این جمله غافل نمیشدند.
❣ @hamsar_ane❣
📢 هماکنون؛ #تیتر_یک سایت KHAMENEI.IR
🔻 دستور رهبر انقلاب به مسئولان کشور:
👈 افزایش قیمت #بنزین موجب افزایش قیمت اجناس و کالاها نشود
👈 ناامنی بزرگترین مصیبت برای کشور است. ۱۳۹۸/۰۸/۲۶
❣ @hamsar_ane❣
هدایت شده از همسران موفقِ فاطمی❤💍
#ایده_حمام
#شیطنت
#دلبری🙈
وقتی که فکر ميکنيد همسر ميره حموم با ماژيک رو کاشيا بنويسيد😊
به به آقا(اسم همسر) لختيان*
چی گفتی؟
دوست داری منم بيام
اُ اُ ...نميشه
اگه يکی بياد دم در...
اگه يکی زنگ بزنه...
سوتی ميشه...
بی خيال..
اصرار نکن ديگه..
چی کار کنم,من که نميتونم رو حرف شما حرف بزنم
و حالا(اسم خودتون) وارد ميشود
بعد ٣٠ثانيه که همسر رفت شما هم بپريد تو حموم
يه جوری بنويسيد که دور تا دور حموم از نوشتتون پر شه😉
پی نوشت:لختيان به معنی لخت ميباشد
همسری رو برخی اوقات اين جوری صدا ميکنی:ترکيب صفت+يان,ان
مثلا وقتی قهره:قهريان
خوشتيپ ميکنه:خوشتيپيان😁
❣ @hamsar_ane❣
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_نوزدهم
_همہ خوشحال بودݧ
ماماݧ کہ کلے نذرو نیاز کرده بود از فرداش رفت دنبال اداے نذراش هر روز خونموݧ پر بود از آدمایے کہ براے کمک بہ ماماݧ اومده بودݧ
ایـݧ شلوغے رو دوست نداشتم از طرفے هم خجالت میکشیدم پیششوݧ بشینم هنوز نمیتونستم خوب حرف بزنم لکنت داشتم
باورم نمیشد انقد ضعیف باشم
_بالاخره نذرو نیاز هاے ماماݧ تموم شد
ولے هنوز خواب مـݧ تعبیر نشده بود ینے هنوز چادرے نشده بودم نمیتونستم بہ ماماݧ بگم کہ میخوام چادرے بشم اگہ ازم میپرسید چرا چے باید میگفتم❓نمیتونستم خوابمو براش تعریف کنم
_ماماݧ بزرگم از،مکہ اومده بود ماماݧ ازم خواست حالا کہ حالم بهتر شده باهاش برم خونشوݧ خیلے وقت بود از خونہ بیروݧ نرفتہ بودم با اصرار هاے ماماݧ قبول کردم
ماماݧ بزرگ وقتے منو دید کلے ذوق کردو بغلم کرد همیشہ منو از بقیہ نوه ها بیشتر دوست داشت میگفت اسماء براے مـݧ یہ چیز دیگست
دست منو گرفت و نشوند پیش خودش و برام از مکہ و جاهایے کہ رفتہ بود تعریف میکرد
مهمونا کہ رفتـݧ مامانبزرگ ساک هارو باز کرد تا سوغاتیا رو بده
_بچه ها از خوشحالے نمیدونستـݧ چیکار باید بکنن
سوغاتیارو یکے یکے داد تا رسید بہ مـݧ یہ روسرے لبنانے صورتے با یہ چادر لبنانے
انگار خوابم تعبیر شده بود
همہ با تعجب بہ سوغاتے مـݧ نگاه میکردݧ و از مامان بزرگ میپرسیدݧ کہ چرا براے اسماء چادر آوردے اسماء کہ چادرے نیست.
_ماماݧ بزرگ هم بهشوݧ با اخم نگاه کرد و گفت سرتوݧ بہ کار خودتوݧ باشہ(خیلے رک بود)
خودمم دلم میخواست بدونم دلیلشو ولے چیزے نپرسیدم
_رفتم اتاق روسرے و چادرو سر کردم یه نگاهی بہ آیینہ انداختم چقد عوض شده بودم ماماݧ اومد داخل اتاق تا منو دید شروع کرد بہ قربوݧ صدقہ رفتـݧ انقد شلوغ کرد همہ اومدݧ تو اتاق ماماݧ بزرگم اومد منو کلے بوس کرد و گفت:
برم براے نوه ے خوشگلم اسفند دود کنم چشم نخوره
منم در پاسخ بہ تعریف همہ لبخند میزدم
ماماݧ درحالے کہ اشک تو چشماش حلقہ زده بود گفت
کاش همیشہ چادر سر کنے
چیزے نگفتم
_اوݧ شب هموݧ خواب قبلیمو دیدم صبح کہ بیدار شدم دلم خواست از خوابم یہ تصویر بکشم....
مداد و کاغذ رو برداشتم چشمامو بستم فقط یہ مرد جووݧ کہ چهرش مشخص نیست میومد تو ذهنم تصمیم گرفت همونو بکشم
(ایـݧ هموݧ نقاشے بود کہ توجہ سجادے رو روز خواستگارے جلب کرده بود)
_ماماݧ میخواست بره خرید ازم خواست باهاش برم منم براے ایـݧ کہ حال و هوام عوض بشہ قبول کردم و آماده شدم از در اتاق کہ میخواستم بیام بیروݧ یاد چادرم افتادم سرش کردم اردلاݧ و بابا وماماݧ وقتے منو دیدݧ باتعجب نگاهم میکردݧ
اردلاݧ اومد سمتم و چادرمو بوسید و گفت اسماء
آرزوم بود تو رو یہ روز با چادر ببینم مواظبش باش
_منم بوسش کردم وگفتم چشم.
بابا و ماماݧ همدیگرو نگاه کردݧ و لبخند زدݧ
اوݧ روز ماماݧ از خوشحالے هر چیزے رو کہ دوست داشتم و برام خرید
دیگہ کم کم شروع کردم بہ درس خوندݧ باید خودمو آماده میکردم براے کنکور کلے عقب بودم
مدرسہ نمیرفتم چوݧ بادیدݧ مینا یاد گذشتم میوفتادم
_اوݧ روز ها خیلے دوست داشتم در مورد شهدا بدونم و تحقیق کنم با یکے از دوستام کہ خیلي تو این خطا بود صحبت کردم حتے خوابمم براش تعریف کردم اونم بهم چند تا کتاب داد و بهم گفت اتفاقا آخر هفتہ قراره دوباره شهید بیارݧ بیا بریم...
نویسنده: #خانوم_علے_آبادے
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❣ @hamsar_ane❣
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #ویدئو_ویژه
« #خدایکی
و #محبت_یکی
و #یاریکی»
💠نظر رهبر انقلاب درباره مسئلهی
#چندهمسری را
در کلیپ بالا ببینید
✅حتی به شوخی هم
درمورد تعدد زوجات صحبتی نشه👏👏👏👏
#بقیه مطالب را #دنبال کنید👇👇
❣ @hamsar_ane❣