.
🍃 پردهنشین من
دنیا آفریده شد تا تحمّلش کنیم.
با تحمّل دنیا بنا شد در قیامت آسایشی ابدی پیدا کنیم.
چَشم، دنیا را تحمّل میکنیم
امّا به ما بگو با کسانی که ما را تحمّل نمیکنند چه کار کنیم؟
••°~••
دنیا را که کنار میگذاریم
برای اهل دنیا خسته کننده میشویم.
فقط ما نیستیم که تحمّل اهل دنیا برایمان سخت است
تحمّل ما هم برای اهل دنیا سخت شده.
حالا باید چه کار کرد وقتی که رهبانیت را هم بر ما حرام کردهاید؟
••°~••
حرفهایمان برای اهل دنیا شنیدنی نیست.
ما هم حرفهای اهل دنیا را نمیفهمیم.
خندههای اهل دنیا برایمان بیمعناست.
اهل دنیا هم معنی لبخندهای ما را نمی فهمند.
خشمهای اهل دنیا ما را به اوج شگفتی میرساند
و خشمهای ما اهل را به خنده میاندازد.
••°~••
ما زبان مشترکی نداریم با اهل دنیا.
عالمشان با عالم ما زمین تا آسمان فرق میکند.
هنوز هم میگویی رهبانیت حرام است؟
اگر حرام است، پس به ما یاد بده تحمّل کردن دنیا را.
••°~••
آقا!
«از این جا رانده و از آن جا مانده» همیشه کابوس من بوده.
نگذار کابوسم تعبیر شود.
حالا که برایم نقاب از روی دنیا کنار زدهای
پرده از روی خویش هم کنار بزن.
محتاج تماشای رویت هستم، به اندازهای که ماهی به آب محتاج است.
در احتیاج مرا رها نکن.
شبت بخیر پردهنشین من!
🍃 #بهانه_بودن
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#مهارتهای_انتخاب_همسر
🔷 بحث هفته های گذشته درباره معیار های انتخاب همسر بود.
قسمتی از یه متن امام زمانی رو با همین موضوع بخونید:
🌸من انتخاب کرده ام
و در انتخابم تردید ندارم
من «خود»ِ تو را انتخاب کردهام
«خود»ِ تو
«خود»ِ تو...
🌸من بار سفر بستهام
مقصدم «خود» توست
ولی همسفر میخواهم
همسفر
همسفر...
🌸آیا همسفری هست
که «خود»ِ تو مقصدش باشد؟
فقط «خود»ِ تو
فقط «خود»ِ تو...
🌸من کسی را میخواهم
که خوشحال شود
از اینکه تو خوشحال شوی
تو خوشحال شوی
تو خوشحال شوی...
🌸غمگین شود
از اینکه خم به ابروی تو بیفتد
ابروی تو
ابروی تو...
🌸دنبال چیزی بگردد
که تو دنبالش میگردی
تو دنبالش میگردی
تو دنبالش میگردی...
🌸به چیزی نگاه کند
که چشمهای تو به آن می نگرد
چشمهای تو
چشمهای تو...
🌸و پا بگذارد روی چیزی که
که ردّپای تو بر آن نیست
ردّپای تو
ردّپای تو...
🌸آقا!
درست است که من تو را انتخاب کردهام
اما هنوز مثل تو نشدهام
دوست دارم بشوم «خود»ِ تو
اما همسفری میخواهم
که او هم
دوست داشته باشد بشود «خود»ِ تو
نمیدانم این همسفر را کجا پیدا کنم
اما تا تو هستی، دلم آرام است.
🌸کافی است نگاه لطفت سرازیر شود به سویم
آن گاه
در سفری که به سوی تو دارم
همسرم و همسفرم را خواهم یافت.
📚من می خواهم "تو" بشوم، راست می گویم!، ص۱۵.
بهانه بودن (کتاب اول)
ضمیمۀ ادبیِ کتابِ اول از مجموعۀ «نیمۀ دیگرم»
#بهانه_بودن
#نیمه_دیگرم
#محسن_عباسی_ولدی
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#مهارتهای_انتخاب_همسر
🍃🌸🌸🌸🌸🌸
🌸از همان روز اول، مرا تسلیم تو آفریدند.
🍃من اهل ولایت تسلیمم
و از همان روز اول
مرا تسلیم تو آفریدند.
🍃آقا!
ببخش تمرّدم را
ببخش که این دست را که از آنِ تو بود
در برابر چیزی که خودش را احساس می خواند
یا در برابر آن که می گفت: من عقلم
بر سینه نهادم.
🍃من اهل ولایت تسلیمم
و حالا آمده ام پیش تو.
این عقلم!
و این احساسم!
اینها را بگیر
هر دو برای تو!
🍃اینها از تو که دور می شوند
سرِ جنگ دارند با هم.
من هم زبانشان را بلد نیستم
آشتی دادنشان کار من نیست
🍃من از امروز تنها به تو چَشم می گویم
دیگر از من "نه" نخواهی شنید
حق، همان چیزی است که تو بگویی
من سر جنگ دارم با هر کسی و هر چیزی
که در مقابل تو بایستد.
مرا قبول کن آقا!
🍃🌸🌸🌸🌸🌸
📚من می خواهم "تو" بشوم، راست می گویم!، ص33.
بهانه بودن (کتاب اول)
ضمیمۀ ادبیِ کتابِ اول از مجموعۀ «نیمۀ دیگرم»
#بهانه_بودن
#نیمه_دیگرم
#محسن_عباسی_ولدی
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜