6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی عاق فرزند میشود؟
بله😳
پیرو مبحث دیروز👌
💗💗💗
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️چون #ماه_رجب فرا رسد...
✨خداوند مى فرمايد:
«من، همنشين كسى هستم كه با من، همنشين باشد و مطيع كسى هستم كه اطاعتم كند و آمرزنده كسى هستم كه از من آمرزش بخواهد. ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من. هر كه مرا در اين ماه بخواند، پاسخش مى گويم و هر كه از من[چيزى] بخواهد، عطايش مى كنم و هر كه از من هدايت جويد، راهنمايش خواهم بود.
🌙اين ماه را رشته اى(ريسمانى) بين خودم و بندگانم قرار داده ام. هر كس به اين رشته(ريسمان) چنگ زند، به من مى رسد».
(#پيامبر_اکرم صلى الله عليه و آله)
📚 الإقبال، ج۳، ص۱۷۴
شب اول #ماه_رجب
🍃🌹دعا و زیارت روز پنجشنبه
🌹*دعاى روز پنجشنبه*
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ وَ كَسَانِي ضِيَاءَهُ وَ أَنَا فِي نِعْمَتِهِ اللَّهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِي لَهُ فَأَبْقِنِي لِأَمْثَالِهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لاَ تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّام بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ وَ اكْتِسَابِ الْمَآثِمِ وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُ وَ شَرَّ مَا فِيهِ وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ إِنِّي بِذِمَّةِ الْإِسْلاَمِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِيَ الَّتِي رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِي فِي الْخَمِيسِ خَمْساً لاَ يَتَّسِعُ لَهَا إِلاَّ كَرَمُكَ وَ لاَ يُطِيقُهَا إِلاَّ نِعَمُكَ سَلاَمَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِكَ وَ عِبَادَةً أَسْتَحِقُّ بِهَا جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ وَ سَعَةً فِي الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلاَلِ وَ أَنْ تُؤْمِنَنِي فِي مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ وَ تَجْعَلَنِي مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ فِي حِصْنِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِي بِهِ شَافِعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ نَافِعاً إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌹*زیارت امام حسن عسكرى عليه السلام در روز پنجشنبه:*
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍ أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌹*پنجشنبه*
ذکر : لا اله الله الملک الحق المبین ۱۰۰ مرتبه
سوره : الملک
دعا : مناجات شعبانیه ، دعای کمیل
ذکر ویژه : یا رزاق ۳۰۸ مرتبه
( روزیتان فراوان می شود )
https://eitaa.com/joinchat/936575181C3c5f48ded6
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
روز پنجشنبه
*ختم 5دعاي فرج هديه به مولاي عزيزمان امام مهدي عليه السلام به نيت سلامتي و تعجيل در ظهورشان و جز ياران وفادار ايشان باشيم *🌺
ان شاءالله به زودي چشممون به جمال پرنورشان روشن شود 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پارت716 🌹دختر باران🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
_ممنون خاله خیلی خوشمزه شده.
*بخور قشنگم از صبح تا الان فقط گریه کردی.
به دور تا دور سفره نگاه کردم از تیمسار خبری نبود.
_محمدجواد تیمسار کجاست؟
-زودتر رفت تهران.
اونقدر نگران محمدجواد بودم که اصلا یادم رفت بپرسم چی شد؟
در سکوت غذا خورده شد به خاله کمک کردیم سفره جمع بشه.
خاله شروع کرد ظرف شستن کنارش ایستادم تا کمکش ظرف ها رو آب بکشم.
روژین با خنده گفت:
آی دختر لوس شهری بیا این طرف خودم کمک می کنم.
_کاری نداره تو ظرف ها رو خشک کن.
خاله آروم گفت:
دختر خوبی هستی ولی شوهر داری بلد نیستی.
با تعجب به صورتش نگاه کردم.
لبخند زیبایی زد.
*یاغی و حاضر جوابی
خودسری و هر کاری که به ذهنت بیاد انجام میدی
برات هم مهم نیست اطرافیانت چه احساسی دارن.
_خاله من دلم خیلی شور افتاده بود
شما که نمیدونی من کسی رو جز محمدجواد ندارم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری حرام
پنجشنبه ها ،جمعه ها و ایام تعطیل پارت گذاری انجام نمی شود ❌
#پارت717 🌹دختر باران🌹
*من و روژین هم فقط محسن رو داریم ولی کدوم یکی از کارهای تو رو کردیم؟
_شما هیچی از من نمی دونید.
*تو چی؟ راجعبه ما چیزی میدونی؟
_حق دارید ولی روژین شما رو داشته
شما هم روژین رو، من کی و دارم؟
تا دیروز دلم به محبت های زوری مادرم خوش بود
ولی الان سه ماهه فهمیدم همون ها هم صدقه سری بوده چون مادرم نبوده.
دست هامُ شستم.
برام واکنششون مهم نبود، قرار هم نبود برای غریبه ها زندگی شخصیم رو تعریف کنم.
_من مادر نداشتم مثل شما همه چیز رو بهم یاد بده،ببخشید من خسته ام.
بدون اینکه نگاهشون کنم و حالت های چهره اشون رو ببینم داخل اتاق رفتم
با دیدن محمدجواد در حالی که نماز می خوند لبخندی روی لبهام نشست وضو گرفتم و نماز خوندم.
مثل همیشه من نمازم زودتر تموم شد
چون من نه دعایی بین نماز می خوندم و نه زیارت عاشورایی.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری حرام
پنجشنبه ها ،جمعه ها و ایام تعطیل پارت گذاری انجام نمی شود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پارت718 🌹دختر باران🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
محمدجواد رکعت دوم نماز ظهر رو می خوند.
فکری به ذهنم رسید
روبروش ایستادم به حالت پرواز کردن شروع کردم دست هام رو تکون دادن و صدای پر زدن بال در آوردن.
_پر پر پر، خدا جواب دعاهات رو داد
یه حوری خوشگل برات فرستاده جناب سرهنگ.
منتظر به صورتش نگاه کردم تا شاید واکنشی نشون بده ولی دریغ از یک لبخند خشک و خالی.
روی تخت دراز کشیدم به سقف زل زدم.
نمازش تموم شده بود سجاده رو جمع کرد،روی تخت دراز کشید.
_نمی خوای تعریف کنی چی شد؟
-نه،اذیت میشی تهران برسیم خودت متوجه میشی.
_پس تیمسار چرا رفت؟
-چون باید می رفت.
_ما چرا نمیریم؟
-چون می خوام ببرم بگردونمت.
_چرا صبوری...
-مریم بس کن دیگه ای بابا خب صبر کن میریم تهران همه چیز رو میفهمی.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری حرام است.
با عرض پوزش در روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه
#پارت719 🌹دختر باران🌹
-در ضمن برای بار آخر بهت میگم وقتی میگم یک کاری رو انجام نده حرف گوش کن مریم امروز اذیت شدی وگرنه به خداوندی خدا می انداختمت توی انباری.
هین بلندی گفتم
_چی کار کنم دلم شور میزد
باز بغض اون اتفاقاتی که به ذهنم رسیده بود گلوم رو فشار داد با بغض ادامه دادم:
به خدا اون اتفاق ها که توی ذهنم میاد می بینم چرا درکم نمی کنی؟میگی چی کار کنم؟تو که من رو درک کن.
با حرص به پهلو شد با اخم و اون نگاه عسلیش به چشم هام نگاه کرد.
-بگو چی می بینی که این طور از خود بیخود میشی حرف بزن تا بدونم.بگو الان به چی داری فکر می کنی که این لبخند رو لبت هست.
اصلا متوجه نشدم کی لبخند زدم از خجالت صورتم گرم شد لب هام رو داخل دهانم جمع کردم تا خنده ام نگیره چون خودم هم احساس کردم دیوانه شدم وسط حرف جدی فکر کردن به این اخم و چشم ها جز دیوانگی چی میتونست باشه.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری حرام
پنجشنبه ها ،جمعه ها و ایام تعطیل پارت گذاری انجام نمی شود
نویسنده:زینب زارعی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پارت720 🌹دختر باران🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
_دارم به این اخم های پاپیونیت نگاه می کنم ببینم عاشق چیه تو شدم یاد اژدهای توی زیبای خفته میافتم.
یکی از ابروهاش بالا رفت
دهانش رو کمی باز کرد و برای کنترل خنده اش با زبانش لب هاشُ تر کرد
خطوط ریزی گوشه ی چشمش افتاد.
_ولی اون تصورات رو گفتم باهام دعوا نکنی ها.
-باشه.
_دور از جون تو و علی دیدم ماشینتون از دره افتاده پایین بعد ...
دیگه نتونستم ادامه بدم بلند شروع کردم گریه کردن.
_محمدجواد چرا شما دو تا عین کنه به هم چسبیدید
هر دوتاتون سوار یه ماشین نشید اگر خدا نکرده اتفاقی افتاد هر دوتون چیزیتون نشه.
صدای خنده ی محمدجواد باعث شد گریه ام قطع بشه. بینیم رو بالا کشیدم.
_هیس صدات می ره بیرون.
-خدا نعمت رو بهم تموم کرده وسط حرف جدیت فکر اینی دو جا عزادار نشی؟
تو اعجوبه ای مریم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری حرام است.
با عرض پوزش در روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه