همیشه دوست داشت یه تبلت بزرگ بخره
آرزوش بود
به خاطر شرایط خانوادش هیچ وقت نتونست...
وقتی ازدواج کرد همسرش روز زن براش یه تبلت خرید
بهم میگفت
قبل از گرفتن هدیه همیشه فکر میکردم هیچ چیز به اندازه تبلت خوشحالم نمیکنه
وقتی هدیه رو باز کردم
تبلت رو گرفتم دستم
روشنش کردم
چند روز اول خیلی خوب بود
ولی بعدش دیگه خوشحال نبودم!
نگاهش میکردم و میگفتم:
من ۲۰ سال حسرت داشتن تورو خوردم؟
خوب #که_چی؟!
الان توی دستامی!
که چی؟
تو با یه سایز کوچیکتر چه فرقی داری؟
میفهمیدم که قابیت های بالایی داره
میفهمیدم که جذاب تره
ولی
انگار سقف آرزوم اونقدر کوتاه بوده
که سرم محکم با سقف بدخورد کرده بود...
حرفاش که تموم شد
باخودم گفتم
آرزوهای دنیا همش همینه...
ظرف آرزوها و خواسته های انسان نامحدوده
وقتی خواسته ها و آرزوهای محدود بکنیم
به مرحله #که_چی؟ میرسیم
وقتی هدف دنیایی باشه
نتیجه احساس پوچی میشه
پ ن :
دیشب که عصر جدید میدیدم
داشتم فکر میکردم
#فرشتگان_نینجا
یک سال دویدن و تلاش کردن برای نفر اول شدن
اونا هم چند روز دیگه به مرحله #که_چی میرسن
با خودشون میگن
این همه تلاش کردیم
زحمت کشیدیم
حالا اول شدیم
جایزه رو گرفتیم
که_چی؟
البته اگه تمام هدفشون فقط اول شدن در برنامه عصر جدید باشه
شهرت بیشتر و موفقیت و امکانات بیشتر رو میفهمم
ولی انسان نامحدود
به این محدودیات دنیا راضی نمیشه...
@hamsare_jahadi