eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
19.8هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️ 💫نقش معنویت در آرامش انسان 📛نق زدن ❌راه نامناسبى براى اصلاح مرد http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❃↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃ 🌙 ✫⇠قسمت 4⃣ مدتی نگذشت که همگی از رسانه ها فهمیدیم که کشور عراق به ایران حمله کرده و مقداری از خاک کشورمان را به تصرف درآورده است. با انتشار این خبر می توانم بگویم اولین کسی که در منطقه ما, کوله بار خود را بست و راهی جبهه شد خود مرتضی بود. حدودا هشت ماهی از جنگ تحمیلی می گذشت که اتفاقی در زندگی من رخ داد که سرنوشتم را عوض کرد و آن هم لحظه ای بود که خبر خواستگاری در منزل ما زمزمه می شد. وقتی به صراحت این قضیه به من گفته شد که مرتضی به خواستگاری شما آمده و من خودم نمی دانستم باید چه بگویم انگار که داشتم در یک دریای پر امواج دست و پا می زدم. هر چه فکر کردم نمی دانستم که الان زمان وارد شدن به زندگی جدید است یا نه! بالاخره پس از مدتی فکر کردن خودم را قانع به این عمل نمودم و از آنجا که مرتضی انسانی وارسته و متدین و با اخلاق بود قبول کردم. پس از اعلام این خبر به خانواده ایشان، یک شب به اتفاق خانواده به منزل ما آمدند. بدون آنکه تشریفات آن چنانی درست شود آن شب صحبت های دو خانواده بدون حضور دائم من در آن جلسه آغاز گردید و هر کسی صحبتی می نمود. البته این صحبت ها خیلی هم حول محور ازدواج نمی چرخید. بیشتر گفتگوی خودمانی بود تا مسائل دیگر، در نهایت بحث مهریه که پیش کشیده شد و توافق حاصل شد که یکصد و ده هزار تومان بابت مهر قرار دهند. پس از حدودا دو الی سه ساعت یک مرتبه صدای آقا مرتضی در میان صحبت های دیگران بلند شد و همگی را به سکوت وا داشت و رو به خانواده ما کرد و رک گفت: ببینید شغل من نظامی است و پاسدار انقلاب هستم. بیشتر اوقات من صرف جبهه و جنگ می شود و کمتر اتفاق می افتد که من در شهرستان باشم. خواهشی از شما دارم که آن هم این است که خوب فکرهایتان بکنید و جوانب کار را بررسی نمائید. اگر موافق بودید دخترتان را به من بدهید که بعد خدای نا کرده پشیمان نشوید. صحبتهای آقا مرتضی همه جمع را بر یک لحظه هم که شده بود به فکر فرو برد و در آن لحظه هیچ کس صحبتی نمی کرد. ناگهان مادرم آن سکوت را شکست رو به جمع علی الخصوص آقا مرتضی کرد گفت: ما هم این لحظات و این شرایط را درک می کنیم، شما هم برای اسلام و امنیت و آسایش ما به آنجا می روید ما که به این وصلت راضی هستیم ما بقی آن هرچه خدا بخواهد همان می شود. ادامه دارد... ✍ به روایت همسر شهید 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 💚هر روز صبح 💜نیایش را پر از نیاز 💚نیاز را پر از وصال 💜و وصال را 💚پر از خدا کنیم 💜هر روز صبح 💚چشمها را پر از هوای ناب 💜گوشها را پر از جواب 💚و تنفس را 💜پر از آفتاب کنیم 💚و هر روز صبح 💜 متفاوت باشیم از دیروز 💚لبریز باشیم از امروز 💜و خالی باشیم از فردا سلام✋ صبحتون بخیر😊 روزگارتون بر وفق مراد🙏🌹 ‌‌‌‌‎‌‌ http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
🌴🌹حدیث روز 🌹🌴 🌷پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله: ✔️ 🌻در پی روزی و نیازها ✨ سحرخیز باشید؛ ❓ چرا که حرکت در آغاز روز🌝 🌱برکت و پیروزی است. http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️ ⛔️بسیاری از اوقات زوجین مشکلات حل نشده ای را از گذشته با خود حمل می کنند که ✔️مسبب بسیاری از اختلافات امروز آنها هستند ✍مشکلات را باید حل کرد 1⃣با یک گفتگوی صحیح و سازنده در یک محیط امن 2⃣و با یادگیری مهارت های لازم در “زوج درمانی” ✔️ می توان بر مشکلات پیروز شد و زندگی بهتری را تجربه کرد. 😊 https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ✔️ گاهی مرد باید ساعتی با دقت تمام 🌱 همسرش را هنگام 🌱 کار در آشپزخانه 🌱و یا بچّه‌داری زیر ذره‌بین بگیرد 👀تا ببیند چه ریزه‌کاریها و ظرایفی را هنرمندانه انجام داده و چه زحماتی را متحمّل می‌شود. 👈 این کار می‌تواند در از زن ✍ و داشتن توقّعات منصفانه از وی و نیز درک او کمک شایانی به مرد کند. 🙏 لذا در تشکر‌ از او اعلام کنید که گاهی با 👀کارهای تو را زیر نظر دارم و متوجه می‌شوم که واقعاً زحمت زیادی در منزل می‌کشی. ✍ این روش، زن را بسیار کرده و برای آینده و سختیهای زندگی به او انرژی داده 😊 و عاشقانه به تلاش خود در ساختن زندگی ادامه می‌دهد.❤️ https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ❓سوال با سلام ❗️❗️وقتی به زن ها میکند !! ھمسرم به قول خودش بسیار معاشرتی است و خیلی راحت میتواند با دیگران حتی زنان ارتباط بگیرد، در خیابان ھمیشه به زنان دیگر نگاه می کند و در مورد آنها نیز اظهار نظر میکند، این موضوع مرا بسیار رنج میدھد. چه کنم؟ 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ✍پاسخ مشاور با سلام به طور مفصل با ھمسرتان صحبت کنید و خط قرمزھا و محدوده ھای ارتباطی با جنس مخالف را مشخص کنید. با کمک ھمسرتان چارچوب جدیدی را برای حدود روابطتان تعیین کنید و در مورد آن به توافق برسید. از ھمسرتان بخواھید برای سلامت زندگی مشترکتان بر حسب این تفاهمنامه رفتار کند و نادیده گرفتن این اصول مشترک باعث خواھد شد شما برخورد جدی تری را در نظر بگیرید. به خاطر داشته باشید ھرگز برای انتقام دست به عمل متقابل نزنید یا خشم خود را به صورت یک رفتار منفعلانه مانند قهر کردن بدون دلیل، وارد عمل نشوید، این عمل در نهایت زندگیتان را در جهت یک سیکل معیوب عمل و عکس العمل پیش خواھد راند که نه تنها پایانی برای آن نیست بلکه بسیار آسیب رسان ھم است. ✍ 🔮 ◀️نوبت مشاوره ↙️ @Yafater14 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🌱❤️ 💚مهارت هاى زندگى زناشويى در اسلام عزيز 📚حجت الاسلام دهنوی http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❃↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃ 🌙 ✫⇠قسمت 5⃣ آن شب بعد از صحبتها دوباره من را در خلوت تفکر فرو برد و به آینده ام فکر می کردم . خدایا تو خودت کمکم کن من که نمیدانم فردایم چگونه آغاز می شود و زندگی مشترکمان به چه شکل آغاز و ادامه خواهد یافت. آنشب هر چه کردم که بخوابم درست موفق نشدم و همه اش توسل به خدا می بستم اینکه فردا صبح که قرار خرید گذاشته شده جه پیش خواهد آمد. گفتم: خدایا توکل بر تو... صبح با صدای مادرم از خواب بیدار شدم و نمازم را خواندم و منتظر شدم که چه موقع درب منزل به صدا در می آید. بالاخره حدود ساعت 8 صبح بود که درب منزل به صدا در آمد. متوجه شدم که خود آقا مرتضی هست. در نهایت تعدادی از خانواده ما و خانواده ایشان از روستا به سمت شهر فسا برای خرید عروسی حرکت کردیم. یادم نمی آید که مدت خرید چقدر طول کشید. فقط یک دست لباس و یک حلقه طلا به قیمت 600 تومان خریده شد و مجددا به روستا مراجعت نمودیم. روز بعد به فسا آمدیم و در محضر جناب آقای شریعتی در یک مجلس ساده و بدون آب و رنگ به عقد یکدیگر در آمدیم. و اینجا سر آغاز زندگی جدیدی بود که تا آن موقع از ان خیلی حراس داشتم. ولی به هر ترتیب این سرنوشت انسان را رها نمی کند و یک روز او را به دام خواهد انداخت. من هم مثل همه زوج هایی که در آغاز راه هستند، خوشحال بودم و احساس غرور می نمودم که با یک چنین انسانی ازدواج نموده ام. آن روز نمی دانم چقدر طول کشید که از فسا به روستای جلیان آمدیم ما که آنچنان گرم صحبت بوودیم که زمان هم از دستمان در رفته بود. پس از مراجعت به روستا سفره ی مختصری در عصر آن روز پهن شد و جشن ساده و کوچکی با حضور گرم و پر شور خانواده های دو طرف برگزار کردیم و آن روز با شکوه و خرم هم گذشت و چند روزی در همین حال و هوا با هم زندگی نامزدی را شروع کردیم. یک روز به منزل ما آمدند و عنوان کردند که من می خواهم به جبهه بروم. تعجب کردم و به ایشان گفتم آقا مرتضی ما تازه با هم وصلت کرده ایم مدتی بمانید بعد می خواهید بروید آن وقت حرفی ندارم . آقا مرتضی رو به من کرد و با همان چهره خندان همیشگی گفت: خودت می دانی که جبهه بیشتر به من نیاز دارد تا اینجا. من یادم نمی آید جز همان صحبت اولیه حرفی پیرامون این موضوع به ایشان زده باشم بالاخره او هم بار سفر خود را بست و عازم جبهه شد و ما را برای اولین بار در تنهائیهای مادی زندگی قرار داد و راستش رابخواهید من آن انسان قبلی نبودم که نسبت به رفتن ایشان به ماموریت حساس نباشم او دیگر جزء من بود و من هم جزئی از او. ادامه دارد... ✍ به روایت همسر شهید 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕