eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
19.8هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃❤️ ؟ 2. عشق و محبت انسان ها نه تنها نیاز دارند که مورد عشق و محبت قرار بگیرند بلکه نیاز دارند که به کسی عشق بورزند و به او محبت کنند. چنین حسی عالی ترین نیاز بشر است. ❤️ وقتی که شما حس کردید که آماده هستید به کسی محبت کنید و از او مراقبت کنید لازم است که به نوعی به این نیاز پاسخ دهید. ازدواج بهترین راه پاسخ دادن به نیاز عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است. وقتی که ازدواج کنید همسرتان همیشه در کنار شما خواهد بود و می توانید بهترین لحظات عاشقانه را تجربه کنید. 😍 @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ وقتی خانومی تحت فشاره حرف زدن با شوهرش را موهبتی بزرگ میدونه ولی اگر مردی تحت فشار و استرس باشه حرف زدن زنش را دخالت میدونه زن دوست داره صحبت کنه و شوهرش را در آغوش بگیره مرد دوست داره فوتبال ببینه! در این مواقع از نظر زن مرد بی علاقه و سرده و برعکس از نظر مرد زن مزاحم و پرحرفه. این برداشت های مختلف،به خاطر انعکاس ساختارهای مغزی متفاوت اونهاست. اینکه متوجه این تفاوت بشید فشار را از وجود شما و شریک زندگیتون بر طرف میکنه و باعث میشه که دیگه طرف مقابلتون را مورد انتقاد و قضاوت قرار ندین . @hamsardarry 💕💕💕
سبک زندگی اسلامی همسران
🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_مر
🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣1⃣ ✍ به روایت همسر شهید به سمت اهواز حرکت کردیم. در طول مسیر هم حاج محمود و هم آقا مرتضی ناراحت بودند. البته حق هم داشتند چرا که یکی از هم دمان و همراهان آنها شهید شده بود. در همین سکوت حاکم بر فضای ماشین غرق بودم که حاج محمود سکوت را شکست و رو به آقا مرتضی کرد و گفت: - مرتضی من هر چه فکر کردم به نتیجه ای نرسیده ام, مگر ما چه گناهی کرده ایم که خدا ما را قبول نمی کند. ببین علی هم شهید شد و ما ماندیم. به خدا دیگر خجالت می کشم که به فسا برگردم و در صورت خانواده های شهدا نگاه کنم. از آن به بعد من در چهره آقا مرتضی تغییرات محسوسی را مشاهده می کردم. هر وقت که اتفاق می افتاد به مرخصی می آمدیم اولین کاری که می کردند سرکشی به خانواده های شهدا بود و بعد از آن به روستا می رفتیم. عمدتا وقتی که می آمدیم با خانواده حاج محمود بودیم و آنها ما را به روستای جلیان می رساندند. یادم هست در تمام سفرها, من از حاج محمود خواهش می کردم کنار امامزاده جلیان بایستد تا مقداری پول داخل صندوق آن بیندازم و ایشان هم همین کار را می کردند . در همین حال حاج محمود به من می گفت: بیچاره آقا مرتضی, ماهی 2800 تومان حقوق می گیرد شما هم می آیی و همه اش را نذر می کنی . آقا مرتضی هم با همان لحن شوخی خودش به کمک حاج محمود می امد و می گفت: خدا نانتان را بار آهو کند اینقدر نذر نکن که من شهید نشوم این پول ها را بگذار تا خودم خرجش کنم! بالاخره این سفرها یکی پس از دیگری می گذشت . تا این که بعد از آن به اهواز رفتیم و آقا مرتضی با گردانش جهت زیارت به مشهد رفتند . من خیلی دلم می خواست که در این سفر همراهش باشم ولی این سعادت نصیب من نشد. بعد از چند روزی که از مشهد برگشتند من با زبان گله و شکایت به ایشان گفتم - می خواستید ما را با خودتان ببرید! - راستش را بخواهید من این پیشنهاد را به حاج محمود دادم ولی ایشان موافقت نکردند و حاجی به من گفت : ان شاءالله وقتی از مشهد برگشتی برنامه ای می ریزیم و خانواده را به مشهد می بریم . مدت زیادی طول نکشید که بار سفر مشهد را بستیم و به سمت مشهد حرکت کردیم. کمتر از یک روز بعد به تهران رسیدیم. زمانی که وارد تهران شدیم حاج محمود به شوخی ما گفت: بروید خدا را شکر کنید که جنگ شد و شما از آن محیط روستا در آمدید و شهر را دیدید وگرنه در خواب هم نمی دیدید که روزی به پایتخت بیایید. خلاصه تمام مدت آقا مرتضی و حاج محمود دست به دست هم می دادند و سر به سر ما می گذاشتند. در طول مسیر روبروی یک باجه مخابراتی ایستادیم تا حاج محمود تماسی با اهواز بگیرد و بعد حرکت کنیم . وقتی حاج محمود برگشت از چهره اش فهمیدیم که خیلی ناراحت است. علت را پرسیدیم و او هم با همان حالت گرفته گفت:آقای اسدی گفت به مشهد نروید و از همین جا برگردید. اول فکر کردیم دارد شوخی می کند ولی مدتی که گذشت ما هم باور کردیم که این قضیه صحت دارد به هر صورت امام رضا(ع) ما را نپذیرفته، ما هم راضی بودیم به رضای خدا. دور زدیم و به سمت اهواز حرکت کردیم. البته همه ته دلمان از این قضیه رضایت چندانی نداشتیم ولی چه کار می توانستیم بکنیم من در آن لحظه یاد صحبت آقا مرتضی افتادم که به من گفته بود: زمانی که به مشهد رفته بودم و در حرم مطهر امام هشتم(ع) نشسته بودم نذر کردم که اگر فرزند دختری گیرم آمد اسمش را زینب بگذارم. می گفت یک مادر شهید که سیده هم بوده این درخواست را از من کرده و من هم باید این کار را انجام بدهم. البته ناگفته نماند که من هم در آن زمان باردار بودم و زمانی که آقا مرتضی از مشهد برگشته بود, من در حال تهیه لباس برای فرزندمان بودم که او با دیدن این صحنه خیلی خوشحال شد و گفت: خدا را شکر مثل این که زینب من دارد می آید... 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَّحْمٰنِ‌الرَّحیٖم✨ چهارشنبه ی تون عالی از خدا براتون یه سبد حال خوب 😇 یه دریا خیر و برکت ☕️🍳🥖🍯 یه دنیا زیبایی 🌸 یه عالمه خوشبختی💞 یه دامن نیک نامی 🌺 و یه عمر سر فرازی خواهانم🙏 سلام صبحتون بخیر 🌺
🏵 این شیرزن «الناز دارابیان» رکورد آسیا رو شکست💪 طلا گرفت.🥇🎗 پرچم ایران رو بالا آورده🇮🇷 برای اهدای مدال با چادر اومد🧕 باخوندن سرود ملی اشک ریخت؛ 🩵 بعد هم گفته مدالم رو به کودکان غزه اهدا می‌کنم. 🎁 👏👏👏👏
❤️🍃❤️ اصل قضیه است....💕 اگر در زندگی وجود داشت💓👌 ✔️سختی های بیرون خانه آسان خواهد شد 💙برای زن هم سختی های داخل خانه آسان خواهد شد. @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 🌷راه های ساده ای برای ابراز علاقه به همسرتان وجود دارد و نیازی نیست که عشق و علاقه خود را به همسرتان ثابت کنید و کارهای محیرالعقولی انجام دهید. ✍برخی از روش های به ظاهر کوچک ولی تاثیر گذار عبارت هستند از:👇👇 🍀 برای او پیام های محبت آمیز بفرستید 🍀 یکی از کارهای مشکل او را انجام دهید 🍀 حس قدردانی خود را ابراز کنید 🍀 برای او دعا کنید @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️🍃❤️ مردها در طول روز احتیاج به زمانی برای تنهایی دارند. آنها دوست دارند گاهی گوشه ای آرام بگیرند و دقایق یا حتی ساعاتی را در سکوت سپری کنند. اگر چه این نیاز بهانه ای برای ساعت ها نشستن در مقابل تلویزیون و عدم گفتگو با شما نیست اما بهترین راه این است که گاهی به آنها فرصت دهید تا با خود خلوت کنند @hamsardarry 💕💕💕
روانشناسیِ لال!! روزی به یک بزرگوار اهل افغانستان که داشت لیست کتاب روانشناسی آماده می‌کرد که برود افغانستان، کتاب‌فروشی با محتوای خودیاری و ... بزند و معتقد بود که کتاب‌های روانشناسی به مردمش کمک شایانی خواهند کرد، گفتم: مردمی که در سطح ملّی و قومی و اساسا هویتی چنین مورد هجمه قرار گرفته‌اند با خودیاری ها و این حرف های رایج، تغییر نمی‌کنند و هر روز که از خواب پا می‌شوند با این پادکست‌ها نمی‌توانند انسانی رشد یافته تر شوند و توهّم تلاش و مثبت‌اندیشی سرگرم شان خواهد کرد؛ اگر می‌خواهی کمک شان کنی باید کار دیگری کنی. 👈 حکایت این روزهاست... در جنگ و ادامه دارد مانند چند سال گذشته...، نفس‌ها در سینه حبس است و بغض‌ها راه گلویمان را بسته و حمله به بیمارستان المعمدانی و کلیسا و اخطار حمله به بیمارستان‌های دیگر به نماد توحّش مکرر این رژیم تبدیل شده ⁉️ حالا در پیج های روانشناسان چه خبر است؟! ‼️ هیچ هنوز دارند در مورد کودک لجباز حرف می‌زنند، در مورد همسری که مهارت ندارد، آرزوهایی که ازشون کوتاه نیایید، طرحواره ها، شفقت با خود، روابط عاطفی قطع شده و ... ✅ مسأله امّا، ماندن در نقطه انسجام شخصیت است. فرق ما با حیوان و تفاوت قوانین جنگل با جامعه انسانی است. 👈 چه طور انسان‌هایی که هنوز نتوانسته‌اند اینقدر رشد کنند که فرق توحّش و غیر آن را بفهمند، می‌خواهند شاخصی برای زندگی داشته باشند؟ این آدم ها در زندگی جهت ندارند و آدم بی جهت با آدرس‌های موقّتی نمی‌یابد و بدون آرامش اصیل، پر کردن جدول های برنامه‌ریزی و رزومه و خنده‌های ظاهری کمکی به وضعیت انسان نمی‌کند. 👈 مشکل فقط از این همکاران نیست، مشکل از است. انگار روانشناسی نیز ابزاری برای استعمار است، فقط ظاهری شیک تر دارد. ظاهری برای فراموشی و بی‌توجّهی به آنچه در جهان در حال وقوع است و مگر می‌شود انسان در این تعامل با بیرون بی‌نصیب بماند و سر پوش گذاشتن بر آن عدم و رشد نامتناسب را به ارمغان خواهد آورد. رشدی تأسف برانگیز که این روزها میبینیم.