❤️🍃❤️
خانوم💑وآقای خونه؛
گاهی درگیریهای روزمره زندگی تونو، دور بزنید!
مثل روزهای اول
دونفره وعاشـــ❤️ـقانه باهم قرار بذارید.
رفاقت ومحبتتون
بهم خیلی بیشتر میکنه.🥰
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️
❤️زندگی و تلاش برای خوشبختی
همچنان در غزه جاری و ساری است... ✌️😍
🔺یک مراسم ازدواج فلسطینی روی آوار..!
#فلسطین #طوفان_الاقصی
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#یکخاطره
سلام دوستان
یه خاطر تعریف کنم براتون
ج
من سال ۹۷ عروسی کردم خدایش بهترین عروسی بود و فوق العاده شلوغ حیف ک شوهرم ب حرفم گوش نکرد و تو خونه جشنو گرفت و این باعث شد خییییلی مهمون بدون دعوت بیاد.آرایشگاهم کارش عالی بود خرید عروسیمو هم منو شوهرم رفتیم رعایت کردم و خیلی چیزا بر نداشتم
چون تموم خرج به عهده شوهرم بود.واسه عقدم قرار نبود جشن بگیریم من یهو تبدیل شد ب جشن شلوغی منو همسایمون آرایش کرد شده بودم عین جن 😱
ماماننم بخاطر فوت فامیل دورش نذاشت سرو صدا داشته باشه😐 بعدا خودشم پشیمون شد.فقط تنها چیزی که یادم نمیره و هر وقت یادم میاد بهم میریزم اذیتای خواهرم بود ، خییییلی سر خرید عقد و عروسی سر پاگشا سر جهیزیه حتی سر اینکه من یه بار پیش همسر عقدی خودم خوابیده بودم چه دعوایی ک راه ننداخت آبرو برام نذاشت پیش عمم
در حالی که خدا شاهد دوران عقد خودش ۲۴ ساعت بغل شوهرش بود شبو روز شوهرشم از خونه ما تکون نمیخورد!
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#آقایمحترم 🧔
و #خانمجان👩
این قوانین رو بدونید👇👇
تو جمع ازش دفاع کن💪
تو خلوت اشتباهش رو بهش بگو😉
این قانون رابطهست...!!👍
این قانون رفاقته...!!🤝
@hamsardarry 💕💕💕
📣 بیتفاوتی جایز نیست!
✏️ رهبر انقلاب: در قضیّهی غزّه، این [وظیفهی] #واکنش بر دوش همهی ما وجود دارد؛ باید واکنش نشان بدهیم؛ عدّهای گرسنهاند، عدّهای زیر بمبارانند، عدّهای دارند صدتا صدتا به شهادت میرسند. در این جبههبندیهای متعدّدی که وجود دارد در سطح جهان، در سطح کشور، عالِم ــ چه عالِم #دانشگاه، چه عالِم #حوزه ــ باید اوّلاً تلاش کند حق را بشناسد، حق مشخّص بشود، در کنار حق بِایستد؛ بیتفاوتی، نگاه کردنِ بیتفاوت، برای عالِم و دانشمند جایز نیست. ۱۴۰۲/۰۷/۲۵
❤️🍃❤️
♻️ بعضی دخترای حزبالهی توئیت میزنن:
ای کاش ما پسر بودیم و خودمون رو میرسوندیم
سرزمینهای اشغالی و چنین و چنان میکردیم!
✍رهبری فرمود:
#فرزندآوری و #خانهداری مجاهدتی بزرگ و #هنری_زنانه است
و اگر به آن توجه شود، پیشرفت یک جامعه تضمین خواهد شد.
• خواهران حزب الهی لطفا
ساده #ازدواج کنید
با #قناعت زندگی کنید
چهارتا بچه بیارید و وقف امام زمان کنید
تا کشور از #تفرد و #پیری_جمعیت نجات پیدا کنه.
اون موقع شما #شهید_زندهاید!
✌️عرصهی جهاد شما اینه!!!
@hamsardarry 💕💕💕
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_مرتضی_جاویدی
✫⇠قسمت :0⃣2⃣
#نیمه_پنهان_ماه
✍ به روایت همسر شهید
🌷 ... زمانی که به اهواز رسیدیم ، مطلع شدیم که اتاق ما در هتل به کس دیگری تحویل داده شده و ما دیگر به آن جا نمی رویم. تیپ منزلی در سه راه خرمشهر اجاره کرده و تعدادی از مسئولین المهدی(عج)با خانواده آنجا زندگی می کردند. ما هم به آن جمع پیوستیم . تا حدودی از این وضعیت راضی بودم . چون این محیط جدید می توانست کمک شایانی برای ترمیم روحیه ام باشد و بالاخره در آنجا زندگی جدیدی را شروع کردیم.
🌷در آن منزل با حانواده شهیدان حسین اسلامی و محمد رضا بدیهی در یک جا سکونت داشتیم. البته این دلیل نمی شد که من بتوانم خاطرات گذشته ام را فراموش کنم.
واقعا رفتن به خیلی از جاها برایم مشکل بود و باعث تجدید آن لحظات می شد. مثل "بهشت آباد" که بنا به رسمی که حاج محمود گذاشته بود مواقع بیکاری با هم به زیارت قبور شهدا می رفتیم و در آنجا بستنی می خوردیم. حاج محمود خیلی بستنی دوست داشت و بنیان گذار این کار هم خود او بود.
یا شب هایی که آقای آهنگران به حسینیه اعظم می آمد و ما در آن مراسم شرکت می کردیم و یا سفرهایی که همراه این شهدا گران قدر با خانواده به شهرهای مرزی می رفتیم و همه این ها حاکی از یک دوران خوب و باصفا برای من بود.
ولی افسوس که این عزیزان از این دیار کوچ کردندو من را با آن خاطرات تنها،در آن شهر رها کردند.
🌷یادم هست یک بار با خانواده شهیدان رحمانیان و بهمن آزادگان به خرمشهر رفتیم. ابتدای دروازه ورودی آن شهر که رسیدیم عراقی ها تعدادی تیرآهن به صورت عمودی در زمین نشانده بودند . یک مرتبه آقای رحمانیان دستش را به طرف منطقه دراز کرد و گفت : عراقی ها این چوب بستنی ها را در زمین کاشته اند تا تیر آهن سبز شود.
و ما هم با تمام شدن این جمله خنده مان گرفت.
دریک سفر دیگری با خانواده یکی از خرمشهریها به آن شهر سفر کردیم مقداری در کنار رودخانه اروند رود نشستیم و بعد به داخل شهر آمدیم. آقای بحرالعلوم خانه های وبران خرمشهر را به ما نشان داد و گفت: ملاحظه بفرمایید چه بر سر خرمشهر به این بزرگی آمده است؟ نامردها عراقی ها این همه خانه را خراب کردند و تمام وسایلش را به غارت بردند.
واقعا صحنه دلخراشی بود. چیزی که از خرمشهر باقی مانده بود مسجد جامع بود. بعد به گلزار شهدا رفتیم در آن جا من خانواده هایی را مشاهده می کردم که تمامشان شهید شده بودند و بعد از آن به آبادان بر سر قبر کشته شده های سینما رکس رفتیم .
بالاخره این صحنه ها را هرگز قادر نبودم از ذهن خود پاک کنم .
🌷به هر صورت من محکوم به تحمل بودم و چاره ای جز این نداشتم. بعد ما به طور کامل در آن منزل اسکان یافتیم. یک روز به همراه آقا مرتضی و خانواده آقای حسین اسلامی به دزفول رفتیم، تا این که به یکی از دوستانشان سری بزنیم . وقتی به منزل آنها رسیدیم متوجه شدیم که وسط حیاط منزلشان یک زیر زمین حفر کرده اند .وقتی علت را سوال کردم گفتند این زیر زمین مربوط به مواقعی است که دزفول موشک باران یا بمباران می شود. خواهر آن پاسدار، خاطره دلخراشی برای من تعریف کرد که هیچ وقت از ذهنم دور نمی شود. او می گفت: چند کوچه بالاتر زمانی که آژیر قرمز به صدا در آمد. یک خانواده به داخل زیرزمین منزلشان می روند که درست موشک بر روی سقف آن زیرزمین اصابت می کند و همه آنها با هم شهید می شوند به نحوی که حتی یک تکه از استخوانشان هم به دست نیامد.
من هم هر وقت صدای آژیر قرمز را می شنیدم هر کجا که بودم به فکر این قضیه می افتادم.
بالاخره در آن روزگار مجبور شدیم منزلمان را عوض کنیم و تنها خانواده آقای بنی اسد به ما اضافه شد .دقیقاً قبل از عملیات والفجر8 بود که آقا مرتضی به من پیشنهاد داد که به فسا برویم و بعد از عملیات به اهواز برگردیم. مرا با اصرار زیاد متقاعد ساخت که همراه برادرش به فسا بروم و همان جا بمانم. آقا مرتضی کمی تامل کرد و گفت: راستش بگو اگر از این زندگی که همه اش در به دری و رفت و آمد است، خسته شده ای من حرفی ندارم هر کاری که مصلحت می دهید انجام دهید!
گفتم: نه من خسته نیستم . فقط به فکر شما هستم که بعضی از مواقع مجبور می شوی کارت را رها کنی و به ما سر بزنی من از این جهت گفتم که مزاحم اموراتتان نباشم.
گفت: ناراحت نباش من از این زندگی خیلی هم راضی هستم. نمی خواهد به فکر من باشید همین که من هر از چند روزی می آیم و شما و زینب را می بینم برایم کفایت می کند.
📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط)
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@hamsardarry 💕💕💕
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
💓الهی که
🌸امروز و هر روز
💓ضربان قلبتان
🌸به لبخندهای مکرر
💓تکرار شودو هرآنچه به
🌸دل آرزویش را دارین
💓بی بهانه ای از آن شماشود.
🌸سلام صبح جمعه تون گلبارون 💕
یک حس خوب ز فکرم عبور کرد
قلبم به وجد آمد و حس غرور کرد
اینهفته حک شود به تن روزنامهها
ای روزگار!!
یوسفِزهرا ظهور کرد ...
اللّهم عجل لولیک الفرج ...
سلام امام مهربانم
صبحت بخیر آقا🌸🍃
❤️🍃❤️
❌ #ذهنخوانیممنوع
🔗این نکته یادت باشه رفیق👇
📌 اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره
احساسات و علایق آنها به حدس و گمان متوسل شوند به خصوص حدس اشتباه که
آنها را به شدت ناراحت میکنه❌
📌گاهی اوقات ذهن خوانی نشانه ترس
شما هست که به شکل اظهار نظر درباره
دیگران انجام میدید...
❌ واقعاً در تعجب هستم که بعضی زوجین
تصور میکنند به دلیل اینکه مدت زیادی هست
که با همسرم زندگی میکنم پس میتونم ذهن
اونو بخونم🤐🤐
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرانه
❤️❤️ اگر به دنبال ازدواج موفق هستین :
1➖❤️ باور های غلط و انتظارات نادرست رو رها کنین
مثل اینکه همسرم رو تغییر میدم!
یا من همینم که هستم
2➖❤️ احترام خانواده همسرتون رو همیشه نگه دارین
همسرتون رو در موقعیتی قرار ندین
که مجبور به انتخاب بین شما و خانواده اش بشه!
@hamsardarry 💕💕💕