4_164841398871263584.ogg
1.1M
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
❤❤❤❤❤
روز پنجم #قرار_عاشقی
دوستان و همراهان گرامی سلام
امیدوارم روز خوبی رو شروع کرده باشین.
پر از انرژی مثبت و با دلی خالی از کینه و سرشار از عشق و محبت، محکم و استوار پیش میریم.
چه خبرا؟
چی کارا کردی؟
⁉معایبت رو نوشتی؟ صادقانه؟!!
حتما این کار رو کردی
اگه هم انجام ندادی زودتر بنویس ولی قول بده با خودت صادق باشی.
🌺حتما نماز اول وقت رو فراموش نکردی 🙏🙏🙏
خوب حالا به صدای مشاور خوبمون سرکار خانوم مظاهری
با دقت گوش کن
⬇⬇⬇
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
4_164841398871263585.ogg
119.5K
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
✋✋✋✋صبر کن
🌸 قبل از اینکه صوت رو گوش کنی یه راهکار میگم بهت خوب توجه کن.
یه راهکار خوب و عملی برای کنترل خشم 😡و تبدیل کردنش به 😊 لبخند
🔴حتما اینو خیلی شنیدی که تلقین چه نقشی تو زندگی روزمره ما داره.
🔴خیلی از اتفاقات و وقایع مثبت یا منفی رو خودمون رقم میزنیم.
🔴مثلا همین الان برای چند دقیقه به این فکر کن که تشنه ای، آنچنان تشنه میشی که نگو و نپرس.......
❤❤حالا میخوام از این تلقین به نحو احسن استفاده کنی
چجوری⁉
بهت میگم
🔴یه ظرف کوچیک از یه خوراکی ریز مثل ( کشمش،ابنبات،قرص نعناع،البالو خشک یا ......)تهیه کن و روی اپن آشپزخانه یا یه جا که همش جلو دستت باشه بزار .
🔴اسم این خوراکی رو میزاریم
❤❤قرص بیخیالی❤❤
🔴هر وقت خیلی عصبانی😡 شدی یه دونه از این 👆قرص بیخیالی 👆
رو بخور و بگو بی خیال بابا من ناراحت نیستم ☺☺☺☺
چون این قضیه یکم قالب طنز داره حتما اخمت تبدیل به لبخند میشه
میگی نه ؟!!!
امتحان کن 🙏
ضرر نداره که !!!!
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
4_164841398871263588.ogg
203.9K
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
امروز یه جمله میگم، بنویس رو اینه اتاقت و اون ماژیک یا وسیله ای که نوشتی رو طوری قرار بده که همسرت ببینه ! مثلا بزار پایین اینه
🌹بنویس
🌹(اسم همسرت )م هیچ میدونی چقدر دوست دارم ؟
دوستان این همون ایینه نویسی خودمونه که ماخیلی وقته شروع کردیم😜
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
📣📣📣📣درراستای
اهداف کانالِ همسران موفق فاطمی و
#زندگی_های_فاطمی برآن شدیم
که این زندگی های بهشتی و #همسران_فاطمی و #بهشتی
رو براتون به تصویر بکشیم
✅دوستانی که دنبال
رمان دخترشینا بودید و گفتید خیلی عالیه و واقعی بودنش خیلی جالبه.....
یه مدت پیش توکانال گزاشتیم ونشد ادامه بدیم وخیلی ناراحت شدید....
الان تواین کانال پرپرواز میزاریمش🔰😍
👌علاوه بر رمان دختر شینا👌
🍃کلی عاشقانه وداستان واقعی
زندگی شهدای دیگه هم داریم
که برای ماخانوما الگوی خوبی هست😊
👏ازدست ندیداینجارو🔰
http://eitaa.com/joinchat/2125529114Cdc33bb954c
#عاشقانه_دو_مدافع
#قسمت_۶۰
باشه چشم
من دیگه باید برم کاری نداری مواظب خودت باش
- چشم. خدافظ
خدافظ
_ با حرص گوشی رو قطع کردم زیر لب غر میزدم(یه دوست دارم هم
نگفت)از حرفم پشیمون شدم .
حتما جلوی بقیه نمیتونست بگه
دیگه خوابم پرید. لبخندی زدم و از جام بلند شدم. اوضاع خونه زیاد خوب
نبود چون اردلان فردا باز میخواست بره سوریه
برای همین تصمیم گرفتم که با محسنی و مریم بیرون حرف بزنم.
_ یه فکری زد به سرم اول با مریم قرار میذارم. بعدش به محسنی هم
میگم بیاد و باهم روبروشون میکنم.
کارهای عقب افتادمو یکم انجام دادم و به مریم زنگ زدم و همون پارکی
که اولین بار با علی برای حرف زدن قرار گذاشتیم، برای ساعت ۴قرار
گذاشتم.
_ به محسنی هم پیام دادم و آدرس پارک رو فرستادم و گفتم ساعت ۵
اونجا باشه.
لباسامو پوشیدم و از خونه اومدم ییرون
ماشین علی دستم بود اما دست و دلم به رانندگی نمیرفت...
سوار تاکسی شدم و روبروی پارک پیاده شدم
روی نیمکت نشستم و منتظر موندم.
مریم دیر کرده بود ساعت رو نگاه کردم ۴:۳۵ دقیقه بود. شمارشو گرفتم
جواب نمیداد.
ساعت نزدیک ۵ بود، اگه با محسنی باهم میومدن خیلی بد میشد
_ ساعت ۵ شد دیگه از اومدن مریم ناامید شدم و منتظر محسنی شدم .
سرم تو گوشیم بود که با صدای مریم سرمو آوردم بالا ...
مریم همراه محسنی ، درحالی که چند شاخه گل و کیک دستشون بود
اومدن...
_ با تعجب بلند شدم و نگاهشون کردم ، مریم سریع پرید تو بغلمو گفت:
تولدت مبارک اسماء جونم
آخ امروز تولدم بود و من کاملا فراموش کرده بودم. یک لحظه یاد علی
افتادم، اولین سال تولدم بود و علی پیشم نبود. اصلا خودشم یادش نبود
که امروز تولدمه امروز که بهم زنگ زد یه تبریک خشک و خالی هم نگفت.
بغضم گرفت و خودمو از بغل مریم جدا کردم.
_ لبخند تلخی زدم و تشکر کردم
خنده رو لبهای مریم ماسید ...
محسنی اومد جلو سریع گفت: سلام آبجی ، علی به من زنگ زد و گفت که
امروز تولدتونه و چون خودش نیست ما بجاش براتون تولد بگیریم.
مات و مبهوت نگاهشون میکردم
دوباره زود قضاوت کرده بودم راجب علی
مریم یدونه زد به بازومو گفت: چته تو، آدم ندیدی...
_ دوساعته داری ما رو نگاه میکنی
خندیدم و گفتم؛ خوب آخه شوکه شدم، خودم اصلا یادم نبود که امروز
تولدمه. واقعا نمیدونم چی باید بگم
چیزی نمیخواد بگی. بیا بریم کیکتو ببر که خیلیگشنمه
روی یه نیمکت نشستیم به شمع ۲۲سالگیم نگاه کردم. از نبودن علی
کنارم و مسخره بازیاش ناراحت بودم حتی نمیدونستم اگه الان پیشم بود
چیکار میکرد...
_ کیکو میمالید رو صورتم و در گوشم بهم میگفت خانمم آرزو یادت نره،
فقط لطفا منم توش باشم. اذیتم میکردو نمیزاشت شمع رو فوت کنم. آهی
کشیدم و بغضمو قورت داد.
زیر لب آرزوکردم "خدایا خودت مواظب علی من باش من منتظرشم"
شمع رو فوت کردم و کیکو بریدم...
مریم مثل این بچه های دو ساله دست میزدو بالا پایین میپرید
محسنی بنده خدا هم زیر زیرکی نگاه میکردو میخندید.
لبخندی نمایشی رو لبم داشتم که ناراحتشون نکنم
مریم اومد کنارم نشست: خوووووب حالا دیگه نوبت کادوهاست
- إ وا مریم جان همینم کافی بود کادو دیگه چرا ...
وا اسماء اصل تولد کادوشه ها. چشماتو ببند
حالا باز کن یه ادکلن تو جعبه که با پاپیون قرمز تزئین شده بود.
گونشو بوسیدم، گفتم وااااای مرسی مریم جان
_ محسنی اومد جلو با خجالت کادوشو دادو گفت: ببخشید دیگه آبجی من
بلد نیستم کادو بگیرم ، سلیقه ی مریم خانومه، امیدوارم خوشتون ییاد.
کادو رو باز کردم یه روسری حریر بنفش با گلهای یاسی واقعا قشنگ بود.
از محسنی تشکر کردم. کیک رو خوردیم و آماده ی رفتن شدیم. ازجام
بلند شدم که محسنی با یه جعبه بزرگ اومد سمتم: بفرمایید آبجی اینم
هدیه ی همسرتون قبل از رفتنش سپرد که بدم بهتون.
_ از خوشحالی نمیدونستم چیکار باید بکنم جعبه رو گرفتم و تشکر کردم .
اصلا دلم نمیخواست بازش کنم
تو راه مریم زد به بازومو گفت: نمیخوای بازش کنی ندید پدید...
ابروهامو به نشونه ی نه دادم بالا و گفتم: بیینم قضیه ی خواستگاری
┄┅🌵••══••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••══••🌵┅┄
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#پرستار
#چالش جدیددد😍😍
برای آقاتون بفرستین 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
روزت مبارک عشقم 😍اگرگفتن چرا؟؟
بگین 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
خوب روز پرستاره دیگه 🤔
فکر نداره که عشق جان تو پرستار قلب و روح منیییی💋❤️😘😘😘😍😍
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
جلسات سرکار خانم #محمدی
#نظموهدف۱_جلسه۱_قسمت۲۰
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ برای #اسراف نکردن آب تا گرم بشه میشه آب را شما تو یه ظرف بردارید بذارید کنار، برای بالکن و دستشویی و... استفاده کرد.
گناه نکردن و ثواب جمع کردن سختی هم داره.
من خودم پارچ برمیدارم میذارم کنار وقتی کارم را انجام میدم، میخوام دور ظرفشویی رو بشورم بجای اینکه شیر رو باز کنم آب بریزم اون آب و میریزم👌. یا کتری آب را میذارم خنک شد میریزم پای گلدونم🎍
سبزی که میشورم آب سبزی خوردن رو، آب گِل اول، آب گِل دوم رو پای گلدونام می ریزم یا بالکن را میریزم میشورم.
چون آب سوم را با سرکه میشورم و نمیشه دیگه ریختش پای گلدونا.
🔰 این مدیریته👌
این #نظم رفتار و #خانهداری شماست👌 خانه داری منظم این نیست که فقط شما همه چی رو جای خودش بچینی.
⭐️درست انجام دادن و خدا پسندانه انجام دادنش مهمه⭐️
✅ خب اولویتها رو هم مشخص کردیم حالا اگر یک #اولویت را در زمانش نتونستیم انجام بدیم چیکار میکنیم❓
در اون زمان #برنامه_شناور رو انجام میدیم ✔️
🔹شناور بودن به معنی این که اگر کار ی را نتونستیم انجام بدهی کار بعدی را انجام بده.
بیست تا کار نوشتی صبح تا شب یکدفعه شرایط طوری میشه که ده تاي اول رو نمیتونم انجام بدی از همون یازدهمین شروع کن. مهم اینکه #توقف_ممنوع
یه کاری دارم انجام میدم ،مثلا سوار مترو شدم🚝 دارم میرم خونهمون🏠 همزمان هم تلگراممو یه نگاهی میندازم ممکنه یه تلفنی جواب بدم📱
هم میتونم برنامهمو بنویسم ✍
هم میتونم ذکرمو بگم👌
هم اینکه چند تا کار دیگه میتونم بکنم،
🔹مثلا میبینم یه خانومی پیره ایستاده من سریع بلند میشم جامو میدم.
⭐️اینم یه کارخیره شما انجام میدین دیگه.
✅ کارهای خوب خودتونو قدر بدونید و بنویسید✍
اینا باعث میشه که تشویق بشید که بدونید کار دارید انجام میدید،شما بیکار نیستید👌
چون بیکاری خودش ضرره یعنی مریضیه بیکار بودن
🌸 سوره ی ناس را بخوانید، چون ما داریم که شیطان👿 از چهار طرف انسان را وسوسه میکنه:از جلو آینده، از پشت، گذشته، حال و ...
🌸 شما سوره ی فلق و سوره ی ناس را که میخونید باعث میشه که شر جن و انس از شمادور بشه 🙂
🔹وقتی #شیطان 😈 در فکرتان وارد
می شود همیشه پناه ببرید بخدا،
سریع خودتون رو درگیر کار یدی بکنید. ما پناه میبریم به خدا چون هر لحظه ای شیطان در کمینه.
ما ایمن نیستیم از شر شیطان 😱
🔰برای هر کاری همین که الان اومدم اینجا حرف میزنم شیطان😈 در کمین من هست. میخوام برم بیرون در کمین من هست. همه جا هست. چون قسم خورده. پس من باید مراقب باشم.
@jalasaaat
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#بانوی_حی
#زنگ_تجربه_معنوی
سلام من و همسرم خیلی به حضرت زهرا (س) ارادت داریم،
طوری که قبل از اومدن همسرم به خواستگاریم خواب حضرت رو دیدم ، بعد ازدواج هم خدا بهمون دختری داده به عشق مادر اسمش رو گذاشتیم فاطمه و دختر دومم هم زهرا خانم ان شاالله تو راهه...
دوساله لحظه سال تحویل نماز حضرت زهرا رو میخونم و از اثرات معنوی و مادی عجیبش تو اون سال بهره میبریم،
اسم حضرت رو هم از ایام فاطمیه پارسال خودم روی مقوای مشکی نوشتم چسبوندم پشت در ورودی و دلم نیومد برش دارم و تا الان بحمدلله هست،
ان شاالله که بتونم احترام این بیت الزهرا رو داشته باشم و دختران فاطمی تربیت کنم.
التماس دعای ویژه از شما و اعضای عزیز کانال
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#بانوی_حی
#میلادحضرت_زینب سلام الله
هدیه به مناسبت میلاد حضرت زینب برای بچه های کلاس دخترم
دستبند و شکلات
از اول سال تمام مناسبت ها از این کارا کردم
امروز مسابقه هم گذاشتم
درباره زندگی حضرت زینب 6 سوال پرسیدم و کش مو جایزه دادم
#مدیرکانال:
چقدر عالییییی احسنت
این فوق العاده کار موندگاریه
هم معنوی هم برای اون بچه ها🌹
،فرهنگسازی
،ترویج شادی در اعیاد و ولادت اهل بیت👏👏👏👏👏👏
نمونه یه خانم
#دغدغه مند و #متدین که
کارفرهنگی براشون واقعا اهمیت داره
عاقبت بخیرباشیدگلم🌹
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 22
🔸🔸🔸🔹✴
استاد پناهیان:
مقام معظم رهبری خدا خیرشون بده کلمه ی بسیار زیبایی ایام سال نو فرمودن.
فرمودن هرکسی امسال یه قدم جلوتر برداره.
اگه ما بخوایم تو زندگیمون یه قدم جلوتر برداریم، باید چیکار کنیم؟؟؟
" آداب نماز رو کم کم باید آغاز کرد"
و به صورت عالی اجرا کرد
👌
قدم اول در نماز خوندن، 💥مؤدبانه نماز خواندن💥 هست.
نماز مؤدبانه یعنی چی؟؟؟
👇👇👇💥دقت کنید
یعنی خدایا من حال دارم یا ندارم ،
عشق به تو دارم یا ندارم،
از تو می ترسم یا نمی ترسم،
زورم میاد نماز بخونم یا زورم نمیاد 👇👇👇✨✨✨
""به هر حال من باید ادب رعایت کنم ""
👮👮👮💂💂
مثل یه سربازی که میره توی پادگان! بهش میگن از امروز فرماندتو دیدی پا میکوبی و دستتو می بری بالا!
وقتی کلاه سرت هست سلام نظامی میدی!
وقتی اومدی جایی که سقف هست کلاهتو بر می داری.
👥👤💭
وقتی فرماندت می خواست بره کسی بهت خبر دار داد تا وقتی آزاد باش نگفته یا فرمانده نرفته تو نباید حالت راحت باش داشته باشی
خواست پاشو جا به جا کنه قبلا باید فرمانده بهش گفته باشه آزاد باش!
اینا رو به سرباز یاد میدن از فردا هم شروع میکنه به اجرا کردن...
این دیگه فرقی نمیکنه آدم حال داشته باشه یا نداشته باشه. باید اجرا کنه...
➖➖🔸➖?💻
در مجموعه ی چگونه یک نماز خوب بخوانیم
استاد پناهیان از یک زاویه ی صحیح و عملیاتی به نماز نگاه میکنه که باعث میشه نمازهای ما هم به وقت تر باشه و هم با کیفیت تر.
انشالله خدا توفیق بندگی رو به همه ی ما عنایت بفرماید...
🌺✅🌺
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
هدایت شده از آشپزخونه بهشتی(آشپزی اسلامـی)
🔰فهرستی ازبرترین های کانال آشپزخونه بهشتی❤️
توضیح کلی درمورد روند کانال
#آشپزی_اسلامی🥞
#اشپزی_همراه_با_رعایت_اصول_و_آداب_اسلامی
مبحث کامل #آداب_غذا_خوردن
#احکام_خوراک
#دستمال_آرایی
#میوه_آرایی
#آشپزی_به_نیت_نذری
#چالش_غذای_نذری
#دیزایین_سالاد
#دیزایین های کیک ، پلوها ،غذاها ،سبزیجات ، حلواها
#مخصوص_کودک(دستورودیزایین غذا برای کودکان)
#طب_اسلامی
#واکسنهای_طبیعی برای نوزادتان
#ادویه_خونگی 😍😍
#آشپزی_سالم
#ترفندآشپزی
#پک کامل مطالب #دندان_ودهان👇
#مسواک_وطرز_استفاده_صحیح_آن
#خاصیت_مسواک_زدن
#زمان_مسواک_زدن
#دیدگاه_روایتی_به_مسواک
#رفع_بوی_بد_دهان
#سفید_کننده_دندان #جرم_دندان
🌹✅برای سرچ دستور غذاها
فقط نام غذای مورد نظر را با هشتگ سرچ کنید مثلا 👇👇👇
#کشک_بادمجان
طرح #اصلاح_سبد_غذایی_خانوارها👨👩👧👦
🔵 آشپزخونه بهشتی(آشپزی اسلامی)
http://eitaa.com/joinchat/2775842838C0e8ec6c9f8
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#شیطنت
#سیگنال_رابطه
#عشوه
یک خانم #شیطون
وقتی میره حموم ساده از کنار این مسئله نمیگذره ...😈
وقتی میری حموم حسابی که خوشگل موشگل کردی 😂
به هر بهونه ای شده آقایی رو بکشون دم در حمام🤑
آقایی یه لحظه بیا میشه همون حوله رو بیاری..آقایی یه لیوان آب برام میاری...آقایی نیومدی کمکم کنی خسته شدم ها....هر جوری خودت میدونی... در حمام رو کامل باز کن حسابی مانور بده...لبخند شیطونی بزن...
قطعا ول کن نمیشه😈😂
یادت باشه آسون کوتاه نیای..
ناز کن بگو عه قرار بود یه حوله بیاری فقط...
برو خونتووووون😐😲😁
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
همسران موفقِ فاطمی❤💍
جلسات سرکار خانم #محمدی #نظموهدف۱_جلسه۱_قسمت۱۵ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ ازتمریناتی که برای خونه هاتون میگیم
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#ارسالی_اعضای_عزیزمون
سلام علیکم وقتتون بخیر
صحبت های خانم محمدی خیلی عالی هستند.
ممنون از وقتی که برای کانال می گذارید.
بسیار مفید و جامع هست.
خداخیرتون بده 💝
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
.سلام .قدر دانی واژه ی کوچکیست در مقابل زحمات شما .از صمیم قلب از تیم پر تلاش شما سپاسگزارم .خدا را شاکرم که نیاز های یک زندگی پر بار والبته مومنانه را با شما عزیزان به من معرفی کرد
زندگی من از ابتدا با عشق آقاابا عبدالله الحسین شروع شد .چیده شد .وادامه پیدا کرد .سایه آقایم حسین درخت زندگیم را پر بار کرد و فرزندانم به محبت ونام مبارکش زینت داده شدند .
من و همسرم هر بار که زندگی را مرور میکنیم با هم میگوییم واقعا اگر لطف ونگاه حسین فاطمه نبود چه به سرمان می آمد .
خلاصه اش این است نفس های زندگیم را در خانه ارباب حسین علیه السلام کشیده ام ونام خانه ام را بین الحرمین نام گذاشته ام .واین نام را به عشق ادب حضرت عباس گذاشتم
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#چالش
سلام عزیز
بابت کانالتون سپاس فراوان
هرچقدر تشکر کنم کمه خیلی خیلی خوبه
بنده میخواستم یه چیز بگم من هرچی میخوام با چله جلو برم نمیشه چون مهمون دارم و بچه ی کوچیک اصلا یعنی جور نمیشه
میتونم از شنبه با چله تون جلو برم یا نه دیگه جور نمیشه عقب موندم
البته از قبل با برنامه ریزی کار میکردم بعدش یه مدتی ول کردم بی برنامه شدم اما الان دوباره با کانالتون که آشنا شدم و مطالبش رو خوندم دوباره برنامه ریزی کردم و با برنامه ریزی جلو می رفتم تقریبا دوهفته ای میشه من مهمون دارم بی برنامه شدم و از این وضع هم
کلافه ام بازم از شنبه طبق برنامه میخوام جلو برم و چله رو میخوام انجام بدم ان شاالله
اسم خانه مون رو ما هم گذاشتیم
بیت النبی
لینک گروهتون رو هم میخواستم اگه بشه لینک رو هم برام بفرستید تا عضو گروهتون هم بشم
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
#چالش جالبیه😍😍😍
سلام بانو🌺
من تمام چالش هاتون رو برای همسرم فرستادم .دستم دیگه پیش همسرم رو شده که هر سوالی میپرسم تهش یه جواب عشقولانه💏 داره .این بار هم یه سوال چالشی خودم براش فرستادم زود فهمید😁 اما بازم جوابمو داد.😍
چله قرارعاشقی خانما روز ششم.ogg
887.5K
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
بسم الله الرحمن الرحیم 💫
❤❤❤❤❤روز ششم #قرار_عاشقی
دوستان و همراهان گرامی سلام
خوبین ؟
چه خبر از زندگی؟
امیدوارم یه روز برسه که همتون با خوندن این سوال من بگین
❤همه چی عالیهههههههه❤
🔴از نمازها بگو
خوندی؟ اول وقت ؟
یادتونه بچگی ها تو مدرسه 😊
اینو مطمئن هستم همه میگین
ببببببببببببلههههههههه
🔴اونهایی که همسرشون دورن نامه نوشتین ؟؟
🔴از آینه ها و نوشته ها، از سجاده های زیبایی که واسه نماز پهن میکنین عکس بگیرین بزارین تو گروه تا بقیه تشویق بشن.
🔴دعای عهد رو هم که فراموش نکردی بانو
خدا رو شکر
انشاءالله جواب همه سوالات من مثبت باشه🌹🌹🌹🌹🌹
حالا به صوت مشاور و همراه عزیزمون خوب گوش کن
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
جلسات سرکار خانم #محمدی
#نظموهدف۱_جلسه۱_قسمت۲۱
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💐امام علی علیه السلام تو وصیتشون که سفارش به تقوا و ایتام و ...کردند و مدام فرمودند خدارا، خدا را...
⭐️یعنی انقدر باید ما هر لحظه به یاد خدا باشیم. وقتی هر لحظه به یاد خداباشیم، میگیم این کارم درسته یا غلطه. این همون نظمه س. #نظم_بندگی👌👌
🔹چون ما نهایتش میخوایم بنده باشیم دیگه، وقتی خوب کار انجام میدیم بنده ی خوبی هستیم،
چه حالا توی عبادتت باشه، توی همسایه بودنت ،توی دختر بودن، همسر بودن، مادربودن، هر چی که میخوام باشم خوب باشم .
🔸ولی #شیطان 👿 معمولا وسوسه میکنه، مثلا بلند شدی برای نماز اول وقت داری وضو میگیریا یه دفعه میگی بذار این دستشویی رو بشورم. دستشوییه رو بشوری وتمیز بکنی آب بریزی اومدی میبینی اذان گفتن😭 نماز جماعت مثلا تلویزیونم تموم شده ،شما تازه میخوای بری.
🔸میای #وضو بگیری می گی اینجای دستم مثلا یه چیزی چسبیده می ری اونو از بین ببری فراموش می کنی وضو بگیری، شیطان 👿 یه کاری می کنه یادت بره یا سختت بشه وضو بگیری😱 بخصوص تازه زمانیکه میخوای یه کاری رو شروع کنی ، مثلا تصمیم میگیری #نماز_اولوقت بخونی هی یه موانعی جلوی پات میذاره که باید اون موانع رو خودت رد بکنی دیگه.
🔰 همزمان چندتا کار انجام می دهیم این باعث میشه که ما #سرعت داشته باشیم انرژیمونو #ذخیره بکنیم👌
⭐️ برای ذخیره ی وقت ،شما #خوابتونو_باید_تنظیم_بکنید 😴.
یعنی چی❓ یعنی اگر که می بینید ساعت نه شب بخوابید، ساعت شش صبح بلند میشی برنامه ریزی کن.
اگر ساعت دوازده بخوابی بازم شش بلند میشی❓برنامه ریزی کن⏳
🔹 بعضیا هستن مثلا میگه من ساعت یازده دیگه باید بخوابم، بیهوش میشم😴 ولی ساعت پنج صبح بیدار میشم. پنح ونیم بیدار میشم. مثلا سر اذان صبح بیدار میشم.
🔸ولی وقتی مثلا شب ساعت دوازده میخوام شام بخورم🍱 حسابی پر وپیمون، بعد میخوام بخوابم مثلا ساعت پنج صبحم میخوام برای نماز اول وقتم بیدار بشم. اینطور نمی شه❌❌
@jalasaaat
#عاشقانه_دو_مدافع
#قسمت_۶۱
دستشو گذاشت رو دهنشو آروم خندید بابا اسماء جدیه
_ خوب بگو بیینم قضیه چیه ؟؟
هر چی صبح گفتم: واقعیت بود
- خوب ...
میشه بشینیم یه جا صحبت کنیم
- محسنی رو چیکار کنیم ؟؟
نمیدونم وایسا
- رو کردم به محسنی و گفتم: آقای محسنی خیلی ممنون بابت امروز واقعا
خوشحالم کردید شما دیگه تشریف ببرید ما خودمون میریم.
پسر چشم و دل پاکی بود ولی اونقدرام حزب اللهی نبود خیلی هم شلوغ و
شر بود اما الان مظلوم شده بود.
_ سرشو آورد بالا و گفت: خواهش میکنم وظیفم بود، ماشین هست
میرسونمتون.
دیگه مزاحمتو نمیشیم
- چه مزاحمتی مسیرمه ، خودم هم باهاتون کار دارم
آخه من با مریم کار دارم.
_آها خوب ایرادی نداره من اینجاها کار دارم شما کارتون تموم شد به من
زنگ بزنید بیام.
بعد هم ازمون دور شد.
_ به نیمکتی که نزدیکمون بود اشاره کردم ، مریم بیا بریم اونجا بشینیم.
- خوب بگو بیینم قضیه چیه ؟؟
إم ...إم چطوری بگم. میدونی اسماء نمیخوام بهت دروغ بگم که، من وحید
رو دوست دارم.
- خندیدمو گفتم: منظورت محسنی دیگه خب پس مبارکه
آره. اما یه مشکلی هست این وسط
- چه مشکلی
خانوادم
- چطور اونا مخالفن ؟
اونا به نظر من احترام میزارن اما...
- اما چی ؟؟
_ اسماء پسرعموم هم خواستگارمه از بچگی دائم عموم داره میگه که مریم
و سامان مال همن. اما من سامان رو نمیخوایم اونم منو. روحرف عموم هم
نمیشه حرف زد.
- اینطوری که نمیشه مریم یه روز با پسر عموت دوتایی برید پیش عموت
این حرفایی که زدی رو بهش بگید.
نمیشه ...
_ میشه تو به خدا توکل کن
اوووم. اسماء یه چیز دیگه ام هست...
- دیگه چی ؟؟؟
به نظرت منو وحید به هم میخوریم ؟ظاهرمون شبیه همه؟اعتقاداتمون؟اون
خیلی اعتقاداتش قویه
- مریم اون تورو همینطوری که هستی انتخاب کرده، بعدشم تو مگه
اعتقاداتت چشه خیلیم خوبی
_ مریم آهی کشیدو سرشو انداخت پایین چی بگم...
هیچی نمیخواد بگی اگه حرفات تموم شده به او بنده خدا زنگ بزنم ییاد...
زنگ بزن
- حالا امروز چطوری باهم رفتید خرید ؟
وای بسختی،اسماء از خوشحالی نمیدونست چیکار باید بکنه از طرفی هم
خجالت میکشید و سرش همش پایین بود.
همه چیم خودش حساب کرد.
_ اخی الهی. گوشی رو برداشتم و بهش زنگ زدم.
۵ دقیقه بعد در حالی که سه تا بستنی تو دستش بود اومد.
ای بابا چرا باز زحمت کشیدید
قابل شمارو نداره آبجی
مریم بلند شدو گفت: خوب من دیگه برم، دیرم شده
_ محسنی در حالی که بستنی رو میداد بهش گفت:ماهم داریم میریم اجازه
بدید برسونیمتون.
اخه زحمت میشه ...
- چه زحمتی؟؟ آبجی شما هم پاشید برسونمتون.
خندم گرفته بود. سرموتکون دادم. رفتیم سوار ماشین شدیم...
مریم رو اول رسوندیم
بعد از پیاده شدن مریم شروع کرد به حرف زدن...
اولش یکم تته پته کرد
إم چطوری بگم راستش یکم سخته ...
_ حرفشو قطع کردم، خوب بذارید من کمکتون کنم، راجب مریم میخواید
حرف بزنید...
إ بله. از کجا فهمیدید ؟؟
- خوب دیگه...
- راحت باشید آقای محسنی علی سپرده هواتونو داشته باشم
دم علی آقا هم گرم. راستش آبجی، خانم سعادتی یا همون مریم خانوم به
پیشنهاد ازدواج من جواب منفی داد. دلیلشو نمیدونم میشه شما ازشون بپرسید؟!
ادامه دارد..
نویسنده:سرکار خانم علی آبادی
┄┅🌵••══••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••══••🌵┅┄
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#ارسالی_اعضای_عزیزمون
سلام خسته نباشید بهترین کانال ایتا کانال شماست
درخواستی داشتم
پیرو حرف های خانم اعلم که گفتند روزی یک حکمت بخونید میشه برامون روزی یک حکمت از نهج البلاغه بذارید تو کانال البته اگه زحمتی نداره براتون
با تشکر از کانال پر مهر و محبت تون🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
سلام
عجب برنامه دادین تیر خلاصو زدین
خونه ای که مال اهل بیت باشه
دگه ادمای اون خونه رو چشم ما جادارن
دست مارو بستید دگه میتونیم اخم کنیم
غر بزنیم خدایی نکرده دادی بزنیم
من تازه پست هارو خوندم یعنی میتونم
خدایا کمکم کن 👏
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
سلام ب همگی
مدتی ک با کانال شما آشنا شدم خیلی تاثیرداشت برام من خیلی عصبی و کم تاقت هستم امااز وقتی پیامهای شمارو در کانال همسران موفق دنبال میکنم
خیلی بهتر شدم
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜