❤️🍃❤️
#حریری_به_عطر_یاس11
- واسه چی می خوای؟
حسام ناراحت و دلخور جواب داد:
-اَه ... چرا همش سین جیمم می کنی لازم دارم دیگه ...
حسی حریر را واداشت دوباره و محکم تر از قبل بپرسد:
-این جواب من نبود ... گفتم واسه چی می خوای...
نگاه خونسرد حسام آزارش می داد ... این روزها عجیب حال و هوای برادرش تغییر کرده بود .. غد بازی هایش گاهی اوقات او را هم کلافه می کرد چه برسد زری را که مطمئن بود هیچ کدام را دوست ندارد ... جلو رفت و هر دو شانه های برادر دوازده ساله اش را با پنجه هایش گرفت ... کمی سرش را پایین آورد تا هم قد او گردد طوری که صورتش مقابل چهره ی او قرار گرفت ...چشمان زیبایش را به چشمان او دوخت گفت:
@hamsardarry 💕💕💕