❤️🍃❤️
#حریری_به_عطر_یاس_پارت_85
- حسین خوبی؟
-آره خانم بهترم... کجا بودی؟
-یه کم رفتم پیش عصمت خانم .. دلم پوکید تو این خونه تو این چند روز...
خب خدا رو شکر الان دلت وا شد؟
-نه بابا ... انقدر از بدبختیاش نالید که پاشدم اومد م... تو داشتی چی کار می کردی؟
حسین نگاه از او گرفت و به حریر دوخت :
-هیچی یه کم با دخترم اختلاط می کردم...
زری طبق معمول طلبکارانه گفت:
@hamsardarry 💕💕💕