eitaa logo
همسران موفقِ فاطمی❤💍
11.7هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
62 فایل
💕هدف ما #نجات جامعه از #فقردانش_جنسی رواج #همسرداری_فاطمی و #پیوندبهتربین همسران است💕 ⛔کپی‌مطالب فقط باذکرمنبع ولینک جایزاست❤ 🙏آیدی #فـقـط جهت ارسال‌ایده‌هاوتجارب @Banoo9669 🎀 #تبلیغ‌کانال‌شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
با ذوق بدو بدو رفتم تو حیاط داشتم صندلامو میپوشیدم ڪه مامانم باز صدام زد : _ جان پلاستیڪ لباسات یادت رفت.. هر روز عصر ساعتای ۴ با لیلا و مریم قرار داشتیم.میرفتیم تو جنگل ڪنار رودخونه و بعد ڪلی بازی و شنا تا غروب برمی گشتیم خونه..... من و لیلا و مریم تنها بودیم ڪه توی روستا هنوز بودیم. دم دمای غروب و تاریڪی هوا بود که تصمیم گرفتیم برگردیم ولی بعد از جمع ڪردن چیزا من پشیمون شدم و رو به جفتشون گفتم : _بچه ها شما برید تو راهم پلاستیڪ منو بدید مامانم بهش بگید دلـــربا تا یڪ ساعت دیگه بر میگرده.هوا تقریبا تاریک شده بود. آروم آروم رفتم طرف رود و یواش واردش شدم. آب خنڪ و زلالی که دیوونه اش بودم و وقتی واردش میشدم همه چیز رو یادم میرفت. تو حال و هوای خودم بودم، که یهو... با ترس چشامو باز کردم و جیغ زدم که قرار گرفت. قلبم تند تند میزد و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم نمیدونستم باید چیکار کنم. یکم دست و پا زدم ڪه ...... https://eitaa.com/joinchat/1738539096C1ae631732c **